30,000
تومان
10 ٪
27,000
تومان
افزودن به سبد خرید

خاطراتی کوتاه از سیره و سبک زندگی آیت الله بهجت (قدس سره) 2: در خانه اگر کس است

مجموعه داستان

دسته بندی: خاطرات، زندگینامه و سفرنامه

ناشر: موسسه فرهنگی هنری البهجة

نویسنده: زینب توقع

سال نشر: 1396

تعداد صفحات: 78

10
امتیاز
1
نفر
5 از 5
فروش پیامکی این محصول
معرفی کتاب
گزیده کتاب
مشخصات
نظرات کاربران
بریده های انتخابی شما

معرفی کتاب

آیت الله بهجت: مراجعه به تراجم علمای سلف به منزلۀ مراجعه به کتاب های معتبر اخلاقی است. هر کس که طالب تهذیب و ترقّی در امور معنوی است و می خواهد از زندگی و عمر خود چیزی استفاده کند، شایسته است به شرح احوال آن ها نگاه کند؛ که چه کارها می کردند.

آشنایان و نزدیکان حضرت آیت الله بهجت کرامت ایشان را نه در شفای مریض و اطلاع از غیب و طی الارض و موت اختیاری، که با وجود همه این ها، در سخنان حکیمانه و رفتار روزمرۀ ایشان می دانستند. او به راستی مصداق کاملی بود از «کُونُوا دُعٰاةَ النّٰاسِ بِغَیْرِ اَلْسِنَتِکُمْ؛ با رفتار خود، دعوت کننده [به سوی دین] باشید.»

از آن جاکه قالب و سبک داستان کوتاه، ساده، روان و کوتاه است، مرکز تنظیم و نشر آثار حضرت آیت الله بهجت با بهره گیری گزارش ها و مصاحبه هایی که از اطرافیان ایشان تهیه و سپس پیاده سازی، نمایه زنی و دسته بندی شده بود برای انتقال شیوه های رفتاری و معارفی است که در رفتار ساده و صادقانۀ این عارف روشن ضمیر نمود یافته بود، آنها را برای بازنویسی به دست نویسندگان متعهد و مجرب سپرد تا این خاطرات را در قالب داستان کوتاه بازنویسی کنند.

در بازنویسی این خاطرات سعی شد آن احساس و فضایی که گوینده در آن قرار داشت، بدون تغییر منتقل شود. امید آن که خداوند متعال از کاستی های ما چشم پوشد و ما را در سایۀ لطف و رحمت بی پایان خود قرار دهد.

گزیده کتاب

آن قدر اصرار کرد تا آخر سر، وقت ملاقاتی برای او ترتیب دادم. روز ملاقات نیم ساعت زودتر آمد. چند دقیقه ای بیشتر نگذشته بود که بلند شد برود. گفتم: « تشریف داشته باشید، آقا الان کارشان تمام می شود». گفت: «نه، من می روم». خیلی ناراحت شدم که حالا من باید تقاضا کنم تا با آقا دیدار کند! جلوی در که رسید گفت: «فکر کنم شما ناراحت شدید. اما اجازه بدهید دلیل رفتنم را بگویم. راستش من یک خانه خوب دو طبقه دارم. ولی همسرم اصرار دارد که خانه مناسب نیست و باید تغییرش بدهم. آمده بودم از آقا درباره مبالغی که نزدم هست اجازه بگیرم تا آن را صرف بازسازی خانه کنم، اما حالا که زندگی ساده آقا را می بینم اصلاً رویم نمی شود چنین قضیه ای را مطرح کنم».

اطلاعات کتاب

برای ارسال دیدگاه لازم است وارد شده یا ثبت‌نام کنید

ورود یا ثبت‌نام

برای ثبت بریده ای از کتاب لازم است وارد شده یا ثبت‌نام کنید

ورود یا ثبت‌نام