آیه های سبز: داستان های تربیتی
داستان ها و نکات تربیتی از آثار استاد علی صفایی حائری (عین.صاد)
3.7 (3)
سال نشر : 1387
تعداد صفحات : 252
خرید پیامکی این محصول
جهت خرید پیامکی این محصول، کد محصول، نام و نام خانوادگی، آدرس و کد پستی خود را به شماره زیر ارسال نمایید:
کد محصول : 831
10003022
معرفی کتاب
آیه های سبز مجموعه ای است از برخوردها و حکایات مرحوم استاد که در نوشته ها و گفته های او پراکنده بود و به همت جمعی از دوستان گردآوری شده است. این ها واقعیاتی است که در قالب حکایت و داستان بیان شده و نشانه هایی است از شکوفایی و رویش و رشد. برخوردهای او یادآور این کلام حضرت علی(ع) است در وصف پیامبر(ص) که می فرمود:«طبیب دوّار بطبّه»؛ طبیبی که منتظر نمی ماند تا به سراغش بیایند، بلکه او خود به سراغ بیماران می رفت؛ بیمارانی که خود و راه و مقصد را گم کرده بودند.و نگاه او به حوادث یاد آور این روایت که: «ما من شیء تراه عینک الا و فیه موعظة»؛ هیچ چیز نیست که چشمان تو آن را ببیند مگر این که در آن موعظه ای است. و به همین جهت همیشه می گفت: «در هر حادثه درسی است». او هر حادثه را آیه و نشانه ای می دید و یادآور درسی. و سعی می کرد تا این درس را در نوشته ها و گفته ها به دیگران منتقل کند.
کتاب آیه های سبز: داستان های تربیتی، داستان ها و نکات تربیتی از آثار استاد علی صفایی حائری (عین.صاد) است. این کتاب در انتشارات لیله القدر منتشر شده است.
در یکی از برخوردها با پیرمردی مغرور روبهرو شدم که برای کوبیدن آمده بود. پس از آرام شدن او، از او پرسیدم: این انگشتر تو چهقدر ارزش دارد.
معلوم شد کلی قیمتی است. گفتم: اگر این انگشتر قیمتی را گم بکنی و بچهای، یا خربچهای آنرا به تو نشان بدهد. آیا از آن میگذری و از آن چشم میپوشی؟ با شتاب گفت: نه چشم میپوشم و نه میگذرم، که تشکر هم میکنم و مژدگانی هم میدهم.
اینجا بود که محکم و آرام گفتم... حقیقت گمشده ماست، کسی که آن را به ما نشان بدهد. با او چه خواهیم کرد؟ آیا در برابرش سنگر خواهیم گرفت و به چوبش خواهیم بست؟ یا اینکه معتقدی ما چنین گمشدهای نداریم و مطلوب مشخص است؟ و از حالا تو تصمیم گرفتهای و قبل از محاکمه، طرف را اعدام هم کردهای؟ اگر کسی طلب ندارد، بحث را شروع نمیکند و اگر شروع کرد باید از ریشه پیش بیاید و به نق و نق کردن و چک چک زدن وقت را نگذراند.
باید مسائل موجود در جامعهاش را، خودش احساس کند و ریشهیابی کند و به درمانش بپردازد و درمانهای صادراتی را به صادر کنندگانش واگذارد.
هنگامی که مسائل ما و کمبودهای ما مشخص شد، میتوانیم به دنبال راه حل باشیم و میتوانیم راه حلها را با خود مسائل نقد بزنیم و ببینیم که مسائل تا چهقدر حل میشوند و جواب میگیرند.
هنگامیکه سه مرحله طرح و درک مسأله، و راه حل مسأله و نقد راه حلها، پشت سر هم و به ترتیب شروع شوند. بسیاری از بخشهای پیش ساخته و دعواهای لفظی کنار خواهند رفت.
اینگونه بحث هم سعه صدر میخواهد و هم وقت، که تو بتوانی حرفهای اصلی طرف را تحمل کنی و او نتواند از این شاخه به آن شاخه بپرد. و موضوع را ذبح شرعی کند، همانند آن دزد ماهر که بالای درخت مشغول فعالیت بود و صاحب باغ از راه رسید و پرسید: جناب آقا اینجا چه کار میکنند؟
جناب دزد با کمال ناراحتی رو به طرف کرد و پرسید: چرا برای خانم پیراهن قرمز نخریدی؟
معلوم شد کلی قیمتی است. گفتم: اگر این انگشتر قیمتی را گم بکنی و بچهای، یا خربچهای آنرا به تو نشان بدهد. آیا از آن میگذری و از آن چشم میپوشی؟ با شتاب گفت: نه چشم میپوشم و نه میگذرم، که تشکر هم میکنم و مژدگانی هم میدهم.
اینجا بود که محکم و آرام گفتم... حقیقت گمشده ماست، کسی که آن را به ما نشان بدهد. با او چه خواهیم کرد؟ آیا در برابرش سنگر خواهیم گرفت و به چوبش خواهیم بست؟ یا اینکه معتقدی ما چنین گمشدهای نداریم و مطلوب مشخص است؟ و از حالا تو تصمیم گرفتهای و قبل از محاکمه، طرف را اعدام هم کردهای؟ اگر کسی طلب ندارد، بحث را شروع نمیکند و اگر شروع کرد باید از ریشه پیش بیاید و به نق و نق کردن و چک چک زدن وقت را نگذراند.
باید مسائل موجود در جامعهاش را، خودش احساس کند و ریشهیابی کند و به درمانش بپردازد و درمانهای صادراتی را به صادر کنندگانش واگذارد.
هنگامی که مسائل ما و کمبودهای ما مشخص شد، میتوانیم به دنبال راه حل باشیم و میتوانیم راه حلها را با خود مسائل نقد بزنیم و ببینیم که مسائل تا چهقدر حل میشوند و جواب میگیرند.
هنگامیکه سه مرحله طرح و درک مسأله، و راه حل مسأله و نقد راه حلها، پشت سر هم و به ترتیب شروع شوند. بسیاری از بخشهای پیش ساخته و دعواهای لفظی کنار خواهند رفت.
اینگونه بحث هم سعه صدر میخواهد و هم وقت، که تو بتوانی حرفهای اصلی طرف را تحمل کنی و او نتواند از این شاخه به آن شاخه بپرد. و موضوع را ذبح شرعی کند، همانند آن دزد ماهر که بالای درخت مشغول فعالیت بود و صاحب باغ از راه رسید و پرسید: جناب آقا اینجا چه کار میکنند؟
جناب دزد با کمال ناراحتی رو به طرف کرد و پرسید: چرا برای خانم پیراهن قرمز نخریدی؟
-
زبان کتابفارسی
-
سال نشر1387
-
چاپ جاری8
-
تاریخ اولین چاپ1385
-
شمارگان3000
-
نوع جلدجلد نرم
-
قطعرقعی
-
تعداد صفحات252
-
ناشر
-
نویسنده
-
وزن313
-
تاریخ ثبت اطلاعاتشنبه 13 مهر 1387
-
تاریخ ویرایش اطلاعاتجمعه 24 شهریور 1402
-
شناسه831
-
دسته بندی :
محصولات مرتبط