جعفر خیتال راوی داستان از جمله افرادی است که از طریق خوزستان وارد ایران میشود و مدتی با خانواده در اهواز زندگی میکند. در هنگام جنگ تا سال 62 در عراق حضور دارد، سپس در ایلام ساکن میشود. او مدتی در شهر دهلران به معلمی مشغول بوده است. پس از آن وارد استانداری میشود.
داستان کتاب «مجاهد مهجور» از دوران کودکی راوی شروع میشود. او در حالی که در دبیرستان تحصیل می کرده تحت پیگرد اداره استشهادات عراق قرار میگیرد، که فرار میکند و به خوزستان میآید. بعد از ورود به خوزستان در شرکتهای نفتی به کار مشغول می شود.
جعفر خیتال پیش از انقلاب و در حالی که در همدان سرباز بود با آیت الله مدنی ارتباط برقرار میکند که این ارتباط و فعالیت انقلابی باعث می شود توسط اداره رکن سوم دستگیر و مدتی نیز بازداشت و پس از پیروزی انقلاب از خدمت معاف می شود و در خدمت نهادهای انقلابی در میآید. او پس از آن علیه رژیم بعث فعالیت خود را شروع میکند و به گروه مجاهدین عراقی میپیوندد.