در داستان «قبرستان عمودی» پسر بچه ای به اسم رضا به شکل غیرمنتظره ای از یک خانه مرموز سر در می آورد. خانه ای که در دیوارهای آن جنازه هایی دفن شده اند. در این خانه بچه های زیادی به کار قالیبافی مشغولند. به دنبال حادثه ای یکی از بچه ها در حوض خانه غرق می شود و بعد از آن حوادث عجیبی شکل می گیرد که بدنه رمان را خلق می کند.
داستان کتاب دروازهی مردگان 1: قبرستان عمودی در دو خط زمانی روایت میشود که یکی از آنها مربوط به زمان حال و دوران معاصر است و دیگری به اواخر دوران قاجار باز میگردد. موضوع اصلی رمان حول محور پدیدهی کودکان کار طرحریزی شده است و حمیدرضا شاهآبادی در آن وقایع زندگی کودکی را شرح میدهد که از خانوادهی خود دزدیده شده و اکنون در شرایطی قرار گرفته است که مجبور به کار کردن در یک کارگاه فرشبافی است.
کتاب قبرستان عمودی جلد اول از مجموعه دروازه مردگان است. کتاب قبرستان عمودی نوشته حمیدرضا شاه آبادی است و در انتشارات افق به چاپ رسیده است.
گزیده کتاب
شاید اگر خاطرات مادرم نبود، رضاقلی میرزا آنقدر روی من تأثیر نمیگذاشت. شاید اگر آن روزهای تلخ را تجربه نکرده بودم، تلخی سرگذشت رضاقلی چندبرابر نمیشد. تازه داشتم تلاش میکردم حال و روزم را عوض کنم که یک صبح جمعه رضاقلی میرزا از راه رسید و همه چیز را به هم زد.