loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

طلسم قلعه اسیرآباد

مجموعه داستان به هم پیوسته نوجوانان

ناشر صاد

نویسنده محمدرضا براری

سال نشر : 1401

تعداد صفحات : 154

معرفی کوتاه

در طلسم قلعۀ اسیرآباد با نادر به سوراخ‌سنبه‌های روستاهای شمال سرکشی می‌کنیم و از ماجراهای عجیب‌وغریبی سر درمی‌آوریم که گاهی ما را می‌ترساند و گاهی می‌خنداند و گاهی با خواندنشان از تعجّب شاخ درمی‌آوریم.

موجودی تمام شده ؛ درصورت شارژ مجدد به من اطلاع بده notify_me

صبح با صدای نعره‌های آقاجان از خواب بیدار شدم. وسط یک خواب رؤیایی بودم؛ وسط یک قصر باشکوه. داشتم به‌سمت دختری قدم برمی‌داشتم. دختر شبیه ماه بود. منتظر بود بروم که بهرام هم وارد خوابم شد. بعد آقاجان فریاد کشید. دختر داشت محو می‌شد که بهرام شروع کرد به خندیدن. دختر محو شده بود. صدای فریادهای آقاجان می‌آمد. آقاجان به سرش می‌کوفت و توی حیاط مه‌گرفته می‌دوید. مهندس نبود. آقای مهندس انگار آب شده بود و رفته بود توی زمین.
  • زبان کتاب
    فارسی
  • سال نشر
    1401
  • چاپ جاری
    1
  • تاریخ اولین چاپ
    1401
  • شمارگان
    1000
  • نوع جلد
    جلد نرم
  • قطع
    رقعی
  • تعداد صفحات
    154
  • ناشر
  • نویسنده
  • وزن
    184
  • تاریخ ثبت اطلاعات
    دوشنبه 26 دی 1401
  • تاریخ ویرایش اطلاعات
    شنبه 1 بهمن 1401
  • شناسه
    102712
  • دسته بندی :
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
شما هم می توانید گزیده انتخابی خود از کتاب را ثبت کنید.
نام و نام خانوادگی
عنوان
برگزیده
کد امنیتی
محصولات مرتبط
بازدیدهای اخیر شما