شفق خونین
مجموعه ای از ادبی ترین مرثیه های مذهبی
سال نشر : 1392
تعداد صفحات : 272
معرفی کتاب
کتاب حاضر مجموعه ای از مرثیه های مذهبی از شاعران مختلف می باشد. سروده های شاعرانی چون: محمدرضا حکیمی، مسرور، وحشی بافقی، محمودخان ملک الشعرا، آتش اصفهانی، وصال شیرازی، جیحون یزدی و غیره در این کتاب موجود است.
سرسلسله مردم آزاد حسین است / آنکس که دراین ره سر وجان داد حسین است
مردی که چوکوهی به بر تیشه ی بیداد / دامن به کمر برزد و استاد حسین است
*
درسی به بشر داد به دستور الهی / درسش عملی بود نه کتبی نه شفاهی
آیین یزیدی که بری بود ز انصاف / ننمود به تهدید و به تطمیع گواهی
*
در معرکه دشمن چو به او خط امان داد / رد کرد و خروشان شد و در معرکه جان داد
ننهاد به زنجیر ستم گردن تسلیم / حنجر به دم خنجر بیداد گران داد
مردانه در این معرکه بنهاد قدم را / بر ضد ستمکار بر افراشت علم را
با نیروی یزدانی و با دست خدایی / بشکست به هم قدرت ارکان ستم را
*
اعلامیه از قتلگه کرببلا داد / با زینب و سجاد سوی شام فرستاد
این جمله ز خون بود در آن نشریه مسطور: / باید بشر از قید اسارت بود آزاد
*
او کرد به نوع بشر این قاعده تعلیم / کاندر ره آزادگی از جان نبود بیم
دیگر نهراسد ز ستمکار، ستمکش / مظلوم به ظالم نکند کرنش و تعظیم
*
هر وحشی ناکس نزند کوس تمدن / هر کافر ناحق نزند لاف تدین
اشرار نگیرند به احرار سر راه / ناکس نفروشد به کسان ناز و تفرعن
شمشیر نباشد به کف زنگی بد مست / خائن نشود عالی و عالی نشود پست
باشد که بنالند و ننازند و نتازند / ارباب زر و سیم به اشخاص تهیدست
***
بر چیده شود قاعده و رسم توحش / از مسند حق دور شود قاضی حق کش
از بین رود منکر و معروف بیاید / جاهل رهد از جهل چو عالم بزید خوش
***
مردم همه با کافر و ظالم بستیزند / پویند ره حق و ز ناحق بگریزند
کوبند همی سنگ الم بر سر بد خواه / بر فرق تبهکار همی خاک بریزند
***
این حکم، صریح است و بدیه است و محقق / چیره نشود حق کش و کشته نشود حق
بیداد گری را اثری نیست به عالم / زنده است حسین بن علی آن حق مطلق
مردی که چوکوهی به بر تیشه ی بیداد / دامن به کمر برزد و استاد حسین است
*
درسی به بشر داد به دستور الهی / درسش عملی بود نه کتبی نه شفاهی
آیین یزیدی که بری بود ز انصاف / ننمود به تهدید و به تطمیع گواهی
*
در معرکه دشمن چو به او خط امان داد / رد کرد و خروشان شد و در معرکه جان داد
ننهاد به زنجیر ستم گردن تسلیم / حنجر به دم خنجر بیداد گران داد
مردانه در این معرکه بنهاد قدم را / بر ضد ستمکار بر افراشت علم را
با نیروی یزدانی و با دست خدایی / بشکست به هم قدرت ارکان ستم را
*
اعلامیه از قتلگه کرببلا داد / با زینب و سجاد سوی شام فرستاد
این جمله ز خون بود در آن نشریه مسطور: / باید بشر از قید اسارت بود آزاد
*
او کرد به نوع بشر این قاعده تعلیم / کاندر ره آزادگی از جان نبود بیم
دیگر نهراسد ز ستمکار، ستمکش / مظلوم به ظالم نکند کرنش و تعظیم
*
هر وحشی ناکس نزند کوس تمدن / هر کافر ناحق نزند لاف تدین
اشرار نگیرند به احرار سر راه / ناکس نفروشد به کسان ناز و تفرعن
شمشیر نباشد به کف زنگی بد مست / خائن نشود عالی و عالی نشود پست
باشد که بنالند و ننازند و نتازند / ارباب زر و سیم به اشخاص تهیدست
***
بر چیده شود قاعده و رسم توحش / از مسند حق دور شود قاضی حق کش
از بین رود منکر و معروف بیاید / جاهل رهد از جهل چو عالم بزید خوش
***
مردم همه با کافر و ظالم بستیزند / پویند ره حق و ز ناحق بگریزند
کوبند همی سنگ الم بر سر بد خواه / بر فرق تبهکار همی خاک بریزند
***
این حکم، صریح است و بدیه است و محقق / چیره نشود حق کش و کشته نشود حق
بیداد گری را اثری نیست به عالم / زنده است حسین بن علی آن حق مطلق
-
زبان کتابفارسی
-
سال نشر1392
-
چاپ جاری1
-
تاریخ اولین چاپ1392
-
شمارگان2500
-
نوع جلدجلد نرم
-
قطعرقعی
-
تعداد صفحات272
-
ناشر
-
گردآورنده کتاب
-
مستندساز
-
وزن370
-
تاریخ ثبت اطلاعاتشنبه 25 بهمن 1393
-
شناسه23111
-
دسته بندی :
محصولات مرتبط