loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

خاطرات خانم بهجت افراز (ام الاسرار)

1 (1)

ناشر مرکز اسناد انقلاب اسلامی

نویسنده بهجت افراز

تعداد صفحات : 329

خرید پیامکی این محصول
جهت خرید پیامکی این محصول، کد محصول، نام و نام خانوادگی، آدرس و کد پستی خود را به شماره زیر ارسال نمایید: کد محصول : 6137 10003022
2,600 2,500 تومان
افزودن به سبد سفارش

معرفی کتاب

کتاب خاطرات خانم بهجت افراز (ام الاسرار)، نوشته بهجت افراز است و در انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی به چاپ رسیده است. خانم افراز از سنین جوانی به مسائل فرهنگی، اجتماعی و سیاسی علاقه مند بود؛ او در همان سنین تدریس در مدارس شهر جهرم را شروع کرد و به مدت 32 سال در این شهر و شهرهای شیراز و تهران و کرج آن را ادامه داد. خاطرات وی در این باره تا حدودی ما را با اوضاع فرهنگی و اجتماعی شهر جهرم در دهه های بیست و سی آشنا می کند.

همچنین روایات او درباره ی فعالیت حزب ایران در استان فارس و از فعالیت های سیاسی مردم در این سال ها نیز اطلاعاتی در اختیار ما قرارمی دهد. مهاجرت خانم افراز به همراه خانواده اش به تهران در سال 1346 و اقامت در این شهر، فصل جدیدی در زندگی شان گشود. رخدادهای سیاسی دهه ی چهل، رهبری دینی و سیاسی امام خمینی(ره) و مخالفت ایشان با لایحه ی انجمن های ایالتی و ولایتی و تصویب لایحه ی کاپیتولاسیون که منجر به تبعید ایشان شد، تحرکی تازه در محافل مذهبی به وجود آورد و ارتباط خانواده ی افراز با این محافل، آنها را به فعالیت سیاسی کشاند.

لذا بخش مهمی از خاطرات خانم افراز ـ مانند خواهرانش رفعت و محبوبه ـ به وقایع و رخدادهای این سال ها و فعالیت در سازمان مجاهدین خلق و مدرسه ی رفاه، اختصاص دارد. به ویژه روایات وی در زمینه ی رابطه ی سیاسی خواهرش رفعت با شهید رجایی از مطالب جالب این بخش می باشد. مدیریت مجتمع زینب علیها سلام کرج در سال های پس از پیروزی انقلاب اسلامی و شروع جنگ تحمیلی عراق علیه ایران که بخشی از خاطرات افراز را تشکیل می دهد، ما را با فعالیت گروهک های ضدانقلاب در مدارس و همچنین چگونگی جمع آوری کمک های مردمی برای یاری رسانی به جبهه های جنگ در آن ایام آشنا می کند.

همچنین خاطرات وی درباره ی فعالیت در سفارت جمهوری اسلامی ایران در هند نیز اطلاعات تازه ای در این زمینه به دست می دهد. فصل اول به نام «زندگی در جهرم» که به ده بخش تقسیم شده است، به مسائل مختلف زندگی وی مانند خانواده و فضای مذهبی آن، چگونگی تحصیل در مکتب خانه، دبستان و اخذ دیپلم از دانشسرای تربیت معلم شیراز و اشتغال به تدریس در مدارس شهر جهرم و شیراز پرداخته است و تا سال 1346 را دربر می گیرد.

فصل دوم به نام «اقامت در تهران» یکی از مهم ترین فصل های خاطرات وی می باشد که به دو بخش به نام های «انتقال به تهران» و «مدرسه ی رفاه و مدارس» دولتی تقسیم شده است و به چگونگی اقامت آنها در تهران و تدریس خانم افراز و خواهرانش در مدرسه ی رفاه می پردازد.

فصل سوم به نام «سازمان مجاهدین خلق ایران» (منافقان)، از سه بخش «رفعت و محبوبه در سازمان مجاهدین خلق ایران» و «رفعت و محبوبه» تشکیل شده و شامل بخش محدودی از خاطرات خانم افراز درباره ی چگونگی فعالیت خواهرانش در سازمان مجاهدین خلق و همچنین ویژگی های اخلاقی و فردی آنهاست.

فصل چهارم به نام «انقلاب تا جنگ» به هفت بخش تقسیم شده و خاطرات خانم افراز از رخدادهای انقلاب اسلامی در سال 1357 و مراسم استقبال از امام و پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن آن سال را دربر می گیرد و همچنین به مدیریت او در مجتمع آموزشی زینب سلام الله علیها کرج و فعالیت او در سفارت جمهوری اسلامی ایران در هند پرداخته است.

فصل پنجم به نام «جمعیت هلال احمر» از دو بخش تشکیل شده است و به فعالیت او در جمعیت هلال احمر و تأسیس اداره ی امور اسرا و مفقودان این جمعیت می پردازد. در بخش اول این فصل، چگونگی تأسیس این اداره و در بخش دوم، خاطراتی از خانواده ی اسرا و مفقودان آمده است که برای اطلاع از فرزندان خود به آن اداره مراجعه می کردند.

فصل ششم که آخرین بخش کتاب می باشد، به پنج بخش تقسیم شده و به چگونگی ارتباط با اسرای ایرانی در عراق پرداخته است و درباره ی برخی از نامه های تکان دهنده ی آنها، برنامه های معنوی اسرا در اردوگاه های عراق، بازگشت آنها به ایران و تشکیل ستاد آزادگان جهت رسیدگی به امور نیز مطالبی آمده است.

به هنگام تنظیم آیین نامه ی ستاد آزادگان، وقتی به این بند رسیدیم که به ازای هر یک سال اسارت، یک سال خدمت دولتی برای اسرا محسوب شود، من به این بند اعتراض کردم و گفتم: یک سال خدمت و یک سال سابقه برای کسی صحیح است که روزی هشت ساعت در اداره کار می کند؛ پنج شنبه و جمعه هم تعطیل است.

و سالی یک ماه مرخصی دارد. شب ها هم در کنار خانواده اش در کمال آرامش و آسایش خوابیده است و حقوق خود را هم دریافت می کند. ولی اسرا در شبانه روز، 24 ساعت در اسارت هستند؛ حقوق ندارند؛ مرخصی ماهانه و سالانه ندارند. حالا اگر هر یک سال را سه برابر حساب نمی کنید، حداقل دو برابر حساب کنید. همه پیشنهاد مرا تایید کردند. و قرار شد هر یک سال اسارت، دو سال خدمت دولتی محسوب شود و الحمدلله در مجلس هم مورد تایید قرار گرفت ...
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
شما هم می توانید گزیده انتخابی خود از کتاب را ثبت کنید.
نام و نام خانوادگی
عنوان
برگزیده
کد امنیتی
محصولات مرتبط
اخبار مرتبط
بازدیدهای اخیر شما