loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

مبلغی: مطهری به کاربرد اندیشه و تجلی آن در جامعه عنایت داشت

نویسندگان مرتبط : مرتضی مطهری | احمد مبلغی

معاون پژوهشی دفتر تبلیغات اسلامی گفت: شهید مطهری با ذهن سیستمی، پیگیر و هدفمند با سیر در اندیشه‌های موازی و رفت و برگشت های ذهنی، به محل تلاقی افکار می‌رسید و آن را مطرح می‌کرد.

استاد شهید مطهری از دانشمندان اسلامی است که ویژگی های بارز علمی او باعث شده است تا پس از سال ها از شهادت آن استاد فرزانه، هنوز درباره اندیشه های مکتوب و شفاهی‌اش بحث ها صورت گیرد و همواره به عنوان اسلام‌شناسی آگاه، عالمی زمان شناس، دانشمندی دردآشنا و فیلسوفی توانا مورد علاقه فرهیختگان و جوانان فکور باشد.

استاد مطهرى را به عنوان یک روحانى و اسلام شناس برجسته، به عنوان یک فیلسوف و متفکر ژرف اندیش، به عنوان یک استاد و نویسنده نمونه و به عنوانهاى دیگرى از این قبیل شناخته ایم. اما شناخت او به عنوان یک مصلح اجتماعى، نیاز مغفولى است که کمتر در مورد آن بحث شده است.

استاد مطهری شخصیتی بود بود که پاسخ‌گویی به شبهات زمانه و مقابله با انحرافات فکری و عقیدتی و عملی را مورد همت خویش ساخته بود تا آنجا که در قبال این مجاهدت عظیم علمی جان خویش را فدای آرمان خود ساخت.

نوشتار زیر گفت‌وگوی خبرنگار خبرگزاری رسا با حجت الاسلام احمد مبلغی، رییس پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی است که کوشیده با روش شناسی علمی به نقش اجتماعی و خصوصیات استاد مطهری بپردازد.

** یکی از مباحثی که در مورد اندیشمندان مطرح می‌شود روش شناسی علمی آن ها است، لطفا در مورد روش علمی استاد شهید مطهری و مشخصه‌های بارز فکری وی توضیح دهید.

شهید مطهری یک کتاب قبل مطالعه برای جامعه امروز است، برای تمام نسل جوان از همه سطوح؛ برای حوزویان و دانشگاهیان و پژوهشگران و کسانی که در عرصه تبیین دین قدم برمی دارند، شناخت روش و ویژگی های نهفته در روش او لازم است.

چند ویژگی بارز در شهید مطهری دیده می شود، اول اینکه سعی می‌کرد اندیشه های دینی را در خلاء پیگیری نکند و به صورت انتزاعی ارائه نکند، بلکه به کاربرد اندیشه و تجلی آن در جامعه عنایت داشت و آن بخش هایی از اندیشه را مطرح می کرد که دارای یک کارکرد در جامعه باشد. این مساله نشات گرفته از تفکر وی در مورد اسلام پاسخگو بود، به عنوان نمونه وقتی به مباحث کلامی نگاه می‌کنیم عمده بحث ها به صورت کلی و غیر معطوف به زمان است اما ذهن کارکردگرای استاد حتی این مباحث کلامی را با توجه به تجلی آن در روزگار و نوع تجلی آن ارایه می کند و در موضوعاتی مانند صفات الهی و خداشناسی به نمود بیرونی آن در جامعه توجه دارد.

به نظر من گفتمان کلامی استاد از دیگران به این جهت که دارای جنبه معاشرت با زمان است و کلام را به صحنه جامعه می‌آورد، از مباحث کلامی دیگران متمایز و برتر است و وی یک تحول آفرینی در این زمینه داشت.

دومین ویژگی این استاد شهید، قدرت تشخیص جایگاه اندیشه بود که با تمام توان بین اندیشه هایی که دارای وضعیت زیر ساختی و وضعیت روبنایی بود، تفکیک قایل می شد، در حالی که این مساله در افکار بسیاری از متفکران کمتر دیده و اندیشه‌ های آنان به صورت مخلوط ارائه می‌شود از این رو پژوهشگران باید به این نکته توجه بیشتری داشته باشند.

سومین مشخصه استاد مطهری این بود که اگر اندیشه ای به صورت درست و نادرست و بصورت حق و باطل ارائه می شد، توان تفکیک بین سره و ناسره را داشت و آن را به درستی تحلیل می کرد و بخش های درست را ارایه می‌داد.

چهارمین نکته ای که می توان درباره شهید مطهری بیان داشت، اکتفاء نکردن به بیان اندیشه بود، بلکه وی به سراغ اندیشه ها و مکاتب روز می رفت و سعی می کرد میان اندیشه های اسلامی و دیگر اندیشه های مطرح تطبیق کند تا اندیشه اسلامی با تمام زوایا و برتری ها جلوه‌گر شود، البته فضای مقایسه ای استاد مطهری دارای یک امتیاز خاص است چرا که وی دقیقا به نقطه برخورد و محل تضارب آراء اشاره می کرد. ذهن دستگاه‌مند، پیگیر و هدفمند وی با سیر در اندیشه‌های موازی و رفت و برگشت های ذهنی، به محل تلاقی افکار می رسید و آن را مطرح می‌کرد.

نکته پنجم که باید به آن اشاره کنم، تفکر شهید مطهری در مورد جامعیت و شاملیت اسلام است که نیازی به وام گرفتن از مکاتب دیگر ندارد و دین اسلام مجموعه ای به هم پیوسته و منسجم است که پاره ای از آن پاره ای دیگر را تکمیل می کند، استاد مطهری در بحث های خود از این خواستگاه بحث می کرد.

استاد مرتضی مطهری از دانشمندانی بود که حس خیر جویی اجتماعی در وجودش موج می زد و بعنوان یک مصلح اجتماعی در عرصه فکر و عمل شناخته شده است، روش استاد را در مقابله با معضلات فکری و رفتاری جامعه تبیین کنید.

شهید مطهری برخوردار از ذهن دارای دقت در جامعه و روان آدمی بود و به نگاه ها و نکات روان شناختی در عرصه اجتماع توجه داشت.

در بیان معضلات اجتماعی، وی چند ویژگی داشت، اول اینکه یک معضل را جدای از سایر معضلات جامعه مطرح نمی‌کرد و معضلات را به صورت جزیره‌ای پراکنده و جدا از هم نمی‌دیدند بلکه با نگاه جامعه شناختی به ربط و پیوند میان معضلات توجه داشت.

دوم اینکه به بیان معضل و مشکل اکتفاء نمی کرد، بلکه سریع به بیان راه حل برخواسته از مکتب ناب الهی می پرداخت، و در همین راستا اگر به معضلی اشاره می کرد چند برابر آن پاسخ می داد.

نکنه دیگری که باید اشاره کنم این است که هیچ گاه معضل را در قالب یاس آور ارائه نمی کرد، بلکه با امید و شوق به اصلاح آن و با نگاه سهولت ساز و افق آینده به راه حل دادن برای آن مشکل فکری یا معضل اجتماعی می پرداخت، از این رو با مطالعه کتاب های ایشان ناامیدی به خواننده منتقل نمی شود؛ خلاصه اینکه ادبیات او ادبیات ناامید کننده نیست.

ویژگی دیگر استاد مطهری در مقام یک مصلح اجتماعی، توجه به جایگاه معضلات بود تا مشکل درجه سه و چهار جای معضل درجه یک را نگیرد، یعنی در طبقه بندی معضلات، اول به مشکلاتی که جنبه علّی داشتند می پرداخت که این ناشی از ذهن فلسفی و دقت علت یابی استاد مطهری بود.

نقش همت و کار در زندگی استاد مطهری چگونه بود؟

از اخلاق استاد مطهری این بوده است که فوت فرصت نمی کرده و از اتلاف وقت بر حذر بوده، چه هدر دادن عمدی و ارادی و چه از نوع بی نظمی، چون بعضی وقت ها انسان زیاد کار می کند اما چون در چارچوب منظمی عمل نمی کند، بازدهی او پایین است. بهعنوان نمونه به مطالعاتی می پردازد که کمتر برای خود یا جامعه اش فایده دارد.

استاد مطهری به هیچ وجه زمان را از دست نمی داد و همت و تلاش مضاعف و انبوه شده برای کار علمی داشت. هم از نظر کمی و هم کیفی کارهای ایشان بسیار زیاد است.

روز شهادت استاد مطهری به پاسداشت خدمات دلسوزانه این استاد در راه تربیت و تعلیم نسل جوان، روز معلم نامیده شده است، معلم چه جایگاهی در فرهنگ اسلامی دارد؟

کرامت استاد در اسلام بسیار مورد تاکید است و دارای مبانی ای است که می توان به کرامت علم اشاره کرد.

توضیح اینکه معلم چون به بیان و ارائه علم می پردازد و گوهر علم را به متعلم بیان می دارد، دارای ارزش اکتسابی می‌شود. در قرآن هم به درجات و برتری علم و عالم اشاره شده است.

مبنای کرامت استاد در اسلام، قاعده شکر است که این قاعده اگر نادیده گرفته شود، به صورت یک ویروس، تمام وجود انسان را در بر می‌گیرد و از منظر اسلام ناسپاسی از فرد، ناشکری در مقابل خداوند است.

معلم می تواند حقایق و علم را در وجود خودش حبس کند، اما با فداکاری آن را به دانش آموز ارائه می کند و او را هدایت و کمک می کند، از این رو ناسپاسی در مقابل او ، ناسپاسی در مقابل خداوند است.

دوشنبه 27 اردیبهشت 1389
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
اخبار مرتبط
محصولات مرتبط