این همه یوسف
سال نشر : 1393
تعداد صفحات : 40
خرید پیامکی این محصول
جهت خرید پیامکی این محصول، کد محصول، نام و نام خانوادگی، آدرس و کد پستی خود را به شماره زیر ارسال نمایید:
کد محصول : 25461
10003022
معرفی کتاب
کتاب «این همه یوسف» در برگیرنده 24 قطعه مثنوی از علیرضا قزوه، شاعر انقلاب و اهل بیت (س) در عرصه شعر آئینی و نیز دفاع مقدس است که البته تِم موضوعاتی مانند انقلاب اسلامی و دفاع مقدس در این مجموعه پررنگ تر است. عنوان «این همه یوسف» از یکی از مثنوی های مندرج در این اثر که در رابطه با شهدای دفاع مقدس است، انتخاب شده است. در «این همه یوسف» همچنین دلتنگی شاعر از روزهای پرفروغ دفاع مقدس و البته از دست دادن دوستان و یاران قدیمی اش، آشکار است.این کتاب که برای اولین بار در سال 1376 منتشر شد و حالا با ویرایشی تازه بازنشر شده، به شهید یوسف کلاهدوز و سی تن از شهدای گرانقدر جنگ هشت ساله تقدیم شده است و در واقع ادای دین علیرضا قزوه به شهدای دوران دفاع مقدس و یاران قدیمی خود است. «این همه یوسف» در واقع از حماسه ها و سرافرازی های مردانی گفته که به قول شاعر، با درختان و کوه و دریا خطبه برادری خوانده بودند؛ آنها که رو به آفتاب سفر کردند، رفتند تا بهار بماند تا خاک از آن او شود و آن اتفاق سبز بیفتد.
بده ساقی! سبویی حال گردان
مرا از اهل بیت مِی بگردان
خداوندی که مِی را خضرِ من کرد
به نام عشق، آغاز سخن کرد
می ای خواهم که باشد نغمه ی او
هو العشق و هو الحیّ و هو الهو
می ای تا زیر و رو سازد دلم را
به شطّ آتش اندازد دلم را
می ای تا در دلم باران بگیرد
صدایی مرده امشب جان بگیرد
می ای تا بگذرم از هر چه هستی
برقصم در نماز شور و مستی
دعا کن آتش می در بگیرد
جنون، جان مرا در بر بگیرد
مرا زندان تن کرده است دلریش
جنون کو؟ تا رهایم سازد از خویش
کجایی ای جنونم، ای جنونم؟
شکست افتاده در سقف و ستونم
کجایی ای منِ از من رهیده؟
بچرخانم چو تیغ آب دیده
رهی دارم که پایانش عدم نیست
اگر عالم شود شمشیر، غم نیست
مبین آیینه ی رازم شکسته است
صدایم مرده و سازم شکسته است
دلم را تکه ای عرش برین کن
مرا سرشار از نور یقین کن
مرا از اهل بیت مِی بگردان
خداوندی که مِی را خضرِ من کرد
به نام عشق، آغاز سخن کرد
می ای خواهم که باشد نغمه ی او
هو العشق و هو الحیّ و هو الهو
می ای تا زیر و رو سازد دلم را
به شطّ آتش اندازد دلم را
می ای تا در دلم باران بگیرد
صدایی مرده امشب جان بگیرد
می ای تا بگذرم از هر چه هستی
برقصم در نماز شور و مستی
دعا کن آتش می در بگیرد
جنون، جان مرا در بر بگیرد
مرا زندان تن کرده است دلریش
جنون کو؟ تا رهایم سازد از خویش
کجایی ای جنونم، ای جنونم؟
شکست افتاده در سقف و ستونم
کجایی ای منِ از من رهیده؟
بچرخانم چو تیغ آب دیده
رهی دارم که پایانش عدم نیست
اگر عالم شود شمشیر، غم نیست
مبین آیینه ی رازم شکسته است
صدایم مرده و سازم شکسته است
دلم را تکه ای عرش برین کن
مرا سرشار از نور یقین کن
-
زبان کتابفارسی
-
سال نشر1393
-
چاپ جاری1
-
تاریخ اولین چاپ1393
-
شمارگان2500
-
نوع جلدجلد نرم
-
قطعرقعی
-
تعداد صفحات40
-
ناشر
-
نویسنده
-
وزن86
-
تاریخ ثبت اطلاعاتشنبه 5 اردیبهشت 1394
-
شناسه25461
-
دسته بندی :
محصولات مرتبط