loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

خاطرات جاوید: خاطرات شفاهی جواد نظام پور، اولین فرمانده ادوات لشکر ویژه شهدا

تاریخ شفاهی فرماندهان و رزمندگان استان خراسان 2

ناشر نشر ستاره ها

مصاحبه گر سید علیرضا میری

تحقیق و تنظیم کتاب سید علیرضا میری

سال نشر : 1397

تعداد صفحات : 550

خرید پیامکی این محصول
جهت خرید پیامکی این محصول، کد محصول، نام و نام خانوادگی، آدرس و کد پستی خود را به شماره زیر ارسال نمایید: کد محصول : 69423 10003022
احتمال تاخیر در تهیه
39,000 37,100 تومان
افزودن به سبد سفارش

«در سنین کودکی، یعنی تا سه یا چهارسالگی مادرم مرا همراه خود به حمام عمومی زنانه می برد. آن حمام، یک دلاک داشت به نام عزیز خانم. با هیکلی درشت و هیبتی مردانه و دست هایی قوی. با یک دستش چنان من را مهار می کرد که نمی توانستم جُم بخورم و توان هر حرکتی را از من سلب می کرد و با دست دیگرش، بدون توجه به ناله ها و فریادهای من، سر و بدنم را می شست. آن قدر کف و آب حمام به خورد من می داد که تا چند روز چشم هایم می سوخت و آروغ که می زدم بوی حمام را از حلقم احساس می کردم. یک سره هم می گفت: «تکون نخور، صدات در نیاد تا کف به حلقت ندم.»

عزیزخانم شده بود ملکهٔ عذاب من و هر زمان که او را حتی بیرون حمام می دیدم، از ترس مشت و مالش، دوان دوان از طرف دیگر کوچه فرار می کردم. این عزیزخانم چند پسر داشت که یکی از آنها همان حسین علامه بود. طبیعی بود تا جایی که می توانستم سعی می کردم فاصله ام را با حسین هم حفظ کنم. این حس ترس و دلهره از عزیزخانم، تا سال های سال همراه من بود و از او حساب می بردم.»
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
شما هم می توانید گزیده انتخابی خود از کتاب را ثبت کنید.
نام و نام خانوادگی
عنوان
برگزیده
کد امنیتی
محصولات مرتبط
بازدیدهای اخیر شما