در کمین گل سرخ، زندگی نامه داستانی شهید سپهبد علی صیاد شیرازی
5 (1)
سال نشر : 1386
تعداد صفحات : 376
خرید پیامکی این محصول
جهت خرید پیامکی این محصول، کد محصول، نام و نام خانوادگی، آدرس و کد پستی خود را به شماره زیر ارسال نمایید:
کد محصول : 1045
10003022
معرفی کتاب
کتاب در کمین گل سرخ، زندگی نامه داستانی شهید سپهبد علی صیاد شیرازی است و به قلم محسن مومنی شریف نوشته شده و در انتشارات سوره مهر منتشر شده است.مرجان، گلبرگ آن گل سرخ است؛ گل سرخی به نام علی صیاد شیرازی که دمی عطری خوش پراکند و رفت؛ و مرجان نام دختر اوست که عقب افتاده ذهنی بوده و تا صفحات پایانی «در کمین گل سرخ» هیچ نامی از او نیست؛ چرا که پدرش در کوران جنگ چنان نگران همه فرزندان ایران زمین بوده که نمی توانسته تنها به فرزند خود بیندیشد.
محسن مؤمنی قصه نویس است. به همین خاطر روایت زندگی صیادشیرازی را کاملاً غیرمنتظره و با تعلیق آغاز می کند؛ از آن جا که یک سرهنگ حکم بازداشت صیادشیرازی را صادر می کند و نمی داند چند روز بعد او ضامن جانش می شود.
بعد قصه را از پدر صیادشیرازی که نظامی بوده شروع می کند تا برسد به کودکی و نوجوانی و جوانی صیاد. حالا او به عنوان یک نظامی در آستانه انقلاب، فعالیت های انقلابی می کند و سرهنگ شعیبی او را به همین جرم به بازداشت می فرستد.
چند روز بعد که انقلاب به ثمر می رسد جوانان انقلابی اصفهان می خواهند سرهنگ را اعدام کنند که صیادشیرازی شفاعتش را می کند. باقی قصه خواندنی مؤمنی، خواباندن غائله کردستان است و پاکسازی بانه و مریوان به دست صیاد شیرازی؛ رسیدنش به فرماندهی نیروی زمینی ارتش، فرماندهی عملیات های بزرگ جنگ، حضور موثر در آزادسازی هویزه و خرمشهر، انجام عملیات مرصاد و بعد شهادت گل سرخ داستان ما...
متن تقریظ رهبر انقلاب اسلامی درباره کتاب «در کمین گل سرخ» به شرح زیر است:
«این نمونه ی جالب و بی سابقه ای است از گزارش جنگ در ضمن داستان شیرین زندگی یکی از شخصیتهای آن. آن را یکسره مطالعه کردم (تا 84/6/7) زیبا و هنرمندانه نوشته شده است. با بسیاری از حوادث آن کاملاً آشنایم. البته بسیاری دیگر از حوادث آن دوران و نیز مطالب بسیاری از آنچه مربوط به این شهید عزیز است ناگفته مانده است و این طبیعی است.
البته برجستگیهای شخصیت شهید صیاد شیرازی را در نوشته و کتاب به درستی نمیتوان نشان داد او حقاً نمونه ای از یک ارتشی مومن و شجاع و فداکار بود. رحمت خدا بر او.»
نزدیک ﺗﺮﻛﻪ ﺷﺪﻧﺪ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺗﻮﻗﻒ ﺩﺍﺩ ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺩﺍﺩﻥ ﺁﺭﺍیﺶ تاکتیکی، ﮔﻔﺖ ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﺩﺍﻣﻨﻪ بهصورت ﺩﺭﺍﺯﻛﺶ ﺑﺨﻮﺍﺑﻨﺪ ﻭ کسی ﺑﻪ هیچ ﻋﻨﻮﺍﻥ تیراندازی ﻧﻜﻨﺪ. آنگاه ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺭﺍﻫﻨﻤﺎ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﭘﻞ ﺑﻪ ﺭﺍﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩ. ﭼﻨﺪ قدمی بیشﺗﺮ ﻧﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻛﻪ ﭘﺎﻫﺎی ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﺷﻞ ﺷﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ دیگر ﺟﻠﻮﺗﺮ نمیآیم.
-
زبان کتابفارسی
-
سال نشر1386
-
چاپ جاری22
-
شمارگان3300
-
نوع جلدجلد نرم
-
قطعرقعی
-
تعداد صفحات376
-
ناشر
-
نویسنده
-
وزن444
-
تاریخ ثبت اطلاعاتشنبه 13 مهر 1387
-
تاریخ ویرایش اطلاعاتدوشنبه 27 شهریور 1402
-
شناسه1045
-
دسته بندی :
محصولات مرتبط
اخبار مرتبط
محمدرضا میرسرایی
چرا این کتاب بعد از تفریظ اینقدر گرون شد؟؟
10 اردیبهشت 1398
محمدرضا میرسرایی
چرا این کتاب بعد از تفریظ اینقدر گرون شد؟؟
10 اردیبهشت 1398