●دسته بندی: رمان و داستان کوتاه
●ناشر: شهرستان ادب
●نویسنده: علی اصغر عزتی پاک
●سال نشر: 1402
●تعداد صفحات: 312
در بخشی از این کتاب آمده است: «امشب اما کابوس شهریار اعمال عجیب و شگفت رازی نبود، و سرشکستن ها و دست شکستن ها و روان پریش کردن هاش. مساله او سرنوشت دوستی گرامی بود که از نزدیک ترین کس او آسیب دیده بود و بعد هم بی اینکه حرفی از این آزردگی به زبان بیاورد، مهر بر لب زده و خاموش مانده بود. یک درد جگر سوز! شاید اگر مصطفی روزی حرفی می زد حتی به کنایه، یادآوری اش در این لحظات باعث آرامش شهریار می شد، اما نزده بود. مصطفی فقط در پوشش شخصیت آرام و متینش، از مواجهه با مهری دوری کرده بود. مدت ها قرارهاش را با شهریار را به شکلی برنامه ریزی می کرد که حضور مهری در آن ها ممکن نباشد. معنای آن سکوت مطلق درباره هم دانش سرایی و همسر نزدیک ترین دوستش، حالا روشن شده بود. شهریار بالاخره بر هیجانات درون فائق آمده بود.»