گربه ای که می خواست خانگی شود
5 (1)
سال نشر : 1393
تعداد صفحات : 35
خرید پیامکی این محصول
جهت خرید پیامکی این محصول، کد محصول، نام و نام خانوادگی، آدرس و کد پستی خود را به شماره زیر ارسال نمایید:
کد محصول : 27506
10003022
معرفی کتاب
«گربه ای که می خواست خانگی شود» داستان گربه ولگردی به نام ببری است که هیچ وقت اجازه ندارد برود داخل خانه. آدم های خانه برایش تکه های گوشت و گاهی یک بشقاب شیر پشت در می گذارند اما ببری را به داخل خانه دعوت نمی کنند چون خودشان یک گربه خانگی دارند. در این داستان ببری همراه پستچی به داخل خانه می رود اما یکی او را بیرون می گذارد. همراه کارگر لباسشویی خودش را می اندازد توی خانه اما می گویند تو یک گربه بیرونی هستی. روزی ببری می تواند به داخل خانه برود و هیچ کس جلویش را نمی گیرد. زیر صندلی قایم می شود اما یک نفر صندلی را برمی دارد. سپس زیر میز قایم می شود ولی با تعجب زیاد یک نفر میز را برمی دارد و می برد. همه می روند حتی گربه خانگی. نه غذایی می تواند پیدا کند نه جای نرمی برای خوابیدن. آرزو می کند کاش می توانست همان گربه بیرونی باشد. ببری سرگردان است اما چند نفر وسایلشان را به آن خانه می آورند و ببری تصمیم می گیرد که اگر آنها اجازه بدهند، یک گربه خانگی شود. سرانجام ببری نیز می تواند به آرزویش برسد و یک گربه خانگی شود.این کتاب، با نگاهی شاعرانه و نمادین، میل آدمی به آسایش و بهایی را که باید برای آن بپردازد، به زبانی ساده و ملموس روایت می کند. مخاطب این داستان، بی آنکه با پند و اندرز صریح و مستقیمی رو به رو شود، قصه ای جذاب را می خواند که اندیشه عمیقی در لایه های زیرین آن جریان دارد.
بعضی وقت ها گربه خانگی برای اینکه هوایی بخورد و دور و بر خانه قدمی بزند، بیرون می آمد.
یک بار ببری او را دید؛ و برایش گفت که دوست دارد یک گربه خانگی بشود. گربه خانگی خمیازه ای کشید و گفت: اما تو نمی توانی گربه خانگی بشوی.
ببری گفت: چرا؟
-چون من گربه این خانه هستم.
او این را گفت، و با تنبلی به طرف در - که برایش باز شده بود - رفت اما وقتی ببری به دنبالش رفت، در روی او بسته شد.
صفحه 7
یک بار ببری او را دید؛ و برایش گفت که دوست دارد یک گربه خانگی بشود. گربه خانگی خمیازه ای کشید و گفت: اما تو نمی توانی گربه خانگی بشوی.
ببری گفت: چرا؟
-چون من گربه این خانه هستم.
او این را گفت، و با تنبلی به طرف در - که برایش باز شده بود - رفت اما وقتی ببری به دنبالش رفت، در روی او بسته شد.
صفحه 7
-
زبان کتابفارسی
-
سال نشر1393
-
چاپ جاری3
-
تاریخ اولین چاپ1389
-
شمارگان2500
-
نوع جلدجلد نرم
-
قطعرقعی
-
تعداد صفحات35
-
ناشر
-
نویسنده
-
مترجم
-
photographer
-
وزن80
-
تاریخ ثبت اطلاعاتجمعه 15 خرداد 1394
-
شناسه27506
-
دسته بندی :
محصولات مرتبط