مطالبات مقام معظم رهبری در موضوع علوم انسانی

معرفی کتاب

علوم انسانی به عنوان یکی از علوم وارداتی غربی که زیربنای بسیاری از امور کلان جامعه است و تأثیر به سزایی در نحوه اداره کشور دارد از مهم ترین حوزه هایی است که جامعه علمی و خصوصا جامعه دانشگاهی کشور همچنان مبتلابه تبعات عقلی آن است و یکی از مصادیقی است که رهبر معظم انقلاب نسبت به انجام تغییرات بنیادی نسبت به آن تأکیدات فراوانی داشته اند.

مجموعه حاضر فرازهایی از بیانات رهبر معظم انقلاب است که حول محور علوم انسانی و در هفت فصل مفاهیم اساسی، وضعیت فعلی علوم انسانی، ضرورت تغییر وضعیت موجود، نظام اسلامی بستری مناسب برای تغییر، جهت گیری ها و اهداف، موانع و چالش های پیش رو و راهکارها تهیه و تدوین شده است.

ارتباط منسجم سرفصل ها و مطالب و همچنین رعایت ترتیب موضوعی را می توان از ویژگی های مهم این اثر برشمرد به گونه ای که راه روشنی را با هدف کاربردی شدن مطالب، در پیش روی مخاطب می گذارد و فرمایشات روشنگرانه رهبر معظم انقلاب که در آن نقش بسته است، در تحقق اهداف یاد شده نقش مؤثری خواهد داشت.

فصل نخست مطالبات مقام معظم رهبری در موضوع علوم انسانی بیان مفاهیم اساسی است که رسیدن به کمال هدف نهایی خلقت انسان، نقش علم در رساندن انسان به هدف نهایی خود، ضرورت هدایت علم توسط دین، علوم انسانی بخشی از علوم و ضرورت پایه ریزی علوم انسانی بر مبنای قرآن را در برمی گیرد.

دینی نبودن مبانی علوم انسانی در غرب، ورود و ترجمه علوم انسانی غربی به کشور، رابطه ورود علوم غربی با تهاجم فرهنگی و آثار منفی علوم انسانی در جوامع انسانی از جمله مطالب فصل دوم این اثر با عنوان وضعیت فعلی علووم انسانی است.

ضرورت تغییر وضعیت موجود عنوان فصل سوم اثر است که در آن ضرورت ترویج علم، ضرورت ایجاد خودآگاهی علمی، ایجاد خودآگاهی جمعی در محیط های علمی، لزوم تحول در علوم انسانی بر مبنای تفکر دینی و معنویت و ایجاد خودباوری در زمینه پیشرفت علم به چشم می خورد.

فصل چهارم تبیین عنوان نظام اسلامی بستری مناسب برای تغییر می پردازد و عقب ماندگی علمی کشور قبل از انقلاب، انقلاب اسلامی و ایجاد زمینه جنبش علمی در کشور، شکسته شدن هیمنه علمی غرب، بالا بودن سطح استعداد ایرانی ها و مورد حترام بودن دانشگاه و دانشجو را مورد بررسی قرار می دهد.

احیای پیشینه علمی درخشان کشور، جبران عقب ماندگی های علمی، به دست آوردن اعتماد به نفس و عزت ملی، دست یابی به اقتدار علمی در برابر دشمن، ضرورت بومی سازی علم، تبدیل کشور به مرجعیت علمی در جهان، دست یابی به رتبه اول علمی در منطقه، قرار گرفتن در قله تمدن بشری، اعتلای بشریت و احیای عدالت و ایجاد منفعت برای بشرکت از مطالب فصل پنجم این اثر است.

در فصل ششم می خوانیم: «رایج بودن شیوه نادرست در نقد علوم انسانی، آی اس آی چالشی در پژوهش های علوم انسانی، بی توجهی به نهضت آزاداندیشی، عدم سرمایه گذاری و تلاش در پیشرفت علم، مانع بودن دشمن، خطر انحراف نخبگان، نبود نقشه جامع علمی کشور، رواج سیاست بازی در سازمان نخبگان، ورود افراد بی سواد به عرصه نوآوری، حضور اساتید منحرف در دانشگاه ها، برداشت نادرست از رابطه علم و فرهنگی غربی و تهی شدن دانشگاه از معنویت».

فصل هفتم راهکارهایی را در موضوع علوم انسانی ارایه داده است که تولید علم و جنبش نرم افزاری، نهضت آزاداندیشی، تدوین نقشه جامع علمی کشور و ویژگی های شخصیتی مورد نیاز در تولید علم را می توان از آن جمله برشمرد و البته در هر بخش موضوع های دیگری مطرح و تبیین شده است.