گزارش یک راز: پژواکی از شخصیت شهید دکتر مجید شهریاری
مجموعه کتاب های روز راز 2
سال نشر : 1392
تعداد صفحات : 464
معرفی کتاب
دکتر مجید شهریاری در سال ۱۳۴۵ و در زنجان متولد گردید. ایشان متاهل و دارای دو فرزند به نام های محسن و زهرا بودند. همسر ایشان شهید زنده خانم بهجت قاسمی عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی می باشد.شهید مجید شهریاری تحصیلات ابتدایی و دبیرستان را در زنجان، دوره کار شناسی را در رشته مهندسی الکترونیک در دانشگاه صنعتی امیر کبیر (از سال ۱۳۶۳ تا سال ۱۳۶۸)، دوره کار شناسی ارشد را در رشته مهندسی هسته ای در دانشگاه صنعتی شریف (از سال ۱۳۶۹ تا سال ۱۳۷۱) و دوره دکتری در رشته مهندسی هسته ای را در دانشگاه امیر کبیر از سال ۱۳۷۲ تا ۱۳۷۷) گذارنده اند. بدین تربیت، ایشان تمام تحصیلات خود را در کشور جمهوری اسلامی ایران گذرانده اند.
سرانجام این دانشمند فرزانه واستاد فیزیک هسته ای دانشگاه شهید بهشتی ایران در تهران درتاریخ ۸ آذر ۱۳۸۹ توسط رژیم صهیونیستی و باهمکاری اطلاعاتی منافقین دریک عملیات تروریستی به درجه رفیع شهادت نائل گردید.
مجید هیچی نگفته بود
در یک مورد از مواردی که مجید عصبانی شد، موضوع ازاین قرار بود که یک نفر راجع به یک مسئله علمی اظهار نظر کرده بود. مجید توضیحی در مورد آن اظهار نظر داده بود. بعد آن فرد، حرف جاهلانه ای زده بود و شهریاری خیلی ناراحت شده بود که چرا یک استاد دانشگاه باید چنین حرفی بزند.
ماجرا این بود که شهریاری توضیح داده بود و فرد مقابل حرف درشت و ناجوری در پاسخ به مجید گفته بود. تنها کاری که کرده بود این بود که هیچ چیز نگفته بود. رها کرده و آمده بود.
دیدم خیلی ناراحت است. خیلی سربسته گفت: (این حرف است که یک انسان به زبان بیاورد؟) طرف بعد از توضیحی که مجید داده به او گفته که خوب ما فلان وسیله را باید بزنیم به گاو و باهاش شخم بزنیم تا بگوییم درست کار می کند؟! مجید از این حرف خیلی ناراحت شده بود. یک بار دیگر دیده بودم که حالت ایشان تغییر کرد. یک بنده خدای یک پرت علمی گفته بود.
شهریاری خیلی با علاقه داشت توضیح می داد که طرف اذیت کرده بود و چیزی گفته بود، در حالی که حق با دکتر شهریاری بود. انسان بود دیگر، عصبانی می شد.
مورد دیگر این که فردی در روند اجرای یک پروژه درست گزارش نمی داد، زیاده طلبی هم می کرد. شهریاری خیلی با او تند شد. با این که احترام می گذاشت، اما وقتی جایی رسید که ایشان باید موضع گیری می کرد، اقدام لازم را انجام می داد. یکی از تفاوت های شهریاری با بقیه این است که ایشان در جاهایی که باید می ایستاد درست می ایستاد.
تظاهر نمی کرد
ایشان آدم غیر عادی نبود. انسان معمولی بود که تلاش می کرد علم کسب کند و متقی باشد. دعا می خواند، نماز شب می خواند تظاهر هم نمی کرد.
در یک مورد از مواردی که مجید عصبانی شد، موضوع ازاین قرار بود که یک نفر راجع به یک مسئله علمی اظهار نظر کرده بود. مجید توضیحی در مورد آن اظهار نظر داده بود. بعد آن فرد، حرف جاهلانه ای زده بود و شهریاری خیلی ناراحت شده بود که چرا یک استاد دانشگاه باید چنین حرفی بزند.
ماجرا این بود که شهریاری توضیح داده بود و فرد مقابل حرف درشت و ناجوری در پاسخ به مجید گفته بود. تنها کاری که کرده بود این بود که هیچ چیز نگفته بود. رها کرده و آمده بود.
دیدم خیلی ناراحت است. خیلی سربسته گفت: (این حرف است که یک انسان به زبان بیاورد؟) طرف بعد از توضیحی که مجید داده به او گفته که خوب ما فلان وسیله را باید بزنیم به گاو و باهاش شخم بزنیم تا بگوییم درست کار می کند؟! مجید از این حرف خیلی ناراحت شده بود. یک بار دیگر دیده بودم که حالت ایشان تغییر کرد. یک بنده خدای یک پرت علمی گفته بود.
شهریاری خیلی با علاقه داشت توضیح می داد که طرف اذیت کرده بود و چیزی گفته بود، در حالی که حق با دکتر شهریاری بود. انسان بود دیگر، عصبانی می شد.
مورد دیگر این که فردی در روند اجرای یک پروژه درست گزارش نمی داد، زیاده طلبی هم می کرد. شهریاری خیلی با او تند شد. با این که احترام می گذاشت، اما وقتی جایی رسید که ایشان باید موضع گیری می کرد، اقدام لازم را انجام می داد. یکی از تفاوت های شهریاری با بقیه این است که ایشان در جاهایی که باید می ایستاد درست می ایستاد.
تظاهر نمی کرد
ایشان آدم غیر عادی نبود. انسان معمولی بود که تلاش می کرد علم کسب کند و متقی باشد. دعا می خواند، نماز شب می خواند تظاهر هم نمی کرد.
-
زبان کتابفارسی
-
سال نشر1392
-
چاپ جاری1
-
تاریخ اولین چاپ1392
-
شمارگان2000
-
نوع جلدجلد نرم
-
قطعرقعی
-
تعداد صفحات464
-
ناشر
-
گردآورنده کتاب
-
وزن533
-
تاریخ ثبت اطلاعاتدوشنبه 26 آبان 1393
-
شناسه19920
-
دسته بندی :
محصولات مرتبط