loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

حس و حالی شورمندانه از سفرهای نینوایی

محمدتقی قشقایی، شاعر جان آگاه و دقیقه یاب، حس و حال زیبا و شورمندانه خود را از سفرهای نینوایی در قالب واژگانی شفاف و بی تاب ریخته و در طبق اخلاص تقدیم کرده است.

یکشنبه 2 شهریور 1393

گروه ادبیات انقلاب اسلامی؛ پژوهشگران زلال اندیش و دقیقه باب، پیرامون گستره شعر آیینی، مولفه ها و بایدها و نبایدهای آن فراوان داد سخن داده و پنرجه های بسیاری بر چشم انداز روشن و شکوهمندش گشوده اند. بدون تردید کوله بار این رسالت مقدس در خوز شانه های درد آشنای آن زلال باوران بهاراندیش است که «چمن لاله عشق» را به تماشا نشسته و دل و دماغ را از شمیم گل سرخ سرشار کرده اند. پژوهشگران شعر آیینی، هم نقش شاعران قبیله نور، این شوریده سران دارد بر دوش صف عشق غدیر را زیسته اند و کربلا را گریسته اند. مگر نه:

 

«ابتدای کربلا مدینه نیست، ابتدای کربلا غدیر بود

 

ابرهای خون فشان نینوا، اشکهای حضرت امیر بود»

 

و چه خوش ترنمی از مولانا بیدل:

 

«آن را که ز درد دینش افسونی هست

 

در یاد حسین داغ مدفونی هست

 

هرگاه ز خاک کربلا سبحه کنند

 

در گردش ان چکیدن خونی هست»

مقصود این صغرا و کبرا چیدن ها این که از شعر آیینی سخن گفتن و قلم را در این آفاق شهودی به پرواز در آوردن از بضاعت این کمترین خارج است. در این روزها که پیچ و خم زندگی اداری امان نمی دهد کمی دل را بسرایم، دفتری شعری عاشورایی به دستم رسید و نوازشگر چشمهایم شد.شاعر جان آگاه و دقیقه یاب این مجموعه شعر محمدتقی قشقایی عزیز، حس و حال زیبا و شورمندانه خود را از سفرهای نینوایی در قالب واژگانی شفاف و بی تاب ریخته و در طبق اخلاص تقدیم کرده است. این سطور تاب آمیز را با شعری زیبا از این مجموعه به پایان می برم:

 

«اینجا...

چقدر آب فراوان است

 

و آدم ها...

 

برایش له له نمی زنند

 

فکر کنم

 

این مشک ها را...

 

هزار و چهارصد سال دیرتر آورده اند!»

 

محمدحسین انصاری نژاد، شاعر

کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
اخبار مرتبط
محصولات مرتبط