loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

سوره اندیشه «ماهیت فساد در ایران» را بررسی کرد

نوزدهمین شماره مجله تحلیلی سوره اندیشه (بهمن و اسفند 93) با پرونده «ماهیت فساد در ایران» منتشر شد.

پنجشنبه 21 اسفند 1393

فساد مقوله ای است که همواره در جمهوری اسلامی مورد توجه بوده و راه کارهای مقابله با آن در همه دولت ها بحث برانگیز شده است. در یک حکومتی دینی، فساد از حساسیت بالایی برخوردار است و مردم نیز نسبت به جلوگیری از وقوع فسادهای مختلف، انتظارات بیشتری دارند.

مجله سوره، این شماره خود را به تحلیل این موضوع بغرنج و حساس اختصاص داده و آن را از سطح «فساد در زندگی» و «فساد اداری و اقتصادی» تا سطوح «فساد و تقلب علمی»، «زمینه های فکری فساد»، «هنرهای فاسد و منحط» و همچنین «انحطاط و آغاز شدن» مورد بررسی و پرسش قرار داده است.

در بخش تحلیلی این شماره آثاری از نصرالله حکمت، یوسفعلی میرشکاک، فرشاد مؤمنی، محمدتقی چاوشی، اصغر طاهرزاده، مهدی معین زاده، مهدی بنایی، محمدعلی مرادی، جلال پیکانی، اصغر منتظرالقائم، میثم سفیدخوش، عطاء الله بیگدلی، سیدمهدی ناظمی، علی نجات غلامی و... آمده است.

در بخش ضمیمه کتاب نیز، تازه های بازار کتاب معرفی شده و به بهانه انتشار کتاب «امام خمینی (ره) و سلوک در تقدیر توحیدی زمانه» با استاد اصغر طاهرزاده گفت وگویی انجام شده و گزارشی از میزگرد نقد و بررسی این کتاب با حضور  محمد رجبی و موسی نجفی ارائه شده است. یادداشت یوسفعلی میرشکاک درباره کتاب «فیلسوفان بزرگ» اثر یاسپرس، از مطالب خواندنی این بخش است.

مجله سوره در پرداختن به ماهیت فساد در ایران، با این پرسش ها آغاز شده است که چرا تاکنون در مبارزه با فساد راه به جایی نبرده ایم؟ چرا بسیاری از کارها و تلاش هایی که از سر دلسوزی و دغدغه و نه از سر سیاسی کاری و منفعت طلبی در مبارزه با مفاسد صورت می گیرد، یا خنثی و بی نتیجه است یا نتیجه معکوس می دهد؟ آیا پس از مدت ها عدم توفیق در آزمودن روش های پیشگیری از فساد یا ریشه کن کردن مفاسد، وقت آن نرسیده که در احتمال فاسد بودن خودِ این راهکارها و روش ها تأمل کنیم؟ ما از آنجا که هنوز توان تفکیک خوبی و بدی را داریم به محض مشاهده بدی ها، عزم مبارزه می کنیم بی آنکه حقیقتاً بدانیم قرار است با چه چیزی بجنگیم. به راستی تاکنون تا چه اندازه در ماهیت وقوع این مفاسد اندیشیده ایم؟

در بخش سبک زندگی این شماره، به «فسادپذیری زندگی» پرداخته شده و ملاک و معیار صلاح و فساد و منشأ قوام آن ها مورد تأمل قرار گرفته است. اینکه آیا این معیارها در طول زمان و تاریخ امکان تغییر و تحول دارند، چه نسبتی بین فساد و معنای زندگی وجود دارد، آیا فساد، زندگی را تباه می کند یا زندگی ای متناسب با خود سامان می دهد، آیا می توان بین گناه و فساد، بین بی اخلاقی و فساد، بین بی قانونی و فساد حد و مرزهایی قائل شد، در چه صورتی گناه یا بی قانونی یا بی اخلاقی، تبدیل به فساد می شود، از جمله موارد مورد بررسی در این بخش است.

عناوین برخی از مطالب این بخش عبارت اند از: مبارزه با فساد در سبک زندگی آمریکایی، دگر اهل فتوت را وفا نیست، کاوشی در کاوش درباره فساد، سبک رویارویی استاد مطهری با فساد فرهنگی، حاشیه ای بر پارک دانشجو، زندگی در عیش مرگ در خوشی. همچنین گفتگویی خواندنی با راوی کتاب «کوچه نقاش ها» یعنی سید ابوالفضل کاظمی درباره وضعیت کلان شهرها در این بخش دیده می شود.

بخش نظام اجتماعی، برای تحلیل «فساد اداری و اقتصادی در ایران» به سراغ موضوعاتی رفته همانند اینکه در چه نسبتی از اخلاق و سیاست است که فساد ظهور می کند، چه نسبتی بین فساد کلی در نظم مدرن جامعه و فسادهای جزئی وجود دارد، چگونه فساد اجتماعی از فساد دینی متمایز شده، یعنی جرم و گناه دو معنای متمایز یافته اند، اگر قانون ناعادلانه و یا ناکارامد باشد، چگونه مطابق و یا مخالف اش عمل کردن هر دو موجب فساد می شود، آیا فساد امر اخلاقی است، چرا تعهد اخلاقی و دینی در جامعه کنونی ما نمی تواند به تنهایی مانع بروز فساد شود، فرایندها و مکانیزم های گسترش فساد در ایران چیستند.

این بخش، با این نظر که اکنون مسئله اصلی ما در مفاسد، این است که حقیقتاً نمی دانیم عمل فاسد و عمل صالح چیست، و نزد ما ملاک و معیار فساد گم شده است، دارای مطالبی با این عناوین است: همه ما فاسد شده ایم، او یک سیاست مدار فاسد است، آنتولوژی اختلاس، چگونه نظارت موجب فساد می شود، آیا مبارزه با فساد امکان پذیر است، کانون های توزیع رانت و گسترش فساد، تازه به دوران رسیده ها و ...

«فساد و تقلب علمی» که این روزها بحث داغ محافل علمی کشور است، موضوع بخش نظریه اجتماعی قرار گرفته و در آن به تأمل درباره پرسش هایی بر می خوریم نظیر اینکه آیا میان انواع و اقسام روش های غیرِقانونی و تقلب علمی و انتحال با فساد در جامعه ارتباطی وجود دارد، تقلب علمی در چه فضایی معنا دارد و مبتنی بر چه رابطه ای میان دانش و دانشمند و بر اساس چه نوع دریافتی از علم است، آیا فساد اداری و اقتصادی و اخلاقی با وضعیت علمی ما نسبتی دارد، آیا تغییر در وضعیت علمی می تواند منجر به گشوده شدن راه مبارزه با فساد باشد، آیا علم نسبت به معنویت و مادیگری یا صلاح و فساد یا خیر و شر لااقتضاء است. برخی از عناوین مطالب این بخش عبارتند از: گناهی به نام علم، زمین حاصل خیز فسادهای علمی، ارزش فساد و بی طرفی علم، پژوهش علمی در تقلب علمی، علمی که نمی خواست بی طرف باشد، حقیقت فساد و ماهیت علم جدید و ...

بخش تفکر، به «وضع فکری فساد در ایران» پرداخته و در یادداشت هایی با عناوینی مانند بحران در فهم بحران، انتشار انحطاط، آپولوژی فساد، وسوسه فیلسوف شاهی، مخمصه و اندیشه، وضع تحقیر شدگی، خودمداری بی خود و... تلاش داشته تا به این پرسش پاسخ دهد که آیا ممکن است ظرفیت و امکان زوال و فساد را طریق خردورزی و تفکر فراهم آورد.

سایر موضوعات مطرح شده در این بخش عبارت اند از: آیا فساد در زمان سکون و نبود تغییر و پویایی و ترقی در چیزها و انفعال سوژگی انسان رخ می دهد یا تمنای انسان برای آفرینش هستی و خداگونه شدن، آیا نزاع میان فلسفه و سوفیسم پایان یافته است، آیا فلسفه در زمانه غلبه اراده به قدرت و حاکمیت تکنیک، ره آموز فساد در جهان و وارونه نمایاندن حقیقت می شود، آیا فلسفه به خصوص در وضع پست مدرن و حاکمیت عقل تکنیکی، دچار زوال و انحراف شده است، در زمانه ای که فساد و تباهی غلبه یافته آیا تفکر می تواند بدون آنکه خود دچار تباهی و زوال شود، حقیقت و راه رهایی را آشکار نماید، آیا زبان به مثابه تفکر فسادپذیر است، آیا فلسفه ای که سخن از اخلاق نکند فاسد است.

بخش هنر و ادب با این دغدغه که هنری که نجات دهنده جامعه از تباهی بوده است، اکنون با فساد عجین شده، به موضوع «هنر و اخلاق» پرداخته و مسئله کنونی هنر را، تغییر نسبت میان هنر و اخلاق دانسته و پرسش های زیر را مورد واکاوی قرار داده است: چرا می تواند این سؤال مطرح شود که آیا هنر فسادانگیز است، چگونه می توان فهمید که هنر فاسد شده است، چه هنری برای جامعه مضر است، آیا پست شدن مضامین هنر دلالت بر زوال هنر دارد، آیا هنر آنگاه منحط می شود که متصل به هیچ معنایی نباشد، آیا نقد اثر هنری و یا تفسیر اثر هنری ذیل زیباشناسی، آن را به ورطه پوچی نمی کشاند، هنر غیرِاخلاقی و فاسد چه هنری است، آیا هنری که در جامعه منحط آفریده می شود هنری فاسد است.

در آخرین بخش از مجله تحلیلی، «انحطاط تاریخی و آغازیدن» مورد نظر بخش تاریخ قرار گرفته و با این بیان که فساد، هر چه هست بنیان کَن است و در بسیاری از موارد ظهور و شدت آن با زوال و انحطاط آن قوم مناسبت دارد، اما هم می تواند نشان از انحطاط باشد و هم آغازی بر پایان یک تاریخ و طلبی برای تاریخی دیگر، به شرایط وقوع انحطاط پرداخته است.

کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
اخبار مرتبط
محصولات مرتبط