«تکثیر تاسف انگیز پدربزرگ» داستان پیرمردی است که دو نوه دارد و با او زندگی می کنند. هنگامی که پیرمرد به دلیل کهولت سن دچار بیماری ها و ناراحتی های متعدد می شود، آن ها می کوشند او را از این وضعیت نجات دهند اما هرچه تلاش می کنند، کارها خراب تر می شوند و نتیجه عکس می گیرند.
گزیده کتاب
من تحت شرایطی، ممکن است علی رغم میل و اعتقادم فریاد بزنم:"زنده باد ظلم! جاوید باد فساد! پیروز باد استبداد! برقرار باد تمدن" اما این فریاد از قلب و مغز من برنمی خیزد؛ و مهم این است که هم من که فریاد زننده ام این را می دانم، همان آنکس که مرا تحت شرایط قرار داده و همان جهان خاموش ناظری که هیچ نقشی در این واقعه ندارد. این فقط نمایشی از درماندگی استبدادگرایان است...