loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

صاحبدلان - جلد سوم: کتاب اسلامی

روایت زندگی حجت الاسلام شیخ عباسعلی اسلامی به همرا لوح فشرده مستند روایت اسلامی (پیوست تصویری کتاب اسلامی)

ناشر خیمه

نویسنده مهدی شریفی

سال نشر : 1392

تعداد صفحات : 130

موجودی تمام شده ؛ درصورت شارژ مجدد به من اطلاع بده notify_me

معرفی کتاب

آنچه در این کتاب آمده است، نگاهی ست داستانی بر زندگی مرحوم اسلامی که بخشی بر گرفته از یادداشت های به جا مانده از او و برخی مطابق با اسناد و مدارک موجود است. در باز نگاری وقایع مذکور (به فراخور نوع آنها) شیوه ی تعدد راوی به کار بسته شده و از دو زاویه، خاطرات به رشته ی تحریر در آمده است: زاویه ی اول شخص (از نگاه شیخ) و زاویه ی روایت سوم شخص (از نگاه نگارنده).
با این اشاره که داستانک های روایت شده از نگاه آن مرحوم، نه عینا نقل از کلام ایشان، بلکه بازنگاری مستندی ست از گفتار های پراکنده ی او، با حفظ محتوا و لحن در قالب زبان و روایت اول شخص و سعی شده با استمداد از ویژگی های روایت (زمان حال) برای مخاطب این سطور ملموس تر واقع نماتر شود.
امید که در سایه ی عنایات حضرت ولی عصر علیه السلام قدم و قلم موثریدر جهت معرفی این شخصیت علمی - فرهنگی که از برجسته ترین مبارزین در عصر انقلاب اسلامی بوده است، برداشته باشیم و ماحصل این نگارش به درگاه حضرت حق مقبول افتد.

«حجره ها و مقبره هایِ صحن آینه را یکی یکی می گردم. نامی از او نیست. از خادمی جوان نشانش را می گیرم:
«قبر شیخ عباسعلی اسلامی را می خواهم؟»
با تعجب می پرسد: «کدام شیخ عباسعلی؟»
حق دارد. روزهایِ انقلاب، کودکی بوده لابد و فرقی ندارد با چون منی که آن روزها دنیا نیامده بوده ام. آن سوتر، سراغ شیخ را از خادمی میان سال می گیرم. او هم بی خبر است! و دفتر «امور فرهنگیِ حرم» را نشانم می دهد.
مرد پابه سن گذاشته ی پشت میز، آن قدر بی اطلاعی نشان می دهد از خود، که شک برم می دارد. «نکند مقبره ی شیخ در حرم نباشد» و «نکند آن چه خوانده و شنیده ام اشتباه بوده ...».
دست ِآخر به لطفِ دفتر بایگانی مقبره های حرم، و بالا و پایین کردن فهرست نام ها و نشان ها، مقبره ی شیخ را پیدا می کنیم؛ ضلعِ شرقیِ صحن آینه. حجره ای که حالا شده دفتر «اداره ی آگاهی حرم».
نمی دانم زمینی که بیست وهشت سال پیش پیکر شیخ عباسعلی را میزبانی کرده، در زنده نگه داشتن منش او بدعهدی کرده یا ما و پدران مان در ارج نهادن به میراثِ آن مرد خستگی ناپذیر خسته شده ایم.
مردی که در هشتادونه سال زندگی اش، هیچ قطعه ای از هیچ خاک و زمینی ـ جز آن حجره ی محقر در ضلع شرقی حرم ـ آرام و قرارش را به خاطر ندارد. مردی که سفر، پاسداری از پرچم دین و روشن نگه داشتن چراغ مکتب اهل بیت(ع) در دوره ی تاریک پهلوی ها، خلاصه ی مفصلی است از روزهای زندگی اش. روزهای سختی که او چشم بست بر آرامش یک زندگی بی دردسر و در وطنش نماند.
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
شما هم می توانید گزیده انتخابی خود از کتاب را ثبت کنید.
نام و نام خانوادگی
عنوان
برگزیده
کد امنیتی
محصولات مرتبط
بازدیدهای اخیر شما