نغمه ساز فاراب: زندگی نامه داستانی ابونصر فارابی
سال نشر : 1392
تعداد صفحات : 111
خرید پیامکی این محصول
جهت خرید پیامکی این محصول، کد محصول، نام و نام خانوادگی، آدرس و کد پستی خود را به شماره زیر ارسال نمایید:
کد محصول : 27017
10003022
معرفی کتاب
«نغمه ساز فاراب» روایتی است که تو را در مرز واقعیت و خیال به تحیر وا می دارد زیرا آنچه می خوانی واقعیتی چنان معجزه گون است که تو را به ژرفای خیال می برد. داستانی در ستایش موسیقی و رقص جهان خواب و بیداری با نوای عود. علی اکبر والایی، داستان زندگی ابونصر فارابی را از دهه چهل زندگی او آغاز می کند؛ از زیر درختان نارون و تبریزی فاراب، جایی که اولین نشانه های حکمت وجودی او در برخورد با اطرافیان و جلوه های طبیعت رخ می نماید اما بزنگاه داستان آنجاست که قاصدی از دارالخلیفه خراسان به سمت او می آید و دعوت خلیفه را به او میرساند.اما فارابی را با خلیفه ای که حکومتش بر جور و جفا پی ریزی شده کاری نیست، برای همین است که با قافله ای به سمت بغداد می رود و داستان هایی خواندنی مثل شفای یک بیمار با نواختن تنبور در طول سفرش شکل می گیرد. بخشی از داستان به رابطه ابونصر فارابی با امیرسیف الدوله در حلب می پردازد. اما ندایی در خواب او را به دمشق می خواند و آخرین روزهای زندگی اش را نیز در میان جوانان مکتب خانه های دمشق می گذارند. تا آنکه یک روز کبوتری که در خواب هایش خود را بر در حجره می کوبید و در را بسته می یافت، در بیداری به داخل حجره وارد می شود و با روح ابونصر به آسمان پر می کشد.
صدای عود در دست های ابونصر، به گونه ای دیگر طنین انداز شد. این بار ارتعاش صدای ساز، چون نیرویی مواج و نامرئی، در فضای تالار به حرکت در آمد و به سان میدانی از مغناطیس، برتن حضار فرو ریخت و عصب های اعضا و جوارح را به ارتعاش واداشت. طنین این ارتعاش نامرئی، سوزشی در دل های هیجان زده حاضرین پدید آورد. این سوزش چون خونی گرم و سوزاننده که از شریان های تن به بالا خیز بردارد، ناگاه به سان حباب های اسیدی، بر کاسه چشم ها یورش بردند.
صفحه ۶۵
صفحه ۶۵
-
زبان کتابفارسی
-
سال نشر1392
-
چاپ جاری4
-
شمارگان2500
-
نوع جلدجلد نرم
-
قطعرقعی
-
تعداد صفحات111
-
ناشر
-
نویسنده
-
وزن166
-
تاریخ ثبت اطلاعاتپنجشنبه 7 خرداد 1394
-
شناسه27017
-
دسته بندی :
محصولات مرتبط