loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

تاریخ فلسفی با توجه به طبقات فلاسفه

ناشر شرکت چاپ و نشر بین الملل

نویسنده سید اسحاق حسینی کوهساری

سال نشر : 1387

تعداد صفحات : 488

چاپ تمام شده ؛ درصورت چاپ مجدد به من اطلاع بده notify me

معرفی کتاب

کتاب تاریخ فلسفی با توجه به طبقات فلاسفه، نوشته سید اسحاق حسینی کوهساری است و در انتشارات بین الملل چاپ و منتشر شده است.
از دید مؤلف سید اسحاق حسینی کوهساری، هدف این اثر؛ پی­گیری جریان فلسفه اسلامی، از کندی تا دوران معاصر می­ باشد. که برای طیّ این مسیر، اثری که نشان­ دهنده این خط سیر باشد، بهتر از کتاب خدمات متقابل اسلام و ایران شهید مطهری یافت نشد و لذا طبقات فلاسفه با محوریت آثار مکتوب آنان و بیان پیوندهای استاد و شاگرد تعریف و تبیین و نتیجه در "سی و دو طبقه" تنظیم گردید.

فلسفه و علم جریانی فکری است که از نقطه­ای شروع می­شود و با طیّ مسیر به حیات تکاملی خویش ادامه می­ دهد و اگر هم زادگاهی داشته باشد، هیچ­گاه به مکان خاصّی محدود نمی­شود و وطن نمی­شناسد.بر این اساس، فلسفۀ اسلامی از حوزه­های علمی قبل از اسلام مانند یونان و روم، به ویژه با الهام از ارسطو و افلاطون و فلوطین، حوزۀ اسکندریّه، انطاکیّه، سریانی، جندیشاپور (فهلویّین) و هند قدیم بهره جست و در طیّ مسیر با تلاقی مشرب ­های مشّایی و اشراقی و کلام و عرفان، به حکمت متعالیه ملاصدرا انجامید و تاکنون به حیات و تعالی خویش ادامه داده است.

سنّت تاریخ ­نویسی برای فلسفه و علوم عقلی، سنّتی دیرینه است و سابقۀ آن، مانند بسیاری از سنّت­های دیگر معارف و علوم جدید، به یونان باستان می­رسد. افلاطون، اشارات پراکنده­ای به آثار فیلسوفان قبل از خویش نموده و شاگرد نامدار او (ارسطو) نیز در اغلب آثار خود و به ویژه در مابعدالطبیعه، سعی کرده است تا قبل از این که به بیان نظریات خویش بپردازد، آرای متفکران قبل از خود را بررسی و نقد نماید.با این حال، نخستین کسی که تاریخ فلسفه را به صورت منظم به نگارش درآورد، یکی از شاگردان افلاطون به نام ثئوفراستوس بود که با نوشتن کتاب آرای طبیعیون، تأثیر فراوانی بر روی تذکره ­نویسان و تاریخ­نگاران داشته است.

سپس به اثر نویسنده هیر یونانی، دیوگنس لائوسیوس، در قرن سوم میلادی، به نام زندگی و آرای فیلسوفان بزرگ برمی­خوریم که از مهم­ترین اسناد و مآخذ تاریخ فلسفه است که از گذشتگان بر جای مانده و در اختیار ماست. نکته هایی که در این کتاب ­ها، و به طور کلّی سنّت تاریخ­نویسی برای فلسفه در عالم اسلامی و هم­چنین اروپای قرن هجدهم، باید در مدّ نظر داشت این است که مورخان بیش از هر چیز، به زندگی فلاسفه و فرقه­ های فلسفی توجه داشته­اند و از آرا و نظریات فلاسفه و نیز ارتباط بین این نظریات در طول تاریخ، غفلت می­ورزیدند تا این که در قرن هجدهم میلادی، بزرگ­ترین تحول در سنّت نگارش تاریخ فلسفه به وسیلۀ هگل، فیلسوف آلمانی، آغاز شد. هگل به فلسفه، به عنوان حقیقت واحدی نگریست که در طول تاریخ مراحل کمال خود را پیموده است.
در نظر هگل، این فلسفه چیزی جز فلسفه غرب نیست. نویسندگان متأخر هم، به تبع او، تاریخ فلسفه را همان تاریخ فلسفه غرب می­دانستند. در حالی که واقعیت امر، چیزی بر خلاف این ادعاست؛ زیرا به تعبیر کربن:
«اگر چنین تصوّر شود که با مرگ ابن رُشد، در سال 1198م. (595ق)، عروج و کمال فلسفۀ اسلامی به آخر رسید، خطای محض است. وقتی آثار فیلسوف قرطبی (ابن رشد) به زبان لاتین ترجمه گردید، در مغرب­زمین، مکتب ابن رشد پدید آمد و مکتبی را که به مکتب لاتینی ابن سینا معروف شده بود، تحت شعاع قرار داد و از نظرها انداخت. اما در مشرق ­زمین، به ویژه در ایران، مکتب ابن رشد ناشناخته ماند و انتقاد غزالی از فلسفه هرگز نتوانست مکتبی را که با ابن سینا آغاز گشته بود، پایان دهد».
این است که می­بینیم فلسفه در جهان اسلام به رشد و تکامل خود ادامه داده و فصل نوینی را در تاریخ فلسفه گشوده است که متأخرین و به ویژه کربن، به آن توجه نموده­اند.چیستی و ماهیت فلسفۀ اسلامی از دیرباز، محور بحث و نظرات متفاوت این رشته از علوم انسانی بوده است و موافقان و مخالفان زیادی را از مسلمانان و مستشرقان به خود جلب نموده است.
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
شما هم می توانید گزیده انتخابی خود از کتاب را ثبت کنید.
نام و نام خانوادگی
عنوان
برگزیده
کد امنیتی
محصولات مرتبط
اخبار مرتبط
بازدیدهای اخیر شما