loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

لحظه جهان

ناشر کتاب نیستان

شاعر قربان ولیئی

سال نشر : 1393

تعداد صفحات : 136

خرید پیامکی این محصول
جهت خرید پیامکی این محصول، کد محصول، نام و نام خانوادگی، آدرس و کد پستی خود را به شماره زیر ارسال نمایید: کد محصول : 19682 10003022
7,000 6,700 تومان
افزودن به سبد سفارش

معرفی کتاب

قربان ولیئی متولد ۱۳۴۶ در شهرستان «صحنه» از توابع استان کرمانشاه است؛ تحصیلات عالی اش را تا مقطع دکترا در رشته زبان و ادبیات فارسی گذرانده و بر ادبیات کلاسیک اشراف دارد. مجموعه های شعر «درخت در خودش راه می رود»، «باید نوشت نام تو را با پرنده ها»، «ترنم داوودی سکوت» و «با دو چشم دچار یکتایی» سروده اوست و به تازگی نیز «لحظه جهان» را توسط نشر نیستان به بازار کتاب عرضه کرده است.

ولیئی در طول سال های اخیر در متن ادبیات بوده، نه در حاشیه هایش؛ و نامش بیشتر برای آن ها که نگاه جدی به ادبیات منظوم دارند، شناخته شده است. با این حال مخاطبان آثار او چندان هم کم شمار نیستند و اغلب آثارش با اقبال در میان خوانندگان حرفه ای شعر و اهل فن در این حوزه روبه رو بوده است. برخلاف بسیاری از اهل ادب و هنر در این دیار، بخت این را داشته که دغذغه و دلمشغولی هایش با حوزه تحصیلی اش یکی باشد و این مهم، نقشی به سزا در ارتقای کیفی آثارش و بدل شدن او به یکی از چهره های شاخص شعر انقلاب داشته است.

قربان ولیئی در قالب های مختلف شعری از قصیده و غزل گرفته تا مثنوی و حتی شعر نیمایی شعر سروده و هیچگاه خود را در قالب های خاص شعری محدود نکرده است. شکل شعر به عنوان ظرف اثر، بیشتر مورد توجه او بوده به خصوص اینکه محتوا در آثار او دارای اهمیت بسیار بوده و در نهایت مظروف همین شکل به عنوان ظرف اثر بوده. هنر بارز ولیئی آن است که اندیشه و زبان را در این رهگذر به شکلی متناسب یکدیگر استفاده کرده است.

صرف نظر از این قالب ها و اشکال متنوعی که در آثار ولیئی خود نمایی می کند آنچه در حکم نخ تسبیح این مجموعه را دارد، رویکرد شاعر در خلق اشعاری با حال و هوای عرفانی و ماهیت معرفتی ست.

این مهم به عنوان یکی از بارز ترین وجوه آثار قربان ولیئی، بی گمان حاصل ارادت به مولانا و تأمل و تعمق در اشعار اوست که در نوع خود مایه های عرفانی خاصی را برای سروده های ولیئی به ارمغان آورده است.
چنین مایه هایی آن هم با قوت و غنایی که حاصل تجربه و تسلط و در عین حال قریحه شعری این شاعر محسوب می شود در تازه ترین اثرش «لحظه ی جهان» نیز به شکل بارزی قابل ردیابی ست.

نخستین شعر لحظه ی جهان چنین آغاز می شود:
تنگ است آشیانه به ما آسمان ببخش
بالی برای پرزدن از آشیان ببخش

باد بهار آمد و آتش شدید شد
ما را یکی دو لاله از آن ارغوان ببخش...

این ابیات نوید بخش اشعاری عرفانی و معرفتی در ادامه ی همان سبک و سیاقی ست که قربان ولیئی در این سالها دنبال کرده و حالا پخته تر از پیش در تازه ترین مجموعه اشعار خود ارائه کرده است. «لحظه جهان» شامل تازه ترین آثار ولیئی ست، ۴۸ غزل به همراه دو مثنوی بلندِ ظهور دات و زمزمه ذات. این بار نیز شاعر در اشعارش روی سخن با معبود دارد و مناجاتی عاشقانه و عارفانه با خدای خویش در پیش گرفته.

«احوالات عرفانی فقط متعلق به گذشتگان نیست، زیرا رویارویی با ذات هستی زمان ندارد. آدمی که در روزگار ما زندگی می کند، طبیعی است که به زبان امروز سخن می گوید. انسان ها با زبانی که تکلم می کنند می اندیشند.»

شعر ولیئی شعری ست متمایز و خود او شاعری ست صاحب سبک. سبکی که در تناسب اندیشه و زبان جلوه گر شده و در قالب های مختلف نمود خاص خود را دارد. در میان شاعران هم زمان خود و حتی در میان شاعرانی که مانند او دستی در سرایش اشعار با مضامین فرا زمینی و دینی دارند، از یک منظر ویژه قابل تشخیص و اعتناست و آن اعتبار اندیشه ورزانه ای ست که او از محتوای شعرش در قالب کلمات ارائه می کند.
ولیئی حتی زمانی که به مدیحه سرایی می پردازد کارش از عمق بیشتری برخوردار است. دو مثنوی بلند کتاب حاضر با عناوین ظهور ذات در مدح حضرت رسول (ص) و مثنوی زمزمه ذات در مدح حضرت امیرالمؤمنین (ع)، گواه این ادعا هستند.

ولیئی نوعی نگرش معرفتی به هستی را در سروده هایش دنبال کرده و معتقد است: زبان و تصویرسازی ویژه در این اشعار به خلق فضایی انتزاعی می انجامد که در نهایت تجربه های معرفتی را محسوس تر و ملموس تر می کند.

اشعار کتاب «لحظه جهان» در حقیقت مناجاتی عاشقانه و عارفانه میان شاعر و معبود اوست. او برای مخاطبانی شعر می سراید که انتظاری فراتر از نیازهای آشنا و کلیشه شده معمول در حوزه شعر دارند. ولیئی در اشعار خود حال و هوایی را می آفریند که هر کس به نوبه خود می تواند در خلوت خویش تجربه ای مشابه آن داشته باشد.

شعر ولیئی، برای برای تعمق و تفکر مخاطب است. در لحظه ی جهان این خصیصه بیش از پیش خودنمایی کرده و مخاطب برا برقراری ارتباط درست با این اشعار باید روی بند بند آنها تامل و دقت کافی داشته باشد.
ولیئی شاعری ست صاحب سبک، از همین سبب اشعار او را بدون ذکر نام شاعر نیز می توان از دیگر سروده ها باز شناخت. این مهم نه فقط از منظر مضمونی که از جنبه فرمی نیز قابل مشاهده است.

با این حال ولیئی زبانی متکلف و دشوار ندارد. او اگرچه برای زبان اهمیت بسیاری قائل است اما می کوشد با بکار گیری کلمات غیرمتکلف در بافتی غنی و خلاقانه زبانش را غنا بخشد. «شعری آهنگین با نوایی معنوی که در آن کلمات جدای از کارکرد انفرادی و نیز ترکیبی در قامت یک مصرع و یا بیت؛ نوعی انرژی وسیع از خود ساطع می کنند که به راحتی می تواند گریبان هر مخاطبی را گرفته و با خودش درگیر کند.»
منبع: الف کتاب (alef.ir/book)

در یکی از غزل­های «لحظه جهان» می­خوانیم:

پاییز را هوای تو عین بهار کرد
نامش چه بود؟ عشق؛ زمین را دچار کرد

ناگاه مثل زلزله از راه می رسد
از عشق می شود مگر آیا فرار کرد؟

خاک از غبارِ عرشی و آب از سرشکِ ماه
عشق این چنین بنای مرا استوار کرد!

در عشق، این نه حادثه، بلکه طبیعی است:
آهو به شیر خیره شد، او را شکار کرد

الله، آیه های روان آفریده است
از چشم من ببین که چه پروردگار کرد!

ای یار! نام های تو رزقِ روان ماست
خود کیست آن که شکر یکی از هزار کرد؟

قربانی جسیم توام؛ گفت شیخ ما:
باید بر آستان تو خود را نثار کرد
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
شما هم می توانید گزیده انتخابی خود از کتاب را ثبت کنید.
نام و نام خانوادگی
عنوان
برگزیده
کد امنیتی
محصولات مرتبط
بازدیدهای اخیر شما