به قول پرستو
3.2 (10)
سال نشر : 1386
تعداد صفحات : 64
خرید پیامکی این محصول
جهت خرید پیامکی این محصول، کد محصول، نام و نام خانوادگی، آدرس و کد پستی خود را به شماره زیر ارسال نمایید:
کد محصول : 907
10003022
احتمال تاخیر در تهیه
معرفی کتاب
قیصر امین پور، شاعر نام آشنای معاصر در مجموعه شعر به قول پرستو می کوشد پنجره ای تازه به روی نوجوان امروز بگشاید و او را به تماشای افق های متفاوتی ببرد که تصاویرش را جز در واژه های او نمی توان به تماشا نشست. از این رو سروده های امین پور نه تنها برای نوجوانان که برای مخاطب بزرگسال هم خواندنی است.مجموعه ی حاضر، مشتمل است بر سروده هایی در قالب چارپاره و نیمایی که بیش تر دارای مضامین اجتماعی و اخلاقی هستند. کتاب به قول پرستو که با تصویرسازیهای «کبری ابراهیمی» منتشر شده، یک مجموعه شعر را در بر گرفته است و در انتشارات افق به چاپ رسیده است.
بخشی از عناوین سروده های کتاب به قول پرستو عبارت اند از: کشف قفس، به قول پرستو، لحظه ی شعر گفتن، یک خط در میان، اتفاق ساده، رازهای سربسته، ترانه ای برای درخت، کلاس انشا، صبح یک روز زمستانی، پیش از این ها و بال های کودکی.
شعر با عنوان «اتفاق ساده» را می خوانید:
آن روز شیشه ها را
باران و برف می شست
من مشق می نوشتم
پروانه ظرف می شست
وقتی که نامه ات را
مادر برای ما خواند
باران پشت شیشه
آرام و بی صدا ماند
در آن نوشته بودی
حال تو خوب خوب است
گفتی که سنگرما
در جبهه جنوب است
گفتی که ما همیشه
در سایه ی خداییم
گفتی که ما قرار است
این روزها بیاییم
از شوق سطر آخر
مادر بلند خندید
چشمان مهربانش
برقی زد و درخشید
یک قطره شبنم از گل
بر روی برگ غلتید
یک قطره روی شیشه
مثل تگرگ غلتید
یک قطره از دل من
بر روی دفتر افتاد
یک اتفاق ساده
در چشم مادر افتاد
باران پشت شیشه
آمد به خانه ی ما
آرام دست خود را
می زد به شانه ی ما
آن روز شیشه ها را
باران و برف می شست
من مشق می نوشتم
پروانه ظرف می شست
وقتی که نامه ات را
مادر برای ما خواند
باران پشت شیشه
آرام و بی صدا ماند
در آن نوشته بودی
حال تو خوب خوب است
گفتی که سنگرما
در جبهه جنوب است
گفتی که ما همیشه
در سایه ی خداییم
گفتی که ما قرار است
این روزها بیاییم
از شوق سطر آخر
مادر بلند خندید
چشمان مهربانش
برقی زد و درخشید
یک قطره شبنم از گل
بر روی برگ غلتید
یک قطره روی شیشه
مثل تگرگ غلتید
یک قطره از دل من
بر روی دفتر افتاد
یک اتفاق ساده
در چشم مادر افتاد
باران پشت شیشه
آمد به خانه ی ما
آرام دست خود را
می زد به شانه ی ما
-
زبان کتابفارسی
-
سال نشر1386
-
چاپ جاری11
-
شمارگان3000
-
نوع جلدجلد نرم
-
قطعرقعی
-
تعداد صفحات64
-
ناشر
-
شاعر
-
وزن125
-
تاریخ ثبت اطلاعاتشنبه 13 مهر 1387
-
تاریخ ویرایش اطلاعاتچهارشنبه 8 آذر 1402
-
شناسه907
-
دسته بندی :
محصولات مرتبط
اخبار مرتبط