در کتاب «کژراهه بی پایان؛ تأملی در فرقه های انحرافی و مدعیان دروغین» نویسنده به این نکته توجه داشته است که یگانه عامل عزت و سربلندی مسلمانان، وحدت و انسجام آنان در پرتو تعالیم نورانی و جاودانی دین مبین اسلام است، و استعمارگران در طول تاریخ همواره در تلاشند که این وحدت را به تفرقه و جدایی تبدیل کنند و با فرقه سازی، مذاهب و مسلمین را به جان یکدیگر بیندازند. از آنجا که ماهیت ضداستعماری اسلام مانع طمع ورزی ایشان می شود، برای رخنه در این سد نیرومند، افکار پوشالی خود را بیشتر در حوزه کشورهای اسلامی و به واسطه حکومت ها و عوامل دست نشانده متمرکز کرده و فرقه های ضاله ای چون بهائیت را به وجود آورده اند. نویسنده در 10 فصل سعی کرده است از یک سو به ریشه های پیدایش بهائیت، یعنی شیخی گری و بابی گری بپردازد و از سوی دیگر از نقش کشورهای استعماری مثل روسیه، انگلیس، آمریکا و در نهایت صهیونیزم در این زمینه سخن به میان آورد. در بخش پایانی نیز مدعیان دروغینی که در حقیقت بسترسازان فرقه های انحرافی هستند، را مورد بررسی قرار گرفته است. «علل پیدایش فرقه های انحرافی»، «اولین فرقه های انحرافی»، «شیخیه»، «بابیه»، «بهاییت»، «نقش استعمارگران در پیدایش و تکوین بهاییت»، «بررسی تاریخی بهاییت در دهه های اخیر»، «عوامل زمینه ساز در ادعای دروغین»، «فرقه های انحرافی چگونه عمل می کنند؟» و «معرفی مدعیان دروغین» عناوین فصول ده گانه این کتاب هستند.