loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

منِ نفسانی در بحران پست مدرن

انتشارات مرتبط : خبرگزاری تسنیم

نویسندگان مرتبط : شهریار زرشناس

انسان اگر تابع و پیرو هدایت و ولایت الهی نباشد، از عین انسانیت دور می شود و تحت ولایت طاغوت قرار می گیرد. ولایت طاغوت بر بشر، انسان را به مرتبه حیوانی و نهایتاً به سطح جانوری تقلیل می دهد.

چهارشنبه 7 مرداد 1394

بشر مدرن در صورت نوعی خود تجسم نفس اماره است. در غرب مدرن بشر به مثابه حیوان اقتصادی ـ جنسی که باطنی جانوری دارد و روح و جان نفسانی بر او حاکم است، دائر مدار عالم و آدم می شود و این همان اومانیسم است.

بخشی از کتاب «آغاز یک پایان» به قلم شهریار زرشناس را مرور می کنیم:

متفکران مدرنیست از «نیکولای کوزایی» و «پیکودلا میراندولا» و «مارسیلیوفیچینو» و «نیکولو ماکیاولی» گرفته تا «فرانسیس بیکن» و «رنه دکارت» و «جان لاک»، «امانوئل کانت» و «فردریش هگل» همگی (و هر یک به طریق و در روایتی خاص خود) به تبیین و تفسیر و تئوریزه کردن اومانیسم (سوژه انگاری نفسانی بشر با سوبژکتیویته) پرداختند.

در تبیین فلسفی سوبژکتیویسم (تلقی اومانیستی از بشر) آراء دکارت و کانت و هگل به ویژه از مقام و اهمیت خاصی برخوردار است. در فاصله زمانی قرن هفدهم تا پایان قرن نوزدهم شاهد ظهور و فعلیت یابی صور و مراتب و وجوه مختلف سوژه نفسانی مدرن بوده ایم. این سوژه نفسانی، خود را در ذیل صورت مثالی بشر بورژوا و در ذیل سودانگاری ـ لذت طلبی سکولار ـ اومانیستی و در هیئت حیوان اقتصادی ـ جنسی عینیت و فعلیت بخشیده است.

باطن بشر مدرن جانوری است و انسانی نیست. زیرا بشر با تکیه بر فطرت و پرورش فطرت و نزدیکی به عین ثابت انسانیت است که از مرتبه جانوری فراتر می رود و آنچه در صورت اصلی و کلی آن، موجب نزدیکی و قرب و اتصال بشر به عین ثابت انسانیت می شود، پیروزی از ولایت الهی است. انسان (در هر وقت و عالمی که باشد) اگر تابع و پیرو تحت هدایت ولایت الهی نباشد، از عین ثابت انسانیت دور می شود و تحت ولایت طاغوت قرار می گیرد. ولایت طاغوت بر بشر، انسان را به مرتبه حیوانی و نهایتاً به سطح جانوری تقلیل می دهد.

صورت نوعی بشر مدرن، صورت حیوانی اقتصادی ـ جنسی است. باطن این صورت، در نازل ترین و دانی ترین مرتبه آن، ظهور و فعلیت پیدا می کند، یعنی در ظهور و تقرر در مقام جانوری. از زمان پدیدار شدن غرب مدرن، بشر مدرن به صور و انحاء مختلف باطن جانوری خود را آشکار می کند.

سوبژکتیویته و سوژه انگاری بشر در حقیقت یعنی تبیین فلسفی جانور روشی انسان و این اتفاقی است که در عالم غرب مدرن رخ داده است و بشر در مقام سوژه نفسانی خود بنیاد انگار با قرار گرفتن در حجاب ولایت نفس اماره، از عین ثابت انسانیت دور شده و خود را در مقام و مرتبه جانوری و جانور خویی و جانور روشی فعلیت بخشیده است.

اما نکته مهم اینجا است که با به تمامیت رسیدن مدرنیته و ورود عالم مدرن به مرحله بحران انحطاطی، سوژه نفسانی مدرن نیز دستخوش بحران و اضطراب و شکاف از درون شده است. در قرن بیستم در آثار داستانی و اشعار و نیز در کتب و رساله های فلسفی به وضوح نشانه ها و علائم تزلزل و فروپاشی سوژه نفسانی مدرن را شاهد هستیم.

بشر مدرن در کور بحران انحطاطی پسامدرن و در روزگار سیطره بی معنایی و بحران و غلبه مجاز بر واقعیت، در هیئت یک «جانور ابسورد» ظاهر شده است. برخی ظهورات این جانور ابسورد را در آثار داستانی و در شخصیت هایی چون ژوزف.ک در محاکمه اثر کافکا و گرگوار سامسا در مسخ (باز هم از کافکا) و در مورسو در بیگانه اثر کامو و نیز در آثار ابسوردیستی بکت و یونسکو و سال بلو و کوندرا و ساراماگو و بسیار نمونه های دیگر مشاهده کنیم.

مطالعات و تئوری پردازی های فلسفی و روانشناسی در آراء و آثار میشل فوکو، ژان بودریار، اریک فروم و ویکتور فرانکل، اروین یالوم و بسیاری دیگر به روشنی از حدوث بحران در من نفسانی مدرن حکایت و روایت می کنند.

در کور پست مدرن، وجه جنسی صورت نوعی بشر مدرن، بیش از پیش برجسته شده است. به عبارت دیگر در مدینه بحران زده پست مدرن شاهد آغاز نوعی تغییر ساختاری و جابه جایی میان دو مؤلفه اقتصادی ـ جنسی در صورت مثالی بشر بورژوا هستیم، به گونه ای وجه جنسی در صورت بندی بشر مدرن به مثابه حیوان اقتصادی ـ جنسی نقش و وزن پررنگ تر و فعال تری پیدا کرده است. من نفسانی در این کور پست مدرن رو به تجزیه و تکه تکه شدن می گذارد و ثبات و استحکام آن فرو می ریزد. نشانه های این اضطراب و تردید و بحران و روبه تجزیه و فروپاشی نهادن را در رویکرد امثال میشل فوکو به مفهوم سوژه دکارتی و نیز آراء تئوریسین های مکتب فرانکفورت در خصوص از خود بیگانگی بشر می بینیم.

بشر مدرن در کور بحران انحطاطی و در مدینه بحران زده پست مدرن در هیئت جانوری آبسورد ظهور کرده است. این جانور آبسورد درنده خوترین و سطحی ترین و بحران زده ترین و خشن ترین وجه و صورت بشر گرفتار خود بنیادانگاری نفسانی و سیطره نفس اماره است.

کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
اخبار مرتبط
محصولات مرتبط