loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

جهاد در مسیر اقتدار فرهنگی

الزامات و موانع تحول به فرهنگ اقتدارآفرین / اندیشنامه مهندسی فرهنگی - 8

ناشر دیدمان

نویسنده جمعی از نویسندگان

با همکاری اندیشکده برهان

سال نشر : 1398

تعداد صفحات : 101

خرید پیامکی این محصول
جهت خرید پیامکی این محصول، کد محصول، نام و نام خانوادگی، آدرس و کد پستی خود را به شماره زیر ارسال نمایید: کد محصول : 69416 10003022
165,000 تومان
افزودن به سبد سفارش

معرفی کتاب

کتاب جهاد در مسیر اقتدار فرهنگی: الزامات و موانع تحول به فرهنگ اقتدارآفرین از انتشارات دیدمان منتشر شده است.

منطقیان گزاره‌ای دارند با این مضمون که «علل موجدۀ هر چیز علل مبقیۀ آن هم هست» بدین معنا که هر پدیده یا رخداد اجتماعی‌سیاسی دارای یک سری دلایل و عوامل به‌وجود‌آورنده است که آن رخداد برای ابقاء و تداوم خود، می‌بایست همواره آن‌ها را مدنظر داشته باشد. در غیر این صورت، آن رخداد یقیناً دچار اضمحلال یا انحطاط خواهد شد.

برای مثال، انقلاب اخیر مصر با علل موجده‌ای چون نفی نظام دیکتاتوری، نفی «تحقیر هویتی» (که برای سال‌ها توسط نظام دیکتاتوری بر مردم مصر تحمیل شده بود) و بازگشت اسلام به عرصۀ سیاست و اجتماع، توانست نظام استبدادی و وابستۀ نا«مبارک» را به زمین بکشاند و در انتخابات نیز نامزد حزب اسلام‌گرای «اخوان‌المسلمین» رأی آورد و «محمد مرسی» به‌عنوان رئیس‌جمهور جدید انقلاب مصر انتخاب شد. اما با روی کار آمدن مرسی، گویا وی عوامل موجدۀ خود را فراموش کرد و با عدول از آن‌ها، مجدداً در دامن کشورهای غربی و به‌خصوص ایالات‌متحده افتاد و نتیجه آن شد که می‌بینید.

از این زاویه، «انقلاب اسلامی» ایران نیز دارای یک سری علل موجده است که یقیناً می‌بایست آن‌ها را به درستی بشناسیم. اما سؤال آنکه علل موجدۀ انقلاب اسلامی چیست؟ چه عوامل و شاخص‌هایی در پدید آمدن انقلاب اسلامی سهیم و مهم بوده‌اند؟

در پاسخ به این سؤال، محققان و نظریه‌پردازان عوامل مختلفی را بیان کرده‌اند. عده‌ای معتقدند پیروزی انقلاب اسلامی معلول سیاست‌های اشتباه نظام شاهنشاهی و استبدادی گذشته بوده است که «آزادی‌های مدنی» مردم جامعه را از بین برده بود. عده‌ای دیگر عدم «توسعۀ اقتصادی» و مشکلات معیشتی مردم را علت به‌ وجود آمدن انقلاب اسلامی می‌دانند و عده‌ای دیگر نیز نگاه روان‌شناختی دارند و از مسائلی نظیر «محرومیت نسبی» یا شکاف بین «انتظارات ذهنی» و «واقعیات عینی» سخن می‌گویند.

همۀ این تئوری‌ها اگرچه ممکن است از «زاویه‌ای» درست باشند، اما از آن‌ها نمی‌توان به «علت موجده»ی انقلاب اسلامی نام برد؛ که اگر این‌ها درست بود، تحلیل‌گران و سیاست‌مداران غربی به‌راحتی می‌توانستند انقلاب ایران را «پیش‌بینی» کنند و حتی از وقوع آن جلوگیری نمایند. حال‌آنکه به گواهی تاریخ، هیچ‌کدام از تحلیل‌گران و ناظران بیرونی، توانایی شناخت و فهم انقلاب اسلامی را نداشتند. به این موضوع حتی سیاست‌مداران غربی نیز اعتراف کرده‌اند. مثلاً جیمی کارتر، رئیس‌جمهور وقت ایالات‌متحده، در خاطرات خود می‌نویسد: «من از رئیس وقت سازمان سیا که به ‌دلیل پیروزی انقلاب اسلامی از کار برکنار شد پرسیدم: یعنی شما با این همه آدمی که در دنیا دارید، با این همه تجهیزات فوق پیشرفته، با این همه بودجه‌ای که صرف می‌کنید، نتوانستید انقلاب مردم ایران را پیش‌بینی کنید؟ او در پاسخ گفت: آنچه در ایران روی داده است یک بی‌تعریف است، کامپیوترهای ما آن را نمی‌فهمند.»

بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی، 1396/10/06
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
شما هم می توانید گزیده انتخابی خود از کتاب را ثبت کنید.
نام و نام خانوادگی
عنوان
برگزیده
کد امنیتی
محصولات مرتبط
بازدیدهای اخیر شما