به گزارش رحماء مرضیه هاشمی، مجری ارشد شبکه خبری پرستیوی از لوییزیانای آمریکا، در نشست «بررسی جنبش تسخیر والاستریت» که در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران برگزار شد، با بیان این مطلب گفت: جریانی که الان شاهد وقوع آن در آمریکا هستیم، جریان بسیار عظیمی است، البته بعضیها وقتی به تصاویر نگاه میکنند، شاید حس میکنند که جمعیت مثل مصر، یمن و کشورهای اینچنینی نیست اما برای آمریکاییها این قدم بسیار مهم است، چون مردم آمریکا به گونهای تربیت شدهاند که به خیابان رفتن و تظاهرات و اعتراض کردن اصلاً در فرهنگشان جایی ندارد، البته قبلاً به این شکل نبود و در دهه 60 و 70 این فرهنگ اعتراض وجود داشت و مردم در اعتراض به جنگ ویتنام و وضعیت سیاهپوستان تظاهرات کردند اما بعد از آن بهگونهای روی این مسئله کار کردند که فرهنگ عوض شد.
وی افزود: با توجه به این مسائل، همین که مردم آمریکا از 5 هفته پیش این حرکت را شروع کردهاند و تاکنون نیز ادامه دادهاند، امر بسیار بسیار مهمی است و من فکر نمیکنم که مقامات آمریکایی بتوانند جلوی آنها را بگیرند زیرا همانطور که میدانید خیابان وال استریت در نیویورک، به دلیل وجود شرکتها و بانکهای بزرگ و سازمان بورس، مرکز مالی و اقتصادی آمریکا به شمار میرود و در حقیقت والاستریت سمبل سرمایهداری است و اینکه نقطه شروع این جنبش از آنجا بود یعنی اینکه مردم آمریکا بیدار شدهاند و به راحتی جلوی مردمی که بیدار شدهاند نمیتوان ایستاد.
ریشههای شکلگیری جنبش تسخیر والاستریت
هاشمی عنوان کرد: شعار اصلی این جنبش، «ما 99 درصد هستیم»، است، و این شعار به این دلیل انتخاب شده که تنها 1 درصد مردم آمریکا 42 درصد سرمایه این کشور و 10 درصد اول، 93 درصد پول و داراییها را در دست دارند و فقط 7 درصد سرمایه در اختیار 90 درصد بقیه مردم میماند و این روند فاسد اقتصادی از دهه 80 از زمان ریاستجمهوری ریگان این حرکت شروع شد، به مراتب پیش رفته و در زمان جورج بوش پدر و پسر به اوج رسید.
وی افزود: در سال 79، آن یک درصد سرمایهدار فقط 8.9 درصد پول را در دست داشتند در حالیکه در سال 2010 این مبلغ به 42 درصد رسید و امسال بسیار بیشتر شده است و این درحالی است که همه چیز حتی رسانهها به نفع این یک درصد کار میکنند.
مجری پرستیوی گفت: مردم آمریکا کمکم در حال بیدار شدن هستند و این بیداری از آن جهت مهم است که در این کشور، به گونهای رسانه کنترل میشود که مردم واقعاً اطلاعات زیادی نداشتند اما از 2008 به بعد، وقتی میدیدند که یا همسایههایشان یا خودشان بیکار میشوند، خانه خود را از دست میدهند و تحت فشار زیادی هستند که همین امر باعث وقوع این اتفاقات در آمریکا شد.
وی در ادامه گفت: 70 درصد بدهیهای موجود متعلق به 90 درصد مردم این کشور است، زیرا مردم در آمریکا پول نقد ندارند و از کارت اعتباری استفاده میکنند و به دلیل هزینههای بالا پیشپیش از کارتهای اعتباری خود پول برمیدارند و بدهکار میشوند و چون قادر نیستند بدهی خود را جبران کنند، سودهایی که ماه به ماه بر این بدهی اضافه میشود، افزایش مییابد و آنها به جایی میرسند که دیگر قادر به پرداخت این بدهی نیستند و هیچ کاری نمیتوانند بکنند و خانه و ماشین و هرچه دارند از دست میدهند و این در حالی است که به مردم طوری تفهیم شده که فکر میکنند خودشان کمکاری یا اشتباه کردهاند که به این روز افتادهاند و نمیدانند که نظام بیمار اقتصادی، آنها را به این روز انداخته است.
هاشمی توضیح داد: مردم آمریکا صاحب خانه و یا اتومبیل خود نیستند و همه اینها در رهن و گروی دولت است و معمولاً 25 تا 30 سال باید رهن بدهند و سه برابر قیمت اصلی آن چیز را پرداخت کنند تا مالک آن شوند و اگر مردم آمریکا 1 ماه نتوانند کار کنند، خانه و زندگی خود را از دست میدهند زیرا هیچ پساندازی ندارند و این وضعیت اکثر مردم آمریکا است؛ البته ظاهر قضیه بهگونه دیگری است و وقتی وارد محلی میشوید خانهها و اتومبیلهای زیبایی میبینید اما اینها متعلق به خود مردم نیست و آنها صاحب هیچچیز نیستند و همه چیز کارت اعتباری و بدهی است.
وی ادامه داد: دانشجوهای لیسانس و بالاتر وقتی از دانشگاه فارغالتحصیل میشوند حداقل 30 هزار دلار بدهی دارند که این مبلغ برای دانشجویان دکترا بسیار بیشتر است، زیرا این دانشجویان به دلیل مخارج بالا وام دانشجویی میگیرند و بلافاصله پس از فارغالتحصیلی باید آن را پس بدهند اما چون نمیتوانند کار پیدا کنند، این بدهی مرتباً به دلیل افزایش سود آن بیشتر میشود و میبینند که تازه اگر کار پیدا کنند سالیان سال باید کار کنند تا این بدهی را پس بدهند و در حالی که کاری پیدا نمیکنند. این وضعیت دشوار سرآغاز جنبش ضدسرمایهداری و تسخیر وال استریت بود.
هاشمی خاطرنشان کرد: دلیل کم شدن کار در آمریکا هم این است که در زمان کلینتون و بعد از آن در زمان بوش، شرکتهای بزرگ و سرمایهداران به این نتیجه رسیدند که اگر کارخانهها و تولیدات خود را به کشورهایی مانند هند و چین و ... منتقل کنند به جای پرداخت مثلاً ساعتی 10 دلار به کارگران آمریکایی میتوانند با پرداخت مبلغ ناچیزی به کارگران هندی و چینی سود بسیار کلانی داشته باشند؛ این حرص و طمع و خودخواهی آنها باعث شده که تولیدات و درنتیجه مشاغل از کشور خارج شد و کار بسیار کم شد و فقر مردم افزایش یافت و این تنها اول نتیجه این کار است و این مسئله بسیار بدتر خواهد شد زیرا الان سعی میکنند ظاهر را حفظ کنند و از نظر اقتصادی وضعیت خیلی بدتر از این چیزی است که در حال حاضر شاهد آن هستیم.
از میدان تحریر تا میدان تایم
مجری پرستیوی گفت: یکی از شعارهای اصلی این جنبش، از میدان تحریر مصر تا میدان تایم نیویورک، است و وقتی مردم این دو را به هم ربط دادهاند، نشاندهنده آن است که بیدار شدهاند و همان بیداری کشورهای خاورمیانه و آفریقای شمالی را در آنجا هم شاهد هستیم و این برای آمریکاییها خیلی مهم است، آمریکاییها قبلاً فکر میکردند که از همه بهتر و از همه جلوتر هستند و بهترین مملکت را دارند و اینکه الان از مصر الگو گرفتهاند و به خیابانها ریختهاند بسیار مهم است و سیاستمداران آمریکا دقیقاً میدانند که این حرکت چقدر مهم است اما سعی میکنند که آن را بسیار کوچک نشان داده و آن را مطرح نکنند.
وی افزود: در حال حاضر بیش از 1000 شهر در اروپا و آمریکا این جنبش تسخیر را شروع کردند و در طول هفته در خیابانها میمانند و در روزهای تعطیل با حداکثر جمعیت به خیابانها میآیند؛ این جریان خیلی بزرگ است و نباید تصور شود که کوچک است و همچنان هم در حال افزایش است.
نقش رسانه در جنبش ضدسرمایهداری
مرضیه هاشمی توضیح داد: رسانههای آمریکایی، وقتی در کشوری ناآرامی و یا اعتراضی رخ میدهد به صورت مداوم و پشت سر هم از آن حادثه خبر میدهند، به طور مثال دائماً راجع به لیبی خبر میدادند اما راجع به بحرین هیچ خبری کار نمیشد، خبرهای این جنبش عظیم را نیز اصلاً پوشش نمیدهند و تنها سیانان و فاکسنیوز هر چند روز یکبار به اجبار یک گزارش کار میکنند، و وقتی رسانههای آمریکایی به این نحو به پوشش اخبار میپردازند، بدانید که مقامات به شدت تحت فشار هستند.
وی گفت: به عنوان مثال گزارشهایی که فاکسنیوز پخش میکند به این صورت است که به میان جمعیت میرود و مسلماً در این جمعیت همه نوع انسانی پیدا میشود، آنها میگردند و کسانی را که ناهنجاریهای مختلف دارند، پیدا میکنند و به عنوان مردم معترض نشان میدهند.
هاشمی افزود: تاکنون در آمریکا اینطور بوده که اگر دموکراتها سرکار بودند و شرایط خوب پیش نمیرفت، مردم آنها را با رأی دادن به جمهوریخواهها عوض میکردند اما یکی از وجوه عمده تمایز این جنبش این است که مردم میگویند: نه دموکرات، نه جمهوریخواه، ما فقط انقلاب میخواهیم و این نشاندهنده آن است که سرمایهداری یا کاپیتالیسم به آخر کار خود رسیده است و این مسئله بسیار حایز اهمیت است زیرا مردم آمریکا به گونهای بزرگ شدهاند که کاپیتالیسم را بهترین نوع حکومت میدانند و در همه کتابهای درسی مدارس و مقاطع بالاتر سرمایهداری به عنوان بهترین راه معرفی شدهاست و طبیعی است که همه باور کنند که سرمایهداری و دیگر هیچ و این مسئله اهمیت قیام علیه سرمایهداری را به خوبی روشن میکند.
وی گفت: اگرچه حرکت مردم، حرکتی صلح جویانه بوده اما با این حال پلیس خشونت زیادی علیه مردم اعمال میکند و نکته جالب و مهم این است که هرچه خشونت پلیس بیشتر میشود تعداد معترضان بیشتر میشود و این اعتراضات با قوت بیشتری ادامه پیدا میکند.
خطرات پیش روی جنبش وال استریت
هاشمی تأکید کرد: آمریکا در مسیر خاموش کردن تظاهرات و جنبشهای مردمی و تغییر دادن مسیر آنها تجربههای خوبی دارد و آنچه در حال حاضر این جنبش را تهدید میکند این است که مسیر این جنبش به سویی پیش رود که بازهم به ضرر مردم و به نفع ثروتمندان و افراد ذینفوذ باشد.
وی گفت: سازمانهایی ماند سیا و اف.بی.آی در این زمینه بسیار بسیار پیشرفته هستند و به راحتی میتوانند در میان افراد نفوذ کنند و مسیر این جنبش را به سمتی که مورد نظر تصمیمگیرندگان است پیش برند.
مجری آمریکایی الاصل شبکه پرستیوی در پایان گفت: خطر دیگر این است که مردم آمریکا نمیدانند که به دنبال چه هستند و بعد از این چه اقدامی را باید انجام دهند و تنها میدانند که این نظام را نمیخواهند و تغییر میخواهند که این مسئله برای این جریان خطرناک است و این سازمانها به راحتی میتوانند نفوذ کنند و مسیر را تغییر دهند.