loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت
سه‌شنبه 13 اسفند 1392

متفکر فرزانه استاد حجت الاسلام و المسلمین سید منیرالدین حسینی الهاشمی، در خاندان علم، فضیلت و جهاد دیده به جهان گشود. پدر بزرگوار ایشان مرحوم آیت الله العظمی سید نورالدین حسینی شیرازی، از مراجع طراز اول زمان خود در جنوب ایران و مؤسّس حزب برادران، تنها حزب متشکل از هیأت‌های مذهبی بود.

به گزارش رجانیوز، سخن گفتن درباره نوجوانی و جوانی و همچنین زندگی پر تلاطم ایشان پیش از انقلاب اسلامی و حضور فعال در دروس امام خمینی(ره) در نجف، مجالی بلند می خواهد اما ایشان با پیروزی انقلاب اسلامی و گذر از نقطه ی عطف تثبیت قانونی نظام جمهوری اسلامی، زمانی که حضرت امام (ره) تنظیم و تدوین قانون اساسی را به عنوان ضرورتی انقلابی مطرح نمودند، سیدمنیرالدین حسینی‌ الهاشمی تحول اساسی در پیش‌نویس منتشره را به دلیل استناد آن به مبانی غربی، خلاف مصالح و ویژگی‌های جمهوری اسلامی دیده و به کمک برخی از شاگردان خود اقدام به تهیه پیش‌نویسی متفاوت از آن‌چه تهیه شده بود، کرد.
 
این پیش‌نویس از معدود پیش‌نویس‌های ارائه شده ی قانون اساسی بود که مورد توجه اعضای خبرگان قرار گرفت و متن فعلی قانون اساسی را متأثر ساخت. سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی بهمراه آیات عظام شهید دستغیب، ربانی شیرازی و مکارم شیرازی به عنوان نمایندگان استان فارس در مجلس خبرگان قانون اساسی، نقش تاریخی و مؤثر خود را در شکل‌گیری شالوده ی قانون نظام اسلامی ایران هم چون اصل مترقی ولایت فقیه و نیز اصول مربوط به نظارت شورای نگهبان، به شایستگی ایفا نمود.

از دیگر خدمات این متفکر اسلامی را می توان نمایش حضور فعال حوزه‌ی علمیه در حل مسائل نظام اسلامی به واسطه ماموریت جامعه ی مدرسین حوزه به سید منیرالدین حسینی الهاشمی به منظور شرکت در جلسات سازمان برنامه و بودجه ی برای تدوین زیرساخت‌های اقتصادی کشور و شرکت در برخی جلسات ستاد انقلاب فرهنگی بنا به اشارت حضرت امام (ره)، نام برد.

مرحوم استاد حسینی الهاشمی، در راستای تبیین گفتمان خردورزانه و نگاه عمیق و بنیادی به اسلامی کردن علوم و دانشگاه‌ها به عنوان اولین قدم، نخستین مجمع مقدّماتی فرهنگستان علوم اسلامی را در حضور دانشجویان و اساتید دانشگاه‌های کشور در قم، برگزار کرد. از آن پس نیز پنج مجمع مقدّماتی دیگر در دانشگاه‌های شیراز، اصفهان، کرمان، تبریز و نهایتاً ‌قم برگزار گردید. هدف ایشان از برگزاری مجامع مقدماتی، اثبات ضرورت انقلاب فرهنگی و نیاز به مرکزی به نام «فرهنگستان» برای پیشبرد اهداف انقلاب فرهنگی بود. ایشان با طرح مبانی قانونگذاری، نظام آموزشی، روش اجتهاد، موضوع شناسی، سیستم سازی و ... کوشید تا موضوع انقلاب فرهنگی را در ذهنیت اجتماعی طرح و تثبیت نماید و در پایان با اعلام آغاز به کار دفتر فرهنگستان علوم اسلامی، آن را پایگاه فعّالیّت‌های فکری و پژوهشی در سیر تحقّق انقلاب فرهنگی قرار داد.

12 اسفند ماه مصادف با سیزدهمین سالگرد درگذشت مؤسس فرهنگستان علوم اسلامی قم، استاد فقید علامه سید منیرالدین حسینی الهاشمی (ره) می باشد. یادداشت حجت الاسلام محمدحسن جعفر زاده پژوهشگر دینی، به همین مناسبت در «رجانیوز» منتشر می شود.
 
 
***
 
امروزه دیگر برکسی پوشیده نسیت که جمهوری اسلامی، نظامی است که در آن پس از قرن ها انگیزه های جمعی مردم دوباره به این حقیقت نزدیک شده است که برای زیستن در دنیای خاکی، باید در پناه حکومتی الهی به سر برد. حکومتی که دولتمردان آن به دنبال پیاده سازی احکام الهی در شئون اجتماع باشند و همگان به هموار سازی پرستش الهی در پهنه گیتی بیندیشند. اما این امر چگونه ممکن است؟
 
سید منیرالدین حسینی الهاشمی به یاد می‌آورد که امام خمینی (رض) در سال ۴۱ چنین روزی را پیش بینی ‌کرد و بر این اساس نظریه «اسلام در عمل» و عینیت را مطرح نمود؛ از آن زمان نیز به علما و اندیشمندان حوزه توصیه می کرد که به دنبال تحقق این نظریه و تشریح جوانب اجرای آن باشند و باز به یاد می‌آورد که خود از آن پس تلاش فکری و تحقیقاتی بسیاری را متحمل شد تا توانست به نظام فکری و اندیشه ای مشخصی در این باره دست یابد. امادر روزهای آغازین پیروزی انقلاب، زمان موعود فرا رسیده بود وکلیت کار نیز برایش روشن بود؛عمق و سختی کار نیز حریفی قدر می‌طلبید. او اکنون سعی می‌کرد یافته های خود را با دیگران در میان بگذارد.
 
به این و آن که می‌رسید می‌دید همه در تب و تاب تلاش برای یاری به ارکان و نهاد های انقلابند، اما با دقت که می نگریست می‌دید هرکس به ظن خود یار و یاور امام شده است و تعدادی نیز برای حرکت کاروان انقلاب، نظری خام واز روی عقیده ی شخصی می‌دهند. در ماجرای تدوین قانون اساسی که بنا بود شالوده نظام پی ریزی شود بسیاری را تست زد و با افکار بیشتری آشنا شد. می‌دید گروهی از روی سادگی می‌گویند قانون اساسی ما همان قرآن است و لزومی به تدوین قانون دیگری نیست. عده ای نیز منفعل شده قانون کشورهای دیگر را ـ که بویی از اسلام نبرده‌اند ـ رو می‌کنند و در این میان نیز متاسفانه عده ای هستند که با مکر و حیله به دنبال تغییر جهت گیری های حاکم در قانون اساسی از اسلام ناب هستند. اینچنین بود که با توصیه حضرت امام کمر همت بست و با ارائه پیش نویسی وارد مجلس خبرگان قانون اساسی شد.
 
او در صحن مجلس - که به میدان نبرد اندیشه ها می‌مانست ـ با توکل و توسل وارد می‌شد و سعی فراوان داشت تابه کمک همراهان خود، اصول قانون اساسی را به سمتی رهنمون سازد که اصل حرکت انقلاب بر آن اساس آغاز شده بود. از این رو، همه دانسته های خود درباره حیات اجتماعی اسلام را در پیش نویس قانون اساسی خود پیاده کرد و در نهایت توانست اندیشه های نابی را وارد قانون اساسی جمهوری اسلامی کند. 
 
پس از آن نیز سعی کرد اندیشه های عمیقش را با برخی مسئولین و دولتمردان نظام در میان بگذارد؛ اما احساس کرد که هر چه بیشتر می‌گوید کمتر نتیجه می‌گیرد. متوجه شد که بسیاری از آنان خود را موظف به کارهای اجرایی می‌دانند و از این رو کسی باید بنشیند و به تئوری پردازی در کارآمدی دین و دستیابی به سازوکار اجرایی کردن مفاهیم متعالی دین در ساختار حکومت بپردازد. در آن زمان کمتر کسی به ژرفای گفته های او نزدیک می‌شد و فقط تعداد معدودی حرف های او را تصدیق می‌کردند. اما چه باک که بسیاری از مردان تاریخ ساز، سرنوشتی اینچنین داشتند.
 
 
آن گاه که بحث انقلاب فرهنگی از سوی حضرت امام (رض) مطرح شد، مرحوم حسینی دریافت که می‌تواند ایده های خود را در راستای چنین رهنمودی دنبال کند. خود می‌گوید: «ما بعد از اینکه امام در این باره هم راهگشایی کردند، احساس آزادی کردیم و به این نتیجه رسیدیم که حالا دیگر نوبت ماست.» (کتاب خاطرات، ص۲۷۳) این تصمیم بعد از آنکه تاکیدات مکرر امام را در این باره دید و در موردی نیز درخواست ایشان از متفکرین جوان حوزه در به ثمر رساندن انقلاب فرهنگی را به گوش جان شنید، مستحکم تر شد: «حضرت امام (رضوان الله تعالی علیه) نگاهی به جمع و به سمتی که بنده نشسته بودم کردند و برای اولین و آخرین بار، برق اشکی را دیدم که در چشم امام چرخید، ایشان فرمودند متفکرین جوان حوزه در این اندیشه باشند که انقلاب فرهنگی به نتیجه برسد تا ما بتوانیم راه پیاده کردن اسلام را به دست بیاوریم. ما یا به نسخه غرب مبتلا هستیم یا شرق... اگر شما را از در بیرون کردند، از پنجره وارد شوید!» (کتاب خاطرات،ص۲۶۶) بر این اساس به کمک تنی چند از علما و فضلای حوزه و دانشگاه به تاسیس دفتر فرهنگستان علوم اسلامی در قم اقدام کرد و از آن پس تا پایان عمر خود به پژوهش در چگونگی پیاده کردن اسلام در عمل و عینیت پرداخت.
 
در آخرین ماه های عمر شریف خود در مصاحبه ای دستاورد ۲۰ ساله دفتر فرهنگستان علوم اسلامی را چنین بیان می‌کند: «بحمدالله موفق شده ایم فونداسیون سه شهر بزرگ علمی [یعنی نرم افزارهای سه گانه در حوزه، دانشگاه و نظام اجرا] را در مسیر تحولات علم و دانش پی ریزی کنیم که نقشه این بنا نیز الان موجود است. طبعاً اگر این بنا ساخته نشود مسلمانان در ساختمان بیگانه زندگی خواهند کرد. از این رو من فکر می‌کنم به بیش از آنچه که ۲۰ سال پیش در تصور ما بود دست یافته ایم. اگر شما روند رشد و تحول علمی غرب را بنگرید می‌بینید که دستیابی ایشان به فلسفه «شدن» موردنظرشان، در یک زمان خاص بود ولی زمان دستیابی آنها به قدرت محاسبه کمی در زمان دیگری بود! یعنی آنچه هگل در فلسفه «شدن» مطرح کرد همراه با محاسبه و ریاضیات خاص نبود ولی فلسفه «شدن» انیشتین توانست «معادله» را نیز تحویل دهد. البته ما اکنون مدعی رسیدن به مرحله دوم هستیم و حاضریم آن را در ساختن مدل به کار بگیریم.» (کتاب ضرورت مهندسی، ص ۸۳)
 
محصول اصلی اندیشه سید منیر دستیابی به «فلسفه نظام ولایت» است که در کنار فلسفه چرایی و چیستی حوزه های علمیه، نقش فلسفه شدن اسلامی را بازی می‌کند و توان پیش بینی هدایت و کنترل عینیت را براساس اصول و قدرمتیقن های مذهب راستین شیعه داراست. 
 
 
سیدمنیرالدین حسینی الهاشمی در صبحگاه روز جمعه ۱۲ اسفند ۷۹ به جهان باقی شتافت و دانش ها و معارف نهفته در فرهنگستان علوم اسلامی را برای شاگردانش به ارث گذاشت. اینک شاگردان اویند که باید با سکانداری آیت الله سیدمحمد مهدی میرباقری در تشریح و تنقیح محصولات پژوهشی این دفتر همت کنند و ان شاءالله با نشر مفاهیم بلندی که به آنان اعطا شده، سهم خود را در شکل گیری انقلاب فرهنگی و در نهایت دستیابی به تمدن نوین اسلامی ایفا نمایند.
 
بحمدالله امروزه شاهدیم که با طرح گفتمان جنبش نرم افزاری و تحول در علوم انسانی از سوی مقام معظم رهبری، از یک سو فعالیت این دفتر شدت خاصی به خود گرفته و از دیگر سو حوزویان و دانشگاهیان نیز استقبال قابل توجهی نسبت به ایده ها و نظریات آن داشته اند.
 
امروزه دیگر کمتر تشکل حوزوی و دانشگاهی را می‌توان سراغ گرفت که دغدغه تعالی انقلاب و پیشرفت همه جانبه اسلامی را داشته باشد، اما با این مرکز و اندیشه های آن آشنا نباشد؛ کما اینکه بسیارند حوزویان و به خصوص دانشگاهیانی که در هر کجا جمع شده و گروهی را به راه انداخته‌اند و به فهم و نشر اندیشه های بلند علامه حسینی الهاشمی و خلف ایشان، آیت الله میرباقری مشغولند.
منبع: رجانیوز

کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
اخبار مرتبط
محصولات مرتبط