loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

مجله فرهنگی - تحلیلی سوره اندیشه شماره 46 و 47

فهرست

این مجله اولین شماره از دوره جدید مجله سوره در قالب جدید است. در دوره جدید انتشار سوره مطالب خود را در سه بخش خبری، حِکمی و ذوقی در قالب مجله خبری، مجله تحلیلی و ضمیمه ادبی- هنری عرضه می کند. مجله خبری که در این سری به سرویس خبر و گزارش تقلیل یافته است، اطلاع رسانی اخبار چهار حوزه ایران، اسلام، جهان عرب و جهان غرب را در بخش های ادبی، هنری و اندیشه ای بر عهده دارد. مجله تحلیلی نیز شامل بخش های سبک زندگی، نظام اجتماعی، نظریه، تفکر، هنر و تاریخ است که با نگاهی تاریخی، جامعه شناختی و فلسفی به بررسی مفاهیم، موضوعات، مصادیق و جریان های اجتماعی ایران، اسلام و غرب می پردازد. ضمیمه ادبی-هنری نیز که بخش ذوقی این دوره است در هفت اقلیمِ طلیعه و طلایه، ساحت سیاحت، آستان داستان، «نما» نمای، چامه و چکامه، طرایف و ظرایف و نگاره ها و نگره ها عرضه می گردد که به ترتیب به یادداشت ماه، روایت، ادبیات داستانی، ادبیات نمایشی، شعر و ترانه، طنز و فکاهه و جستار ادبی- هنری اختصاص دارند.
  • تعداد صفحات
    152
  • تاریخ چاپ
    1389
  • شماره
    46
  • وزن
    959
  • تاریخ ثبت اطلاعات
    یکشنبه 17 بهمن 1389
  • شناسه
    8191
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
نظرات

ذبیح الله نعیمیان

بنيادشناسي و زمينه‌شناسي عقلانيت
(روش‌شناسي تحليل «انديشه‌هاي رجال ديني ـ سياسي»)

نوشتار حاضر که به خامه حجت الاسلام و المسلمين ذبيح الله نعيميان ـ دانش‎آموخته دکتراي علوم سياسي و عضو هيأت علمي پژوهشگاه انديشه سياسي اسلام ـ از سوي مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) به رياست آيت الله مصباح يزدي, منتشر شده است.

مرکز پخش: قم, خيابان شهدا, کوي ممتاز, پلاک 38, تلفن و نمابر: 7742326

قيمت: 48000 ريال

تعداد صفحات:

اين کتاب در سه بخش و هشت فصل به سامان رسيده است. بخش جمع‎بندي نهايي اين کتاب براي معرفي محور نظريه‎پردازي آن, در ادامه تقديم مي‎شود.

الف. ديدگاه و چارچوب کتاب

در اين نوشتار در سه بخش، برخي مباني معرفت‌شناسي، زبان‌شناسي، منطق و اصول، و راهبردهاي روش‌شناسانه براي تحليل انديشه‌هاي ديني‌ـ‌ سياسي را بررسيديم. جمع‌بندي دستاورد پژوهش و درواقع تأملِ پژوهش‌برانگيز حاضر، به‌ترتيبْ چنين است:

1. چنان‌كه روشن شد هيچ روش‌شناسي‌اي را نمي‌توان بدون مباني فلسفي معرفت‌شناسانه و زبان‌شناسانه در نظر گرفت. دو طيف نظريه‌هاي عينيت‌گرا و ذهنيت‌گرا‌ـ نسبيت‌گرا، درميان نظريه‌هاي معرفت‌شناسانه، اقتضاي دو گونه روش‌شناسي را دارند: دستة اول، عمدتاً هويتي تجربي و آرمان‌گرا دارد؛ درمقابل، نظريه‌هاي ذهنيت‌گراـ نسبيت‌گرا، روش‌هايي را دامن مي‌زنند كه بازخواني انديشه‌ها را به‌سوي برساختن انديشه‌هاي نوين برپاية گفتار و نوشتارهاي پيشين، مي‌کشانند و بازفهمي متن را به درة امتناع ذاتي يا وقوعي مي‌افكنند.

برخي نظريه‌هاي زبان‌شناسانه نيز به ‌پيروي از نظريه‌هاي فلسفي ذهنيت‌گرا‌ـ نسبيت‌گرا، به‌همان‌سان توان وانمايي واژگان و زبان را در تنگناي نظري مي‌افکنند و گاه با گونه‌اي واقع‌گرايي ويژه‌، زبان را برسازندة انديشه معرفي مي‌کنند و به‌گونه‌اي ديگر، انديشه‌كاوي را در پردة ابهام فرو‌مي‌برند.

به‌هرحال، هدف ما از توصيف كلان اين مباني فكري اين بود كه خاستگاه و زمينة مبناشناسانة نظريه‌هاي روش‌شناسي را در گستره‌اي از نظريات به دست دهيم. زمينة طرح اين مسئله، ما را به اين بحث کشاند که آيا روش‌شناسي ما بر گونه‌اي واقع‌گرايي معتدل تكيه دارد. بايد دانست روش‌شناسي ما نه‌تنها امكان فهم و تحليل انديشه‌ها را باور دارد؛ مي‌تواند در تفاوت با روش‌شناسي‌هاي رايج ـ‌كه البته عمدتاً با نسبيت‌باوري در حركت شتابان هستند‌ـ منطق، اصول و مؤلفه‌هاي روش‌شناسانه‌اي را مد نظر قرار دهد كه بر آن دو طيف عينيت‌گرا و ذهنيت‌گرا‌ـ نسبيت‌گرا، تكيه نداشته باشند. البته بحث نظري و استدلالي براي ابطال يا پذيرش هريك از رهيافت‌هاي يادشده، به بحث‌هاي معرفت‌شناسي، فلسفة علم و فلسفة زبان نياز دارد؛

2. چنان‌كه گذشت، در تحليل انديشه‌هاي رجال ديني‌ـ سياسي، دو موضوع بنيادين مطرح است: يكي، تحليل محتوا و ديگري، تحليل زمينه‌شناسي از پيدايي و حيات آنها. برپاية تحليل نوشتار پيش‌رو، هردو امر رابطة تنگاتنگي با يكديگر دارند؛ گرچه محتوا لزوماً برآمده از اقتضائات محيطي و شرايط حاكم بر زمانه نيست. بنابر آنچه آورديم، انديشه‌ورزي افراد را نبايد در سطحي خُرد مد نظر داشت؛ بلكه، تحليل آنها بايد در چهارچوب كليتي صورت گيرد كه منظومة انديشه‌ها را به‌گونة عقلانيت‌هاي گوناگون صورت‌بندي مي‌كنند.

اين تحليل، كاوش در مباني، اهداف، اصول و آموزه‌هاي روشي در هر عقلانيت را به‌همراه دارد و اين صورت‌بندي در عقلانيت‌هاي ديني‌ـ سياسي، معمولاً تاحد بسياري در انديشه‌هاي محوري و مباني اصلي برآمده از خاستگاه و معرفت ديني است. ازاين‌رو، شناخت انديشه‌ها و معرفت‌هاي ديني، نقشي تعيين‌كننده دارند و ازاين‌رو، روش‌شناسي تحليل محتوا مي‌بايست از اين ديدگاه توانمندي لازم را داشته باشد؛

3. بنابر آنچه در اين نوشتار گذشت، كاوش در عقلانيت‌ها، بدون توجه به خاستگاه ديني آنها، پژوهش‌هاي نظري را به بيراهه مي‌برد. بنابراين نه‌تنها اين پيش‌فرض بنيادين را نبايد از ياد برد كه اجزا و هيئت تأليفي در صورت‌بندي‌هاي عقلانيت‌ ديني‌ـ سياسي، بر محتواي ديني و معرفت‌هاي ديني تكيه دارند، بلكه اين مسئله خود به‌منزلة مؤلفه‌اي بنيادين در زمينه‌شناسي انديشه‌ها نيز نقش‌آفرين خواهد بود. بنابراين معرفت‌هاي ديني بايد در هردو قلمرو محتواشناسي و زمينه‌شناسي مد نظر قرار گيرند؛

4. كاوش در كيفيت صورت‌بندي و نحوة ارتباط اجزا، كه از آن با نام شالوده‌شناسي ياد کرديم، مؤلفه‌اي كليدي در اصول عام روش‌شناسي است. اين مؤلفه ما را در‌زمينة تحليل محتوا از حد متن‌محوري فراتر مي‌برد و نگاهي كلان و عميق در كليت منظومة فكري انديشمندان را به ما مي‌آموزد. اين نگاه کلان، تنها کلِ حاصل از اجزا را در نظر نمي‌گيرد، بلکه کليتي را در عقلانيت‌هاي ديني‌ـ‌ ‌سياسي رصد مي‌کند که باورهاي ديني، همچون روحي در آن اجزا و کل حاصل از آنها، دميده شده‌اند؛

5. پرهيز از تاريخمندانگاري مطلق به‌منزلة نمادِ شاخصِ زمينه‌مندانگاري مطلق، عنصر مهم ديگري است كه در نوشتار پيش‌رو بر آن تأكيد کرديم. بنابراين تحليل محتوا، به‌گونة يك‌سان وابسته به زمينه‌هاي فرهنگي، سياسي و تاريخي نيستند. همچنين تحليل زمينه‌مندباورانه، تنها بدين‌صورت درخور استفاده است كه پيش‌فرض و اصل موضوع تلقي نشود و ميزان بستگي انديشه‌ورزي به زمينه‌ها، تنها با تكيه بر پژوهش‌هاي زمينه‌اي‌ـ محتوايي و ازراه استقراي شفاف، روشن شده باشد؛

6. در ادامه، با تكيه بر منطق و اصول روش‌شناسي عقلانيت، يعني با تكيه بر دو اصل كلي و روش‌شناسانة «تحليل عقلانيت» و «كاوش استقرايي در ميزان زمينه‌مندي و تاريخمندي انديشه‌ها»، راهبردهاي روش‌شناسانه را در سطحي خردتر و جزئي‌تر، شناسايي كرده‌ايم.

دراين‌راستا، نخست در بخش آسيب‌شناسي نظريه‌هاي تحليل محتوا و زمينه‌شناسي، به ضعف‌هاي نظريه‌هاي پديدارشناسي، هرمنوتيك، نظرية بحران و تحليل گفتماني پرداختيم و به‌ويژه، بر نسبيت‌انگاري گرايش‌هاي هرمنوتيك فلسفي و تحليل گفتماني تأكيد كرديم. چنان‌که گذشت نظريه‌هاي پديدارشناسانه نيز ـ كه به‌رغم ادعا و تمناي همدلي، بر اصل تعليق و قطع ارتباط از عالم واقع تكيه دارند‌ـ عمدتاً بر تحليل ذهنيت و تجربة ديني تكيه دارند و به‌شدت در دام تقليل‌گرايي و تحويل‌گرايي مي‌افتند؛ گرچه خود اصل همدلي در آن، مثبت است. نظرية بحران نيز كارايي چنداني براي تحليل محتواي انديشه ندارد و جز درحد تأسيس اصلِ توجه به زمينة بحراني نظريه‌پردازي، دست آن از داشتن آموزه‌هاي راهبردي كوتاه است.

برپاية آنچه گذشت، در طرح راهبردهاي ايجابي براي فهم متن و تحليل محتوا، چند مؤلفة اصلي را بايد در نظر گرفت:

1. مفسر بايد در پي فهم مقصود مؤلف از رهگذر فهم معناي متن باشد؛

2. فاصلة زماني ميان صاحب سخن و مفسر متن، مانع از امكان دستيابي به اين هدف نيست؛

3. فهم متن، عملي «متن‌محور» و «مؤلف‌محور» است؛

4. فهم متن بايد از دخالت پيش‌داوري‌هاي ذهني مفسر (مفسرمحوري) مصون و محفوظ بماند؛ زيرا دخالت آنها تفسيربه‌رأي خواهد بود؛

5. قراين گوناگون لفظي و غيرلفظي (شامل زمينه‌هاي فرهنگي، اجتماعي، سياسي، تاريخي و...) بايد در مقام تفسير و فهم متن، کانون توجه باشند.

دراين‌راستا، در روش‌شناسي حاضر:

الف) براي تحليل محتوا، بر چند رهيافت روش‌شناسانه تأكيد کرده‌ايم: 1. شيوة تحليل عقلاييِ متن؛ 2. تحليل مفاهيم برپاية هستة معنا، تحليل شبكه‌اي از مفاهيم، مرزشناسي و مرزآفريني معنايي، سنجش خودآگاهي معنايي و پيشينه‌شناسي انتقال مفاهيم؛ 3. شالوده‌شناسي عقلانيت؛ 4. سنجش خودآگاهي عقلانيت؛ و 5. ظرفيت‌سنجي عقلانيت، به‌منزلة عنصر مورد نياز و بنيادين در تحليل انديشه‌هاي ديني ـ سياسي؛

ب) در بخش زمينه‌شناسيِ پيدايي و حيات انديشه‌هاي ديني‌ـ سياسي نيز، با تكيه بر اصل كلي پرهيز از افراط در زمينه‌مندانگاريِ بدون استقرا، دو راهبرد كاربردي را درراستاي بنيادشناسي عقلانيت معرفي کرده‌ايم: 1. سنجش دوگانة تحولات و خواسته‌هاي زمانه، و 2. سنجش ادبيات ديني‌ـ ‌سياسي؛

ج) درراستاي تحليل عميق‌تر حيات انديشه‌ها، الگوي راهبردي «پيوندشناسي انديشه، عقلانيت و عمل سياسي» را نيز در تحليل عقلانيت ديني‌ـ ‌سياسي ضروري دانسته و دراين زمينه چند راهبرد روشي طرح كرده‌ايم: 1. بنيادشناسي رفتار؛ 2. بازكاوي ناظر به عمل؛ و 3. سنجش ميدان‌هاي خودآگاهي و تأثيرسنجي عقلانيت ناآگاهانه در كژتابي‌هاي رفتاري.



ب. فهرست اجمالي کتاب

کليات تحقيق

بخش اول: مبناشناسي «تحليل انديشه‌«

فصل اول: از عينيت‌گرايي تا ذهنيت‌گرايي معرفت‌شناسانه

درآمد

1. بحران فاعل شناسا؛ شناخت واقعيت يا ساختن آن؟

2. خاستگاه دانش؛ چرخش پسامدرن و بازتوليد «نسبيت‌گرايي»

جمع‌بندي فصل

فصل دوم: زبان؛ برسْازنده يا وانُماي انديشه

درآمد

1. از «اثبات‌گرايي» تا نظرية زباني «بازتاب و وانمايي»

2. از «کارکرد پيشيني زبان» تا نظرية «تأويل و رمزگشايي آن»

3. از «ذات تغييرپذير واقعيت» تا نظرية «ثبات نسبي در وانماييِ زبان»

جمع‌بندي فصل



بخش دوم: منطق و اصول «تحليل انديشه»

فصل سوم: منطق و اصول کلي «شناخت و تحليل معرفت و عقلانيت ديني ـ سياسي»

درآمد

1. بنيادشناسي عقلانيت و کليد «بازنمايي انديشه‌ها»

2. بنياد «زبان‌شناسي اجتماعي» و اصول «مفهوم‌شناسي»

3. بنيادشناسي عقلانيت و منطق «تحليل محتوا»

جمع‌بندي فصل

فصل چهارم: اصول کلي زمينه‌شناسي «پيدايي و حيات انديشة ديني ـ سياسي»

درآمد

1. تاريخ‌پژوهي و چالش «همسازي عينيت با ذهنيت»

2. منطق «نقد تاريخي» و ميدان «تاريخمندانگاري»

نتيجه‌گيري فصل



بخش سوم: راهبردشناسي «تحليل انديشه»

فصل پنجم: توصيف و نقد دو روش مدرنِ «تحليل محتوا»

درآمد

1. پديدارشناسي؛ از «پديدارشناسي كلاسيك» تا «پديدارشناسي هرمنوتيك»

2. هرمنوتيک

جمع‌بندي فصل

فصل ششم: توصيف و نقد دو روش مدرنِ «زمينه‌شناسي انديشه»

درآمد

1. نظرية بحران

2. تحليل گفتماني؛ از «تحليل كنش اجتماعي» تا «زمينه‌مندي دانش»

جمع‌بندي فصل

فصل هفتم: تحليل محتوا با روش «بنياد‌شناسي عقلانيت»

درآمد

1. تکيه بر قوانين مفاهمة عرفي

2. تحليل اجزاي مفهومي

3. شالوده‌شناسي عقلانيت

4. گونه‌شناسي عقلانيت

5. سنجش «ميزان درون‌سازواري عقلانيت»

6. سنجش «ظرفيت عقلانيت»

جمع‌بندي فصل

فصل هشتم: زمينه‌شناسي انديشه در روش «بنياد‌شناسي عقلانيت»

درآمد

1. شناسايي گونه‌هاي «تأثير و تأثر زمينه‌ها»

2. تحليل همدلانه از «سير تحول انديشه»

3. سنجش «امکانات مفهوم‌پردازيِ سياسي» در «فرهنگ ديني»

4. سنجش «ميزان نهان‌روشي نظري و پنهان‌نگاري»، سنجش «ظرفيت پذيرش جامعه» و «ميزان پنهان‌نگاري»

5. پيوندسنجي «انديشه، عقلانيت و عمل سياسي»

جمع‌بندي فصل

جمع‌بندي کلي و نتيجه‌گيري

26 بهمن 1389

اخبار مرتبط