loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

محله ی شکر خانوم

رمان کودک - 84

5 (1)

ناشر افق

نویسنده ناصر یوسفی

ویراستار محدثه گودرزنیا

تصویرگر سارا خرامان

سال نشر : 1396

تعداد صفحات : 232

خرید پیامکی این محصول
جهت خرید پیامکی این محصول، کد محصول، نام و نام خانوادگی، آدرس و کد پستی خود را به شماره زیر ارسال نمایید: کد محصول : 24401 10003022
احتمال تاخیر در تهیه
195,000 185,300 تومان
افزودن به سبد سفارش

معرفی کتاب

کتاب حاضر داستان هایی کوتاه و آموزنده از محله ی شکر خانوم است. داستان هایی که سرشار از حس زندگی و انسان دوستی است و می تواند کودکان را با مسائل اجتماعی و فرهنگی جامعه بیشتر آشنا کند و دری به سوی شناخت بیشتر بر آنها بگشاید.
کتاب محله ی شکر خانوم که با زبانی ساده و روان آقای ناصر یوسفی نگارش شده برای گروه های سنی (ب) و (ج) مناسب می باشد. محله ی شکر خانوم، کتابی است از مجموعه رمان های کودک انتشارات افق تحت عنوان "کتاب های فندق" که "ناصر یوسفی" آن را به نگارش درآورده و "سارا خرامان" کار تصویرگری اش را انجام داده است.

"ناصر یوسفی" که از دانش آموختگان رشته ی روان شناسی آموزش کودکان خردسال است و در مقطع دکترای آموزش و پرورش نیز تحصیل کرده است، این رمان را با زمینه های نوستالژیک و عناصر دلنشین سنتی به رشته ی تحریر درآورده است. گفتنی است این نویسنده تاکنون جوایز متعددی را برای آثاری که در زمینه ی کودک و نوجوان به نگارش در آورده، دریافت نموده است. اما در این رمان دویست و سی و دو صفحه ای که برای کودکان نوشته شده، چه چیزی در انتظار مخاطب است؟

اول از همه باید بدانید که در "محله ی شکر خانوم" با یک محله ی معمولی سر و کار ندارید. اینجا پر از آدم های باصفا و دوست داشتنی است که قلب شما را گرم می کنند و عطر محبت و انسانیتشان، در کوچه های ذهن شما ماندگار می شود. یکی از اتفاقاتی که در این رمان با آن مواجه هستیم، فوت مادربزرگ افسانه و علی است. "شکر خانوم" که اسم او بر جلد کتاب خودنمایی می کند، از بچه ها سوال می کند که مادربزرگشان به چه چیزهایی علاقه داشته است؟
بچه ها خیلی به علایق مادربزرگ آگاه نبودند اما "شکر خانوم" می داند که چه بکند. او شمعدانی ها را در گلدان ها می کارد و با پختن غذای موردعلاقه ی مادربزرگ، همسایه ها را به مجلسی دعوت می کند که در آن خاطرات مادربزرگ را تعریف کنند و یادش را زنده بدارند. اینجاست که شما متوجه می شوید برای چه مردم "محله ی شکر خانوم" اینقدر با بقیه فرق دارند؛ چرا که دل هایشان پر از عشق به یکدیگر و به زندگی است.

مادربزرگ علی و افسانه فوت کرده است. شکر خانوم از بچه ها می پرسد مادربزرگ چه چیزهایی را دوست داشته؟ بچه ها درست نمی دانند، اما شکر خانوم می داند، پس گلدان ها را پر از گل شمعدانی می کند و غذای مورد علاقه ی مادربزرگ را می پزد و همسایه ها را دعوت می کند تا با تعریف کردن خاطره ای از او، یادش را همچنان زنده نگه دارند.
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
شما هم می توانید گزیده انتخابی خود از کتاب را ثبت کنید.
نام و نام خانوادگی
عنوان
برگزیده
کد امنیتی
محصولات مرتبط
بازدیدهای اخیر شما