loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

باد برگ ها را به سمت دره ها می برد

ناشر سوره مهر

نویسنده علی الله سلیمی

سال نشر : 1390

تعداد صفحات : 112

خرید پیامکی این محصول
جهت خرید پیامکی این محصول، کد محصول، نام و نام خانوادگی، آدرس و کد پستی خود را به شماره زیر ارسال نمایید: کد محصول : 104143 10003022
23,000 21,900 تومان
افزودن به سبد سفارش

معرفی کتاب

کتاب باد برگ‌ها را سمت دره‌ها می‌برد نوشته علی‌الله سلیمی، نویسنده ایرانی است. این کتاب شامل 6 داستان کوتاه با درونمایه جنگ و دفاع مقدس است و در انتشارات سوره مهر به چاپ رسیده است.
در کتاب باد برگ‌ها را سمت دره‌ها می‌برد مجموعه داستان‌های کوتاه با عنوان‌های «در مسیر پرواز مرغان دریایی»، «همان ارتفاع همیشگی»، «باد برگ‌ها را سمت دره می‌برد»، «جای مانده در غبار»، «چینگوی بابایی»، «به نشانی چنار بلند»، «سایه بلند یک شب» و «مزرعه مین‌های گوجه‌ای» است.

در یکی از داستان‌های کوتاه این کتاب می‌خوانیم:
«مینی‌بوس جلوی در بزرگ آرامگاه عمومی شهر نگه داشت و مسافرها یکی‌یکی پیاده شدند. آخرین نفر، زن میانسالی بود که دست دخترکی را گرفته بود. بساط فروشندگان دوره‌گرد جلوی در ورودی به راه بود.
شیشه‌های گلاب با سلیقه روی هم چیده شده بودند و بچه‌های دست‌فروش شاخه‌های گل را به سمت افرادی که به طرف آرامگاه می‌رفتند می‌گرفتند و هر کدام سعی می‌کردند مشتری‌های تازه از راه رسیده بیشتری را نصیب خود کنند.
دخترک گفت: «برای بابا گل بگیریم؟» زن دست دخترک را کشید.
ـ جلوتر می‌گیریم. می‌خوام گلاب هم بخرم.
دخترک گفت: «این دفعه باید گلاب رو بدی من بشورم.» زن لبه چادر سیاهش را به دندان گرفت و از میان جمعیت راه باز کرد.
ـ با هم می‌شوریم. جلوی در شلوغ‌تر بود. عده‌ای از محوطه آرامگاه بیرون می‌آمدند. زن دست دخترک را در دستش نگه داشت و گوشه‌ای ایستاد. دخترک گفت: «حالا بخریم!» زن گفت: «همین‌جا وایستا من گل و گلاب بگیریم.» و دست دخترک را رها کرد. فروشنده‌ها جلوی در تجمع بیشتری داشتند.
دخترک خودش را کنار کشید و چشم دوخت به حرکات زن که به سمت یکی از فروشنده‌ها می‌‌رفت. دور هر یک از فروشنده‌ها، حلقه کوچکی از جمعیت شکل می‌گرفت که خیلی زود پراکنده می‌شد. زن دو شیشه‌گلاب برداشت و یک دسته‌گل.
دخترک چشم به دست‌های زن داشت. وقتی زن پول‌ها را می‌شمرد تا به مرد فروشنده بدهد، لب‌های دخترک تکان خورد و همراه زن، پول‌ها را شمرد؛ دویست، سیصد، چهارصد…»
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
شما هم می توانید گزیده انتخابی خود از کتاب را ثبت کنید.
نام و نام خانوادگی
عنوان
برگزیده
کد امنیتی
محصولات مرتبط
بازدیدهای اخیر شما