loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

آوای وحش (افق / جیبی)

رمان های جاویدان جهان

ناشر افق

نویسنده جک لندن

مترجم محسن سلیمانی

سال نشر : 1401

تعداد صفحات : 256

خرید پیامکی این محصول
جهت خرید پیامکی این محصول، کد محصول، نام و نام خانوادگی، آدرس و کد پستی خود را به شماره زیر ارسال نمایید: کد محصول : 100675 10003022
165,000 156,800 تومان
افزودن به سبد سفارش

معرفی کتاب

باک سگ نیرومندی است که در خانه‌ی اعیانی قاضی میلر از همه‌ی سگ‌ها ارج بیشتری دارد. مردم گروه به گروه به دنبال طلای زرد به قطب شمال هجوم می‌آورند و در این میان مانوئل -باغبان خائن- باگ را می فروشد و باک از روزهای شومی که انتظارش را می‌کشد،‌ بیخبر است.

آوای وحش حاصل بسیاری از تجربه‌های نویسنده‌اش در قطب شمال است.

این کتاب بعدها به هفتاد زبان ترجمه شد و میلیون‌ها نسخه از آن در سراسر جهان به فروش رسید. جک لندن به قول خودش آوای وحش را در مدت «سی‌روز جان کندن» نوشت. او در این رمان نیز- مانند رمان سپید دندان- شخصیت سگی را از درون دیده و عشق و دلبستگی او به انسان را به نمایش گذاشته است.

باک، روزنامه نمی‌خواند وگرنه می‌فهمید که خطری در پیش است. خطری که فقط او را تهدید نمی‌کرد، بلکه در کمین همهٔ سگ‌های آن منطقهٔ ساحلی و هر سگی بود که عضلاتی نیرومند و پشم‌هایی بلند و گرم داشت و پشم‌هایش، بدنش را در برابر برف و سرما حفظ می‌کرد. چرا که مردم از پی یوجت ساوند گرفته تا سان دیه‌گو، همگی به قطب شمال هجوم آورده بودند. آن‌ها فلز زردرنگی پیدا کرده بودند و هزاران نفر دیگر هم به سرزمین‌های شمالی هجوم می‌بردند تا به آن‌ها ملحق شوند و دنبال طلا بگردند. این‌ها هم سگ می‌خواستند؛ سگ‌هایی تنومند، قوی هیکل، نیرومند و بااراده‌ای که دوش به دوش هم فعالیت کنند.
باک در خانهٔ بزرگ قاضی میلر، در درهٔ آفتابگیر سانتاکلارا زندگی می‌کرد. این خانه دور از جاده و نیمی از آن پشت درختان پنهان بود. اگرچه از لابه لای شاخه‌های درختان می‌شد نمای ایوان وسیع و خنکی را دید که در چهار طرف خانه بود. راه کالسکه روی خانه، چمن‌زارها و درختان سپیدار بلند را دور می‌زد و به خانه می‌رسید. فضای پشت خانه جادارتر و وسیع‌تر از قسمت جلوی آن بود. آن‌جا طویله‌های بزرگی بود که ده دوازده مهتر و پسربچه درشان مشغول کار بودند و چند ردیف کلبهٔ خدمتکارها، اتاق‌های کوچک، دست‌شویی، درختان مو، علف‌زارهای سبز و باغ‌های میوه هم در آن قرار داشت. به علاوه تلمبه‌ای برای کشیدن آب از چاه و استخر سیمانی بزرگی بود که پسران قاضی میلر صبح‌ها و بعدازظهرها که هوا خیلی گرم بود، برای این‌که خودشان را خنک کنند، در آن شنا می‌کردند.
اما فرمانروای این زمین‌های وسیع، باک بود. باک این‌جا به دنیا آمده بود و چهار سال می‌شد که همین‌جا زندگی می‌کرد. درست است که سگ‌های دیگری هم بودند که در لانه یا اتاق‌های نیمه تاریک آن‌جا زندگی می‌کردند، اما آن‌ها به حساب نمی‌آمدند. حیوانات عجیبی بودند که خیلی کم پیدای‌شان می‌شد، مثل سگ ژاپنی توتس، یا سگ بی‌پشم مکزیکی ایزابل که انگار هیچ‌وقت دماغ‌شان را از لانه‌شان بیرون نمی‌آوردند و باز چند سگ شکاری دیگر بودند که وقتی توتس یا ایزابل از پنجره نگاه‌شان می‌کردند، با صدای بلند پارس می‌کردند و یک لشکر خدمتکار مسلح به جارو و زمین شورهای دسته بلند، از آن‌ها محافظت می‌کردند.
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
شما هم می توانید گزیده انتخابی خود از کتاب را ثبت کنید.
نام و نام خانوادگی
عنوان
برگزیده
کد امنیتی
محصولات مرتبط
بازدیدهای اخیر شما