یادگاران 7: کتاب خرازی
سال نشر : 1398
تعداد صفحات : 101
معرفی کتاب
«یادگاران» عنوان کتاب هایی است که بنا دارد تصویرهایی از سال های جنگ را در قالب خاطره های بازنویسی شده، برای آن ها که آن سال ها را ندیده اند نشان بدهد. این مجموعه راهی است به سرزمینی نسبتا بکر میان تاریخ و ادبیات، میان واقعه ها و بازگفته ها. خواندنشان تنها یادآوری است، یادآوری این نکته که آن مردها بوده اند و آن واقعه ها رخ داده اند؛ نه در سال ها و جاهای دور، در همین نزدیکی.حسین خرازی در اصفهان، یک روز جمعه ی کاه کحرم به دنیا آمد. سر نترسش که از کودکی داشتش، کاری کرد که سر از تبعید در بیاورد؛ فرستادنش ظفار؛ عمان. فرار کرد. خیلی نگذشته بود که انقلاب شد. با دوستانش سامان دادن اوضاع آشفته ی آن روزها را شروع کردند؛ اصفهان، کردستان، بعد هم جنگ.
کتاب حاضر که جلد هفتم از مجموعه «یادگاران» می باشد، مشتمل بر خاطراتی از شهید حسین خرازی است.
توی عملیات فاو یکی از بچه های غواصی زخمی شده بود .
مدام تماس می گرفت «شفیعی حالش خوبه؟» گفتیم «آره حسین آقا. مطمئن».
گفت «باید هم خوب باشه. حالا حالاها کارش داریم. اصلاً گوشی را بده به خودش.» به بچه های امداد بی سیم می زد بروند بیاورندش عقب.
می گفت «حتماًها!» یکی از پیغام هاش را نشنیدم.
از بی سیم چیش پرسیدم «چی می گفت ؟» گفت «بابا! حسین آقا هم ما رو کشت با این غواصاش»
مدام تماس می گرفت «شفیعی حالش خوبه؟» گفتیم «آره حسین آقا. مطمئن».
گفت «باید هم خوب باشه. حالا حالاها کارش داریم. اصلاً گوشی را بده به خودش.» به بچه های امداد بی سیم می زد بروند بیاورندش عقب.
می گفت «حتماًها!» یکی از پیغام هاش را نشنیدم.
از بی سیم چیش پرسیدم «چی می گفت ؟» گفت «بابا! حسین آقا هم ما رو کشت با این غواصاش»
-
زبان کتابفارسی
-
سال نشر1398
-
چاپ جاری6
-
تاریخ اولین چاپ1381
-
شمارگان1100
-
نوع جلدجلد نرم
-
قطعپالتویی
-
تعداد صفحات101
-
ناشر
-
گردآورنده کتاب
-
زیر نظر
-
وزن100
-
تاریخ ثبت اطلاعاتچهارشنبه 9 دی 1388
-
تاریخ ویرایش اطلاعاتدوشنبه 11 اسفند 1399
-
شناسه5233
-
دسته بندی :
محصولات مرتبط
اخبار مرتبط