چهل نامه کوتاه به همسرم
سال نشر : 1397
تعداد صفحات : 140
خرید پیامکی این محصول
جهت خرید پیامکی این محصول، کد محصول، نام و نام خانوادگی، آدرس و کد پستی خود را به شماره زیر ارسال نمایید:
کد محصول : 712
10003022
احتمال تاخیر در تهیه
معرفی کتاب
نادر ابراهیمی کتاب «چهل نامه کوتاه به همسرم» را زمانی نوشته که به تمرین خطاطی می پرداخته است.چنانچه خودش در آغاز کتاب چنین می نویسد: «آن روزها که تازه تمرین خطاطی را شروع کرده بودم، حدود سال های 63-65، به هنگام نوشتن، در تنهایی - در فضایی که بوی تلخ مرکب ایرانی در آن می پیچید و صدای سنتی قلم نی، تسکین دهنده خاطرم می شد که گرد ملالی چون غبار بسیار نرم بر کل آن نشسته بود - غالبا به یاد همسرم می افتادم - که او نیز همچون من و شاید نه همچون من اما به شکلی، گهگاه و بیش از گهگاه، دلگرفتگی، قلبش را خاکستری رنگ می کرد - و می کوشیدم که به جستجو در به امید رسیدن به ریشه های گیاه بالنده و سرسخت اندوه، و دانستن اینکه این روینده ی بی پروا از چه چیزها تغذیه می کند، و شناختن شرایط رشد و دوامش آن را نابود کنم بل زیر سلطه و در اختیار بگیرم. پس، یکی از خوب ترین راه های رسیدن به این مقصود را در این دیدم که متن تمرین های خطاطی ام را تا آنجا که مقدور باشد اختصاص دهم به نامه ی کوتاهی به همسرم.
تعداد این نامه ها رو به فزونی نهاد، تا آنجا که فکر کردم این مجموعه، شاید، فقط نامه های من به همسرم نباشد؛ بل سخنان بسیاری از همسران به همسرانشان باشد. به همین دلیل به فکر بازنویسی و چاپ و انتشار آن ها افتادم.»
نامه سی و یکم
عزیز من!
از این که این روزها، گهگاه ، و چه بسا غالباً به خشم می آیی، ابداً دلگیر و آزرده نیستم.
من خوب می دانم که تو سخت ترین روزها و سال های تمامی زندگی ات را می گذرانی؛ حال آن که هیچ یک از روزها و سال های گذشته نیز چندان دلپذیر و خالی از اضطراب و تحمل کردنی نبوده است که با یادآوری آنها، این سنگ سنگین غصه ها را از دلت برداری و نفسی به آسودگی بکشی ...
صبوریِ تو...صبوریِ تو...صبوریِ بی حساب تو در متن یک زندگی ناامن و آشفته، که هیچ چیز آن را مفرح نساخته است و نمی سازد، به راستی که شگفت انگیز ترین حکایت هاست ...
عزیز من!
از این که این روزها، گهگاه ، و چه بسا غالباً به خشم می آیی، ابداً دلگیر و آزرده نیستم.
من خوب می دانم که تو سخت ترین روزها و سال های تمامی زندگی ات را می گذرانی؛ حال آن که هیچ یک از روزها و سال های گذشته نیز چندان دلپذیر و خالی از اضطراب و تحمل کردنی نبوده است که با یادآوری آنها، این سنگ سنگین غصه ها را از دلت برداری و نفسی به آسودگی بکشی ...
صبوریِ تو...صبوریِ تو...صبوریِ بی حساب تو در متن یک زندگی ناامن و آشفته، که هیچ چیز آن را مفرح نساخته است و نمی سازد، به راستی که شگفت انگیز ترین حکایت هاست ...
-
زبان کتابفارسی
-
سال نشر1397
-
چاپ جاری48
-
تاریخ اولین چاپ1368
-
شمارگان2000
-
نوع جلدجلد نرم
-
قطعرقعی
-
تعداد صفحات140
-
ناشر
-
نویسنده
-
وزن195
-
تاریخ ثبت اطلاعاتشنبه 13 مهر 1387
-
تاریخ ویرایش اطلاعاتچهارشنبه 24 شهریور 1400
-
شناسه712
-
دسته بندی :
محصولات مرتبط
اخبار مرتبط