برگریز
شعر ما
سال نشر : 1393
تعداد صفحات : 74
خرید پیامکی این محصول
جهت خرید پیامکی این محصول، کد محصول، نام و نام خانوادگی، آدرس و کد پستی خود را به شماره زیر ارسال نمایید:
کد محصول : 19127
10003022
معرفی کتاب
قالب غالب کارهای سلیمانی غزل است و «برگ ریز» مجموعه ای است از آخرین سروده های این شاعر جوان کشور که بیشتر اشعار در همین غالب غزل است و البته شعر در قالب های ترکیب بند و غزل مثنوی نیز در میان اشعار کتاب وجود دارد.در این کتاب 29 شعر در موضوعات مختلف عاشقانه، آیینی، دفاع مقدس و اجتماعی گرد هم آمده است و مجموعه ای از اشعار سال 90 به بعد این شاعر را در خود گنجانده است.
پیش از این از این شاعر کتاب های چون کوچ پرواز، السلام علیک یا باران و دردانه به چاپ رسیده بود.
دو نمونه از شعرهایی که در این مجموعه آمده است، در ادامه می آید:
اگر چه مثل قفس از «نبود » و «بود » پُرم
دلم هنوز پرنده ست، از صعود پرم
تو سیب اوج نشینی و چیدنت سخت است
ولی برای تو ای کشف! از شهود پرم
بدون روشنی چشم های سنتی ات
شبیه کافه ام، از ازدحام دود پرم
*
اگر چه برکه نشینم ولی در این غربت
برای گریه دو چشمم که از دو رود پرم
به گیسوان سپیدم نخند، آیینه!
هنوز صبح دبستانم، از سرود پرم ***********************
ای ماه جوانم برسان نور به دریا
ای گیسوی آشفته ات آرامش صحرا
این خاک بدون تو نه دل داشت نه دلدار
از خندة تو بوده که دنیا شده دنیا
شهر از دم تو کوچه به کوچه ست هوایی
آه ای نفست چون نفس پاک مسیحا
*
مجنونم و چوپانم و فرهادم و وامق
لیلایی و سارایی و شیرینی و عذرا
حیف است که گیسوی تو را باد ببیند
ای بسته به موی تو در این معرکه جانها
یک عمر گذشت و خبری از تو نیامد
ای عشق! کنون روز مباداست، بفرما
تنها نه همین لحظه گرفتار تو هستم
ای عشق! تو دیروزی و امروزی و فردا
اگر چه مثل قفس از «نبود » و «بود » پُرم
دلم هنوز پرنده ست، از صعود پرم
تو سیب اوج نشینی و چیدنت سخت است
ولی برای تو ای کشف! از شهود پرم
بدون روشنی چشم های سنتی ات
شبیه کافه ام، از ازدحام دود پرم
*
اگر چه برکه نشینم ولی در این غربت
برای گریه دو چشمم که از دو رود پرم
به گیسوان سپیدم نخند، آیینه!
هنوز صبح دبستانم، از سرود پرم ***********************
ای ماه جوانم برسان نور به دریا
ای گیسوی آشفته ات آرامش صحرا
این خاک بدون تو نه دل داشت نه دلدار
از خندة تو بوده که دنیا شده دنیا
شهر از دم تو کوچه به کوچه ست هوایی
آه ای نفست چون نفس پاک مسیحا
*
مجنونم و چوپانم و فرهادم و وامق
لیلایی و سارایی و شیرینی و عذرا
حیف است که گیسوی تو را باد ببیند
ای بسته به موی تو در این معرکه جانها
یک عمر گذشت و خبری از تو نیامد
ای عشق! کنون روز مباداست، بفرما
تنها نه همین لحظه گرفتار تو هستم
ای عشق! تو دیروزی و امروزی و فردا
-
زبان کتابفارسی
-
سال نشر1393
-
چاپ جاری1
-
تاریخ اولین چاپ1393
-
شمارگان1200
-
نوع جلدجلد نرم
-
قطعرقعی
-
تعداد صفحات74
-
ناشر
-
نویسنده
-
وزن157
-
تاریخ ثبت اطلاعاتپنجشنبه 17 مهر 1393
-
شناسه19127
-
دسته بندی :