کتاب «عقلگرایی در تفاسیر قرن چهاردهم» به قلم دکتر شادی نفیسی از سوی موسسه بوستان کتاب به چاپ سوم رسید. اثر حاضر با بررسی اندیشه دینی و تفسیر در دوره معاصر (بر مبنای المیزان، المنار، فی ظلالالقرآن، الجواهر و نمونه) درصدد تبیین زمینههای فراهم آورنده تحول در اندیشه مسلمانان و به تبع، مفسران است.
به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، تفسیرنگاری سرگذشتی بس طولانی و پرفراز و نشیب دارد. از همان روزهای نخست نزول وحی که آیات الهی بر زبان رسول اکرم(ص) جاری میگشت و بر مردم خوانده میشد، بودند کسانی که برای درک بهتر کلام الهی و پیام آسمانی قرآن، نزد پیامبر(ص) میآمدند و از حضرتش(ص) تفسیر و توضیح آیه را جویا میشدند. در واقع، پیامبر بزرگوار اسلام(ص) نخستین مفسر قرآن بودند.
در این ایام پرسشهای تفسیری اندک بود. درخشندگی وحی، چشمها را خیره ساخته بود. مبارزه با دشمن بیرونی و خصم درونی، مسلمانان را به خود مشغول داشته بود. وجود مبارک پیامبر(ص)، برترین الگوی مسلمانی و روشنترین تفسیر دینداری بود. و در کنار این همه، خلوص زبان و سادگی و بیپیراگی فهم مسلمانان صدر اسلام، موجب شده بود که بیان قرآن را تا حدود زیادی درک نمایند و پرسشهایشان اندک باشد.
این ایام کوتاه و سرنوشتساز سپری شد و از آن پس، وضع مسلمانان تغییر کرد. خورشید وحی غروب کرد و عمر درخشان پیامبر(ص) به فرجام رسید و زندگی را بدرود گفت. دشمن بیرونی مغلوب گشت و تمام جزیرةالعرب به دست مسلمانان افتاد و جنگ با کشورهای دیگر، پیروزیهایی پی در پی را به همراه داشت. ثروت و قدرت از هر سو به آنان روی آورد. قدم گذاشتن به سرزمینهای دیگر، درآمیختن با ملتها و تمدنهای جدید، آشنایی با دانش نوین، از دست رفتن خلوص زبانشان را در پی داشت. اینک با دور شدن از زمان صدر اسلام و با تغییر و تحول در وضعیت جامعه مسلمانان، نیاز به تفسیر برای درک بهتر قرآن، بیشتر احساس میشد. از این پس تفسیر، مسیری پرفراز و نشیب را طی کرد که اهل فن، آن را به مراحلی چند تقسیم کرده و برای هر دوره ویژگیهایی برشمردهاند.
در این میان، تفسیر دوره معاصر، سرآغاز مرحلهای نوین در تاریخ تفسیر به شمار میآید. تفسیر در این دوره دستخوش تحولی عظیم، از حیث کمیت و کیفیت شده است. در نتیجه روی آوردن بیش از پیش مسلمانان به اسلام، قرآن و تفسیر آن، تفاسیر متعددی در سراسر جهان پا به عرصه تالیف گذاشتند. جلوهگر شدن پرسشهای جدید و بهره بردن از یافتههای گسترده علمی، تفاسیر را حجیم ساخته و صنعت چاپ امکان تکثیر آنها را در نسخههای متعدد فراهم آورده است.
پرداختن به مباحث سیاسی، اجتماعی و علمی در تفسیر این دوره، امری نوظهور است که هیچگاه با این شدت و وسعت جلوهگر نشده بود. همچنین در این دوره، شاهد اوج گرفتن بحث درباره برخی موضوعات قرآنی، نظیر؛ وحی، ملائکه، جن، شیطان، معجزات، قیامت و برخی موضوعات متعلق به علوم قرآنی، همچون داستانهای قرآنی و اعجاز آن و پایبندی به برخی اصول تفسیری، مانند وحدت موضوعی کل قرآن و سورههای آن و در نتیجه، بحث از ارتباط سوره و آیات و اهمیت یافتن مساله سیاق هستیم. تفاسیر معاصر از حیث ابداع و به کارگیری روشهای تفسیری جدید، روش بررسی موضوعی قرآن و تفسیر مقالهای هم از تفاسیر پیش از خود متمایز است.
کتاب حاضر در دو فصل سامان یافته است. فصل نخست کتاب در چند بخش تدوین شده است. در بخش نخست، نگرش مسلمانان این دوره به دانش جدید تبیین شده و در بخش دوم، تحول نهاد و نگرش سیاسی و تاثیر آن بر حوزه تفکر دینی بررسی شده است. در بخش سوم، تاثیر مستشرقان بر حوزه تفکر دینی تبیین میشود. در بخش چهارم، تاثیر مکاتب جدید اجتماعی، اقتصادی و فلسفی عنوان شده و در بخش پنجم، تاثیر دستاوردهای جدید علمی و همچنین کلام مسیحیت بر حوزه تفکر دینی نمایانده شده است. در این فصول سعی شده تا با بررسی تاریخ اندیشه دینی و تفسیر در دوره معاصر، زمینههای فراهم آورنده تحول در اندیشه مسلمانان و به تبع آن مفسران را بازشناسانده و در حد امکان و اختصار بنمایاند. این امر به ما کمک میکند تا شناختی کاملتر از اندیشههای دینی و تاثیرپذیری آنها از دیگر حوزههای معرفتی و غیر معرفتی (نظیر عوامل اجتماعی و سیاسی و فرهنگی) به دست آوریم. همچنین میتوان گفت که دستکم به ما جایگاه درست اندیشهها و معرفتهایی را که در مقطع کوتاه زمان ثابت و خللناپذیر به نظر میرسند، مینمایاند.
برای فصل دوم با عنوان جلوههایی از عقلگرایی در تفسیر، چند موضوع مهم محوری در تفسیر انتخاب شده و در پنج تفسیر مورد نظر، بررسی میشود. این موضوعات عبارتند از: عقل، علم، آیاتی از قرآن که در آن از طبیعت و علوم سخن گفته شده است، ملائکه، جن، شیطان، معجزات پیامبران، امدادهای غیبی و عذابهای الهی. این موضوعات در دو بخش تنظیم شدهاند که هر یک بر مباحث متعددی شامل میشوند.
در بخش نخست، مساله عقل، علم و تفسیر آیات علمی قرآن از دیدگاه هر یک از پنج تفسیر بررسی شدهاند و در بخش دوم، موضوعات معجزات پیامبران، امدادهای غیبی و عذابهای الهی در قالب داستانهای قرآ، در کنار مساله ملائکه، جن و شیطان، از دیدگاه هر یک از پنج مفسر مورد نظر، بررسی شدهاند. در این فصل، با انتخاب این موضوعات کوشیده شده است تا نشان دهد از یک سو، علم به عنوان مهمترین دستاورد عقل بشری تا چه حد در تفسیر قرآن نقش دارد و از سوی دیگر به جایگاه والای اصول و مبانی عقلی در تفسیر واقف شویم تا با شناخت آن بتوانیم برخوردی روشمند با قرآن را در پیش گیریم، باشد که به درک بهتر آن نایل آییم.
هنگام بررسی یک موضوع در تفاسیر، برای دستیابی به نگرشی جامع از عقاید هر مفسر، دیدگاه هر مفسر را در مبحثی مستقل مطرح شدهاند و موضوعات مرتبط را در کنار هم آورده است. در بخش نخست، موضوع عقل و علم و تفسیر آیات علمی از نگاه پنج مفسر، در پنج مبحث مستقل مطرح شدهاند. در بخش دوم نیز همین شیوه به کار گرفته شده است. ملائکه، جن و شیطان، همچون مساله معجزات پیامبران و امدادهای غیبی و عذابهای الهی از امور ماورای مادی تلقی میشوند که به جهان غیب تعلق دارند. از اینرو، در بخش دوم نیز این موضوعات را از دیدگاه هر مفسر، یک جا مطرح کرده است.
آیات انتخاب شده برای این دو بخش، با مطالعه قرآن و همچنین مراجعه به کتبی که به نقد تفاسیر پرداختهاند، تعیین شدهاند و کوشش شده آیات مشابهی در تمام پنج تفسیر، بررسی شوند تا امکان مقایسه بین دیدگاههای این مفسران نیز میسر باشد. آن چه در تفسیر این موضوعات مورد توجه قرار گرفتهاند، عبارتند از: روش تفسیری مفسر مورد نظر، از این آیات، به مجاز و تمثیل گراییدن او و بهره گرفتن او از مطالب علمی و شیوهای که در صورت بروز تعارض بین تفسیر آیات و مباحث علمی پی میگیرد. همچنین دستیابی به نظر او درباره هدف قرآن از پرداختن به این موضوعات، روش بیان قرآن در این مقام و مخاطبان قرآن.
باید توجه داشت که پنج تفسیر مورد بررسی این اثر، تفاوتهای بسیار با هم داشتهاند. از این میان، تفسیر المنار با پرداختن به دوازده جزء قرآن، کوتاهترین این تفاسیر است. این کمبود در مباحثی که در سورههای بخش دوم قرآن بیشتر مطرح شده، کاملا محسوس است. علاوه بر این، هر یک از این تفاسیر، با تمام موضوعات قرآنی در یک حد از اهمیت برخورد نکردهاند. از اینرو، در بعضی موضوعات به تفصیل بیشتری وارد شدهاند و از بخشی دیگر به اختصار گذشتهاند. همین امر موجب شده تا پارهای از مباحث، غنیتر بنمایند و برخی دیگر به اجمال مطرح شوند. در این فصل نیز هدف، ارزیابی دیدگاهها نبوده است ـاگرچه در مواردی تاملاتی عنوان شده استـ بلکه سعی شده تنها به طرح و ارائه منصفانه دیدگاههای هر یک از مفسران بپردازد. با وجود تعداد فراوان فیشهای فراهم شده در این فصل، برای احتراز از اطاله کلام کوشش شده تا طریق اختصار را بپیماید، گزیده بگوید و در حد امکان مطالب را دستهبندی کند.
طرحی که برای این فصل در نظر گرفته شده است و فیشهایی که فراهم آمده، بسیار گستردهتر بوده؛ اما محدودیت زمانی و مجال این تحقیق اجازه نداده تا همه مباحث ارائه شوند.
دکتر نفیسی(نویسنده این اثر) در انتهای مقدمه خود یادآور میشود: «در آخر باید به چند توضیح کلی درباره این تحقیق اشاره شود.
نخست آن که مراد از عقلگرایی که در عنوان این تحقیق و در سطور آن مکررا از آن استفاده شده است، به هیچ روی، مکتب فلسفی خاصی که به این عنوان نام گرفته باشد، نیست. بلکه از عقلگرایی بدانگونه که تفسیرپژوهان معاصر مراد کردهاند، هرگونه تلاش عقلانی جهت همسوسازی یافتههای بشری با معارف قرآنی و یا نقد فرآیند فهم دینی با عقلانیت مراد کردهام که به نوعی علمی نگری به معنای اخص آن نیز وارد این بحث خواهد بود.
دوم آن که بنابراین گذاشته شده که هر توضیحی که درباره یک آیه از قرآن آمده باشد، تفسیر نامیده شود نه آن که لزوما همه قرآن یا بخش عظیمی از آن مورد بحث قرار گیرد. بنابراین، هر نوع نوشته به صورت کتاب، مقاله و اعلامیه یا سخنرانی که آیه یا آیاتی را بررسی کنند، تفسیر خوانده میشود.»
چاپ سوم کتاب «عقلگرایی در تفاسیر قرن چهاردهم» در شمارگان 1000 نسخه، 460 صفحه و بهای 90000 ریال راهی بازار نشر شد.