loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

یوما

5 (2)

ناشر کتاب نیستان

نویسنده مریم راهی

سال نشر : 1394

تعداد صفحات : 212

خرید پیامکی این محصول
جهت خرید پیامکی این محصول، کد محصول، نام و نام خانوادگی، آدرس و کد پستی خود را به شماره زیر ارسال نمایید: کد محصول : 41377 10003022
51,000 48,500 تومان
افزودن به سبد سفارش

معرفی کتاب

خلق اثر داستانی آیینی در روزها و سال های اخیر به تناسب تغییر نظام فکری و ماهیت زیستی؛ نیاز به یک پوست اندازی تازه را به خوبی درک کرده است. بر همین اساس چه نویسندگان قدیمی و صاحب قلم و چه نویسندگان جوانی که برای ارتباط گرفتن با مخطبان خود این شیوه از نوشتن را مد نظر دارند، به روشنی درک کرده اند که دیگر نمی توان با صرف بازخوانی و بازنویسی داستانی زندگی نامه چهره ها و بزرگان دین، دست به جلب مخاطب زد. این مساله حتی در قامت ادبیات کودک و نوجوان نیز خود را نشان داده است تا جایی که آثار کلاسیک و فاقد جذابیت های نوشتاری برای این گروه سنی، حتی با بهترین تصویرگری ها نیز در کسب مخاطب ناتوان بوده­اند.

در چنین فضایی نویسندگان جوان با تقویت خلاقیت ادبی و نیز موفقیت در کشف و پرورش زاویه نگاه های تازه برای خلق اثر ادبی، کمابیش موفق شده اند تا چهره ای تازه از یک شخصیت یا واقعه ادبی در قالب داستان بسازند که منش و شخصیت آن فرد را به شیوه ای بدیع و دلچسب چنان روایت کنند که حتی در صورت آشنایی مخاطب با آن موقعیت، از منظر شیوایی متن بار دیگر او را به سوی خود جلب کند.

رمان «یوما» نوشته مریم راهی را باید چنین اثری دانست، اثری که برای هر مخاطب ادبیات دینی و با هر نوع سلیقه ای، حرف هایی جدی و تازه برای روایت دارد. بستر اصلی این رمان بیان فرازهایی از زندگی حضرت خدیجه کبری (س) است. نویسنده موقعیت زمانی روایت خود را از ساعت­های منتهی به ولادت حضرت فاطمه زهرا (س) شروع کرده و با توصیف تؤامان موقعیت منزل، ذهنیت حضرت خدیجه و مردمان شهر که نمایندگانی از آنها به بهانه هایی به منزل پیامبر (ص) رفت آمد دارند، داستانی را تعریف می کند که بیشتر از جذابیت های قصه­پردازانه، از منظر روایت لذت­بخش است.

نویسنده به دلیل نیت خود برای جلب بخش وسیعی از مخاطبان، با وجود انتخاب یک زاویه دید غالب، به صورت متناوب نقطه نگاه پرداخت روایت را تغییر می­دهد. در واقع چندین روایت موازی را با چند زاویه دید به ظاهر متفاوت با یکدیگر در دل داستان نشانده است.
از یک سو او راوی سکنات و وجنات خدیجه کبری در آستانه میلاد حضرت زهراست. نویسنده در این نقش به زیبایی هر چه تمامتر تصویری مینیاتوری و بسیار تأثیرگذار از شیفتگی بانوی بزرگ اسلام به پیامبر اکرم را تصویر کرده است. خلق صحنه هایی چون عطرآمیز شدن بدن کودکانی که پیامبر آنان را نوازش کرده و یا دیالوگ هایی که نمایانگر گفتگوی رسول اکرم (ص) با خدیجه است از درخشان ترین و ماندگارترین بخش های این رمان از این منظر است.

از سوی دیگر این داستان تصویری رئالیستی از مکه و مدینه در دوران حیات پیامبر اکرم (ص) به تصویر می کشد و به طور غیر مستقیم به ارزش گذاری های اجتماعی اعراب جاهلیت اشاره می کند؛ به روشنی و البته به دور از هرگونه بیرون­زدگی از اسلوب داستان.

جدای از این، موفقیت مهم نویسنده کتاب یوما، در ترسیم سیمای کفار در زمان پیامبر اکرم است. نویسنده برای این منظور با بهره گیری هوشمندانه و بسیار هنرمندانه از ادبیات و واژه ها، جان باورها و اعتقادات اعراب در دوران بعثت را در قالب دیالوگ هایی که نشان از توان اعراب آن دوران در بهره مندی از کلمات و واژگان نیز هست به تصویر می کشد. این هنرمندی در لفاظی های شخصیت هایی مانند ام­جمیل به بهترین شکل ممکن خود را به تصویر کشیده و جذابیت متن را دوچندان می کند. از این نقطه نگاه شاید بتوان استراتژی نویسنده برای ترسیم چهره قهرمان داستانش از زبان چهره های منفی را یکی از موفقیت های مهم این رمان دانست.

نام این رمان برگرفته از عبارتی است عربی که کنیز حضرت خدیجه به وی اطلاق می کند. نام یوما توسط نویسنده چنان هوشمندانه در بخش هایی از متن قرار گرفته است که مخاطب پس از به پایان رساندن کتاب، به ناخودآگاه به معنای آن پی برده و علت اطلاق آن به چنین بانویی را درک می کند.

از این زوایا رمان «یوما» را باید یکی از موفق ترین و خواندنی ترین آثار داستانی دینی در روزگار خود بدانیم که با شیوه نگاه و نگارشی بدیع و جذاب، چهره رحمانی تازه ای از پیامبر رحمت و همسر وی به تصویر می کشد. یوما نوشته مریم راهی است و در انتشارات نیستان منتشر شده است.

نفیسه چشمانی درشت دارد که چون سرمه می‌کشد رنگ قهوه‌ای‌اش بیش جلوه‌گر می‌شود. از صفیه شنیده‌ام شبیه مادرش است در ملاحت رخسار و بلندی قامت و رسایی صدا. افسوس که عمرش کوتاه بود. گردن‌آویز مرواریدش را که همتا ندارد در میان جواهرات یمن، و از کودکی تا به حال حتی ساعتی هم از خود دورش نکرده و مدام او را می‌بینی که دست میان مرواریدها برده است و بازی‌شان می‌دهد، میان دو انگشت می‌گیرد و پیچ و تابی می‌دهد و یک‌نفس:

ـ سیده نساء قریش هستی تو... چهره‌های مشهور عرب و عجم را می‌شناسی... با سران یهود و نصارا ملاقات داشته‌ای... با پادشاهان ممالک مجاور در داد و ستدی... آن هم در روزگاری که زنان یا مطربند و خنیاگر، و یا خانه‌نشین و واپس‌مانده...

سپس آمیخته با نیشخندی:

ـ چه سود که آن همه شأن و شوکت را داده‌ای و در عوض این تنهایی بی‌ارزش را گرفته‌ای... اَنیست شده مشتی برده و مسکین و درمانده و یتیم...

و با دست اشاره می‌کند به ربیع و وهب که هنوز عطر گیسوان یکدیگر را می‌بویند. ادامه می‌دهد:

ـ اینها را که نمی‌شود گفت قوم و قبیله... آیا تو از سوی آسمان، مأمور شده‌ای که این تنهایی را به دوش کشی؟

ربیع و وهب مرا یاد قاسم و عبدالله‌م می‌اندازند. دست‌برکمرِ پردرد، خود را به ربیع می‌رسانم، کنار نخل بر دو زانو می‌نشینم و دست دراز می‌کنم سوی وهب که قدمی آن طرف‌تر ایستاده و کارش شده اینکه دست بر گیسوانش بکشد و چون دستش عطرآگین شد پایین بیاورد و ببویدش. هر دو را در آغوش می‌گیرم:

ـ رسول خدا بر سر هر طفلی که دست بکشد عطر خوش دستانش بر سر آن طفل می‌ماند... گیسوان زیبای شما دو تن عطرآگین‌ترین گیسوانی‌ست که من تا کنون بوییده‌ام...

سپس دست بر چشمان اشک‌آلود ربیع می‌کشم و دمی عمیق فرو می‌برم، عطر دل‌انگیز دستان محمدم در تمام جانم می‌پیچد و دردم تسکین می‌یابد، آن چنان که می‌پندارم شاید مادر شدن رزق امروزم نباشد. ربیع به تعجیل می‌چرخد سوی من، چشمانش می‌درخشد و پایش را در آغوشم تکانی می‌دهد و:

ـ یعنی که رسول خدا ما را بیشتر از سایرین دوست می‌دارد؟

نفیسه دلش می‌سوزد به حال رنج‌هایی که تا به امروز دیده‌ام از این قوم و قبیله. تلخی کلامش خاطرم را نمی‌آزارد از این روی که یقین دارم بغض و کینه‌ای به دل ندارد. می‌آید و طفلان را به سوی بازی‌شان روانه می‌کند:

ـ آری، ربیع!... معنایش همین است که خود گفتی...
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
نظرات

معصومه خسروی

قشنگ و دلنشین...

17 خرداد 1398

شما هم می توانید گزیده انتخابی خود از کتاب را ثبت کنید.
نام و نام خانوادگی
عنوان
برگزیده
کد امنیتی
محصولات مرتبط
اخبار مرتبط
بازدیدهای اخیر شما