loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

حوای من، هوای تو

ناشر آرام دل

نویسنده ثمانه قاسمی

تحقیق و تنظیم کتاب سیده معصومه افتخاری | سیده فاطمه قاسمی نژاد

سال نشر : 1391

تعداد صفحات : 88

چاپ تمام شده ؛ درصورت چاپ مجدد به من اطلاع بده notify me

معرفی کتاب

در کتاب "حوای من، هوای تو" سیمای زنان در دولت حقه مهدوی به دو زبان فارسی و انگلیسی آورده شده است این در حالی است که احادیث موجود در خصوص حضور بانوان در میان یاران حضرت حجت(عج) به سه دسته تقسیم می شود. اول اینکه از 313 نفر یاران صدیق و همراه حضرت، 50 نفرشان از بانوان هستند. دوم، بانوانی که از آسمان برای یاری حضرت مهدی(عج) نزول اجلال می کنند و در نهایت بانوانی که برای یاری امشان سر از خاک بر می دارند.

ازجمله مباحث پرداخته شده در این کتاب 6 فصلی می توان به "جایگاه بانوان در اسلام"، "جایگاه بانوان در عصر حاضر"، " آگاهی بانوان در مقابل تهدیدات"، " زنان در آینه آخرالزمان " و " اسوه حسنه " اشاره کرد.

در قسمتی از کتاب آمده است:
گروه سوم کسانی هستند که به خاطر مجاهدت هایشان، آنچنان در درگاه الهی شان و رفعت مقام دارند که به اذن خداوند متعال برای یاری حضرت صاحب الزمان(عج) جان دوباره می یابند و از گورهای خود برخاسته و به یاران حضرت ملحق می شوند یعنی رجعت می کنند.
در کتاب "دلایل الامامه"، محمد بن جریر طبری از مفضل بن عمر نقل کرده که امام صادق(ع) فرمود: "همراه قائم آل محمد(ص) سیزده زن خواهند بود". گفتم آنها را برای چه کاری می خواهد؟
فرمود: "به مداوای مجروحان پرداخته، سرپرستی بیماران را به عهده خواهند گرفت". عرض کردم نام آنها رابفرمایید.
فرمود: "قنواء، دختر رشید هجری، ام ایمن، حبابه والبیه، سمیه، مادر عمار یاسر،زبیده ام خالد احمسیه، ام سعید حنفیه، صیانه ماشطه، ام خالد جهنیه".
صیانه ماشطه هم عصر حضرت موسی می باشد و مادر عمار یاسر در ابتدای بعثت پیامبر اکرم(ص) به شهادت رسیده، حبابه هم عصر حضرت علی(ع) و قنواء هم عصر امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و بقیه در زمان های دیگر زندگی می کرده اند.
1- صیانه ماشطه
روزی وی مشغول آرایش دختر فرعون بود که شانه از دست اش افتاد و بی اختیار نام خدا را بر زبان جاری ساخت. دختر فرعون گفت: ایا نام پدر مرا بر زبان آوردی؟ گفت: نه، بلکه نام کسی را بر زبان آوردم که پدر تو را آفریده است. دختر فرعون ماجرا را نزد پدر بازگو کرد و فرعون صیانه را احضار کرد و گفت: مگر به خدایی من اعتراف نداری؟ گفت: هرگز! من از خدای حقیقی دست نمی کشم و تو را پرستش نمی کنم. به دستور فرعون تنور مسی را گداختند.
اولین فرزندش را در مقابل دیدگان اش درون آتش گداخته تنور انداختند اما صیانه همچنان مقاومت می کرد. صدای ناله فرزند دوم هم با فاصله کمی از میان تنور بلند شد. صدای نعره فرعون دوباره به گوش رسید: آیا هنوز هم به خدای واحد و یکتا ایمان داری و از پرستش من، سر باز می زنی؟ بغض صیانه و گریه های بی امان او مانع از اعلام مکررش به الله نبود. نوبت به فرزند شیرخوارش رسید. این مصیبت دیگر قابل تحمل نبود.
صیانه می خواست به ظاهر از دین برائت جوید که کودک شیرخوارش به زبان آمد و گفت: مادر صبر کن که تو بر حق هستی! فرعونیان آن زن و بچه شیرخوارش را در آتش افکنده، سوزاندند.
2- نصیبه
از زنان فداکار صدر اسلام (و معروف به ام عماره) است که در برخی از جنگ های پیامبر اسلام (ص) شرکت جسته و مجروحان جنگی را مداوا می کرده است. او در جنگ احد بهترین نقش را ایفا می کند. با دیدن صحنه فرار مسلمانان و تنها گذاشتن پیامبر به دفاع از جان شریف پیامبر پرداخته و در این راه بدن اش زخم های راوان برمی دارد. پیامبر عزیز این فداکاری را ستود و به فرزندش عماره چنین فرمود امروز مقام مادر تو از مردان جنگی والاتر است.
3- ام ایمن
از زنان پرهیزکار و خدمتکار حضرت رسول(ص) است. پیامبر به او مادر خطاب میکرد و میفرمود: هذه بقیه اهل بیتی.
4- حبابه والبیه
از زنان والامقامی است که دوره زندگی هشت امام معصوم را درک کرد و پیوسته مورد لطف و عنایت ایشان قرار داشت. در یک یا دو نوبت بهوسیله امام زینالعابدین و امام رضا(ع) جوانیاش بهاو بازگردانده شد. اولین ملاقات وی با امیرمؤمنان(ع) بود که از آن حضرت دلیلی بر امامت درخواست کرد. حضرت در حضور وی سنگی را برداشت و بر آن مهر خود را نقش کرد و اثر آن مهر در سنگ جای گرفت و به او فرمود: پس از من هر که توانست در این سنگ چنین اثری برجای بگذارد او امام است. از این رو حبابه پس از شهادت هر امامی نزد امام بعدی میرفت و آنان مهر خود را بر همان سنگ میزدند و اثر آن نقش میبست. نوبت که به امام رضا(ع) رسید حضرت نیز چنین کرد.
حبابه نه ماه پس از رحلت امام رضا(ع) زنده بود و پس از آن بدرود حیات گفت. روایت شده است که وقتی حبابه به خدمت امام زینالعابدین رسید یکصد و سیزده سال از عمرش سپری شده بود. حضرت با انگشت سبابه خود اشارهای نمود و جوانیاش بازگشت. همچنین نوشته اند صورت حبابه از زیادی سجود سوخته و از عبادت همانند چوب خشکیدهای شده بود.
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
شما هم می توانید گزیده انتخابی خود از کتاب را ثبت کنید.
نام و نام خانوادگی
عنوان
برگزیده
کد امنیتی
محصولات مرتبط
بازدیدهای اخیر شما