از مدینه تا مدینه: مقتل عاشورا
ذکر مصائب حضرت سیدالشهداء
سال نشر : 1396
تعداد صفحات : 280
خرید پیامکی این محصول
جهت خرید پیامکی این محصول، کد محصول، نام و نام خانوادگی، آدرس و کد پستی خود را به شماره زیر ارسال نمایید:
کد محصول : 104120
10003022
معرفی کتاب
محمدمهدی تاج لنگرودی در کتاب «از مدینه تا مدینه: مقتل عاشورا» به موضوعاتی مانند ذکر وقایع شب و روز عاشورا و پس از آن (نه بهشکل صرفاً روایت تاریخی) و ذکر مواردی همچون شهادت حر بن یزید ریاحی، شهادت حضرت قاسم بن حسین (ع)، شهادت حضرت علی اکبر (ع)، شهادت حضرت ابوالفضل العباس (ع)، وداع امام حسین (ع) با امام سجاد، شهادت امام حسین (ع)، صحنهٔ سوزناک عصر دهم و شب یازدهم محرم و… پرداخته است.این واقعه بزرگ سرشار از حاشیهها و خردهروایتهایی دردناک است که طی قرنها به شیوههای گوناگون روایت و بازتعریف شده است. از این واقعه بارها و بارها برای تولید آثار ادبی (داستان، رمان و شعر)، نمایشی (فیلم سینمایی، سریالهای تلویزیونی، نمایش و تئاتر)، موسیقی و و هنرهای تجسمی در ایران و کشورهای دیگر برداشت و اقتباس شده است.
این کتاب ارزشمند از مدینه تا مدینه به قلم محمدمهدی تاج لنگرودی در انتشارات سوره مهر منتشر شده است.
وقتی که خیمههای اهل بیت(ع) را آتش زدند، اِنَّ زَیْنَبَ الکُبْری اَقْبَلَتْ عَلی زَیْنِ العابِدین(ع) وَ قالَتْ: «یا بَقِیَّهَ الْماضین قَدْ اَضْرَمُوا النّارَ فی مَضارِ بِنا فَما رَأیکَ فینا.» فَقالَ عَلَیهِ السَّلامُ: «عَلَیْکُنَّ بِالْفِرارِ.»
حضرت زینب کبری(س)، نزد امام زینالعابدین(ع) رفت و گفت: «ای یادگار گذشتگان، خیمههای ما را آتش زدند چه کار کنیم؟» حضرت فرمود: «خیمهها را ترک کنید.»
فَفَرَرْنَ بَناتُ الرَّسُولِ صائِحاتٌ باکِیاتٌ نادِیاتٌ اِلاّ زَیْنَب الکُبْری، فَأِنّها کانَتْ واقِفَهً تَنْظُرُ اِلی زَیْنِ العابِدین لِاَنّهُ لایَتَمَکَّنُ مِنَ النُّهُوضِ وَالقِیامِ.
پس همه دختران رسول خدا(ص) شیونکنان، گریان و نالان فرار کردند، مگر حضرت زینب کبری(س)، که ایستاده بود و مراقب امام زینالعابدین(ع) بود؛ زیرا آن حضرت توان حرکت و برخاستن را نداشت. شخصی این صحنه را میدید و از علت آن بیخبر بود.
به همین دلیل رو به حضرت زینب(س)، کرده و گفت: «مگر نمیبینی آتش اطراف تو را فرا گرفته، این زنها همه متفرق شدند، چرا شما ایستادهای و از آتش دور نمیشوی؟»
زینب(س) با دیدگانی گریان فرمود: «بیماری در خیمه داریم، که هیچ توان برخاستن و نشستن ندارد، چگونه میتوانم از او جدا شوم و حال آنکه میبینی آتش او را احاطه کرده است.» وَ صیحَ فی رَحْلِه نَهْباً وَ ما تَرَکُوا عَلی عَقایِلِ بَیْتِ الوَحیِ مِنْ حُجٌبِ.
حضرت زینب کبری(س)، نزد امام زینالعابدین(ع) رفت و گفت: «ای یادگار گذشتگان، خیمههای ما را آتش زدند چه کار کنیم؟» حضرت فرمود: «خیمهها را ترک کنید.»
فَفَرَرْنَ بَناتُ الرَّسُولِ صائِحاتٌ باکِیاتٌ نادِیاتٌ اِلاّ زَیْنَب الکُبْری، فَأِنّها کانَتْ واقِفَهً تَنْظُرُ اِلی زَیْنِ العابِدین لِاَنّهُ لایَتَمَکَّنُ مِنَ النُّهُوضِ وَالقِیامِ.
پس همه دختران رسول خدا(ص) شیونکنان، گریان و نالان فرار کردند، مگر حضرت زینب کبری(س)، که ایستاده بود و مراقب امام زینالعابدین(ع) بود؛ زیرا آن حضرت توان حرکت و برخاستن را نداشت. شخصی این صحنه را میدید و از علت آن بیخبر بود.
به همین دلیل رو به حضرت زینب(س)، کرده و گفت: «مگر نمیبینی آتش اطراف تو را فرا گرفته، این زنها همه متفرق شدند، چرا شما ایستادهای و از آتش دور نمیشوی؟»
زینب(س) با دیدگانی گریان فرمود: «بیماری در خیمه داریم، که هیچ توان برخاستن و نشستن ندارد، چگونه میتوانم از او جدا شوم و حال آنکه میبینی آتش او را احاطه کرده است.» وَ صیحَ فی رَحْلِه نَهْباً وَ ما تَرَکُوا عَلی عَقایِلِ بَیْتِ الوَحیِ مِنْ حُجٌبِ.
-
زبان کتابفارسی
-
سال نشر1396
-
چاپ جاری6
-
نوع جلدجلد نرم
-
قطعرقعی
-
تعداد صفحات280
-
ناشر
-
نویسنده
-
وزن303
-
تاریخ ثبت اطلاعاتدوشنبه 14 فروردین 1402
-
تاریخ ویرایش اطلاعاتشنبه 21 مرداد 1402
-
شناسه104120
-
دسته بندی :
محصولات مرتبط