جبهه‌های فرهنگی امروز

رئیس فرهنگستان علوم اسلامی قم گفت که سکولارها برای بسط اسلام سازشکار تلاش می‌کنند و ما نیز در مقام دفاع از اسلام تمدن ساز هستیم.

به گزارش شبکه ایران، حجت الاسلام میرباقری را همه با فرهنگستان علوم و مخصوصاً نظریه علوم بومی یا اسلامی می شناسند. شاید مهمترین کوشش وی مربوط به تحول فلسفه اسلامی در جهت شیعی شدن از یک سو و عملی شدن از سوی دیگر باشد.
وی با «ویژه نامه رمز عبور 3»، ضمیمه رایگان روزنامه ایران، مصاحبه کرده است که مهمترین بخش های آن را در ادامه می خوانید:

**در نگاه کلان سه قرائت از اسلام در بین مسلمان‌ها وجود دارد یکی قرائت سکولاریست‌های مسلمان؛ البته آنها طرفداران زیادی در دنیای اسلام ندارند. جبهه دوم طرفداران مدرنیته اسلامی هستند؛ کسانی که تجدد را قبول کرده یا لااقل وجه‌هایی از تجدد را پذیرفته اند، هر چند آن را فاقد اخلاق و معنویت قابل ‌قبول می‌دانند ومایلند ترکیبی از معنویت و اخلاق اسلامی با دستاوردهای تجدد بسازند. ایده‌آلی که برای دنیای اسلام ارائه می‌دهند ایجاد یک ژاپن اسلامی است که پیشرفت و توسعه‌ ژاپن را توأم با اخلاق و معنویت اسلامی داشته باشد. جبهه سوم، طرفداران تمدن اسلامی هستند که معتقد به مدنیتی متمایز با جریان تجدد است؛ بر این مبنا اسلام می‌تواند تمدن جدیدی را مبتنی بر فرهنگ، معنویت، اخلاق و ایدئولوژی خویش بنا گذارد.

**امروزه ایران یکی از کشورهای تأثیرگذار در موازنه‌های جهانی است و کسی انکار نمی‌کند. مثلاً وقتی رئیس جمهور، خبری را اعلام می‌کند رسانه ها با حساسیت زیادی دنبال می کنند. واضح است اگر کشور ضعیفی بودیم کاری با ما نداشتند.

**سکولاریست‌های مسلمان با صراحت اعلام می‌کنند اسلام یک دین معنوی حداقلی مربوط به حوزه‌ حیات فردی و زندگی شخصی است؛گاه با تحلیل‌های عرفانی آن را هم نسبی می‌کنند.

**می‌گویند اگر هم در زمینه‌های اجتماعی از اسلام حرفی می‌بینید، مربوط به فرهنگ رایج زمانه‌ خودش یعنی فرهنگ قبیله‌ای است و فقط به کار تدبیر جامعه‌ قبیله‌ای می آید.

**مدرنیست های مسلمان برای اسلام حکومت قائلند، اما نه حکومتی حداکثری که تمدن جدیدی را مبتنی بر فرهنگ جدید در مقیاس جهانی بنا کند! تا مستلزم تکنولوژی، عقلانیت و ساختارهای جدید باشد.

**کسی مثل «تقی‏زاده»‌ که می‌گوید نجات ما در غربی شدن از مغز سر تا نوک پا است، لازم نیست جاسوس باشد! او کاردار فرهنگی غرب است و اگر کشور را دست او بدهید به غرب تحویل می‌دهد.

**به هر حال مدرنیست های اسلامی هنگام تبیین رابطه میان عقل و وحی، علم و دین و همچنین فلسفه و دین دچار پارادکس می شوند.

**سکولاریست های مسلمان، انقلاب اسلامی را تا جایی حق می‌دانند که حداکثر یک حرکت ملی عدالتخواهانه باشد، یعنی نظام خود را از پادشاهی به یک نظام دموکراتیک تغییر دهد. سایر ادعاهای انقلاب اسلامی را ناحق می‌دانند و تصریح می‌کنند، از همان اول صادر کردن انقلاب بی‌معنا بود. همین‌ها وقتی اصل ولایت فقیه در قانون اساسی تصویب شد تصمیم گرفتند که مجلس خبرگان را منحل کنند، آنها همین ملی‌ مذهبی‌ها بودند.

**مدرنیست های مسلمان، انقلاب اسلامی را انقلابی می‌دانند که فراتر از حوزه ملی است، در داخل می‌خواهند جمهوری اسلامی بسازند ومدعی هستند می خواهند در خارج موازنه را به نفع اسلام تغییر دهند، اما در تعامل و در همکاری با غرب، نه در مبارزه با آن.

**سکولارها غرب را اخلاقی می دانند، دشمنی را توهم می‌پندارند و ما را دشمن تراش فرض می کنند.

**دموکراسی، کفر شرح صدر یافته است لذا من با این تقسیم‌بندی‌ها که دموکراسی را در طبقه تجدد و سلطنت را به سنت می‌برند مخالفم، شما حق و باطل دارید و هر دو هم گذشته و آینده دارد.

**آنها برای بسط اسلام سازشکار تلاش می‌کنند و ما نیز در مقام دفاع از اسلام تمدن ساز هستیم.