loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

دست هزار غریب

نمایشنامه

ناشر سوره مهر

نویسنده سعید تشکری

سال نشر : 1388

تعداد صفحات : 59

خرید پیامکی این محصول
جهت خرید پیامکی این محصول، کد محصول، نام و نام خانوادگی، آدرس و کد پستی خود را به شماره زیر ارسال نمایید: کد محصول : 10448 10003022
6,000 5,700 تومان
افزودن به سبد سفارش

معرفی کتاب

نمایش نامه «دست هزار غریب» به نویسندگی سعید تشکری از نمایش نامه نویسان فعال تئاتر است که روایتی متفاوت از فضا و اتفاقات زورخانه ای ایران در محضر امام رضا (ع) دارد.

سعید تشکری از نمایش نامه نویسان فعال و خلاق تئاتر کشور است، نمایش نامه ها و کتاب های بسیاری از او به چاپ رسیده و نمایش نامه های بسیاری نیز از او روی صحنه رفته اند که تا به مجال چاپ به دست نیاورده اند. در حال حاضر نیز نمایش «هفت دریا شبنمی» به نویسندگی تشکری در تالار حافظ روی صحنه است.

نمایش نامه «دست هزار غریب» درباره رسم پهلوانی است. صحنه های این نمایش نامه در درون قهوه خانه اتفاق می افتد. البته منظور از قهوه خانه، قهوه خانه هایی که امروزه مرسوم است نیست و بیشتر شبیه زورخانه و میدان شهر قدیم است. گفت وگوهای این نمایش نامه بین پهلوان کاظم، پهلوان اکبر و زیور (مادر پهلوان اکبر) اتفاق افتاده می افتد.

در ابتدا زیور دوران کودکی اکبر را به یاد می آورد که از شدت تب به بستر بیماری افتاده و در حال جان دادن بود که شفا پیدا می کند. اکنون اکبر بزرگ شده ولی رسم جوانمردی و پهلوانی پدرش پهلوان سلیم را در پیش نمی گیرد و شروع به زورگویی می کند. در صحنه دیگر نمایش نامه عمارت حمزه میرزا حاکم مشهد به تصویر کشیده می شود. ایام به کام حمزه میرزا نمی چرخد، شب سنگین و تلخی تریاک او را گرفته و قصد دارد نایب را شماتت کند.

در صحنه دیگر حیاط خانه زیور را به تصویر می کشد که بین زیور و اکبر و میراب مرافعه ای صورت می گیرد و ماجراهایی پیش می آید.
در صحنه دیگر کشتی گرفتن پهلوان اکبر و پهلوان کاظم است. دو بار اکبر از کاظم شکست می خورد و به زمین خورده می شود. بار سوم نبردی در می گیرد که اکبر به قصد کشتن پهلوان کاظم آمده است، پهلوان کاظم کفن پوش به میدان می آید...

می خواهم بدانی و بدانند، چه حال خوشی دارم. می خواهم بدانی و بدانند که من در همه آثارم در پی هویت معاصر یک تابوی پرجلال بوده ام. انسان معاصر که گذشته ای دارد و رو به آینده است، ولادت و زایش باید تداوم یابد. هنوز پی جوی این آستان هستم، تا شاید روزی، روزگاری، مرا به نامی و کامی بخوانند. کاتبی که فقط از خانه رضا(ع) می نوشت.
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
شما هم می توانید گزیده انتخابی خود از کتاب را ثبت کنید.
نام و نام خانوادگی
عنوان
برگزیده
کد امنیتی
محصولات مرتبط
بازدیدهای اخیر شما