loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

کهکشان چهره ها: گزیده ای از شعرهای 1390- 1386

شعر ما

ناشر شهرستان ادب

شاعر علی محمد مودب

تعداد صفحات : 80

خرید پیامکی این محصول
جهت خرید پیامکی این محصول، کد محصول، نام و نام خانوادگی، آدرس و کد پستی خود را به شماره زیر ارسال نمایید: کد محصول : 10964 10003022
5,500 5,000 تومان
افزودن به سبد سفارش

معرفی کتاب

«کهکشان چهره ها» با 67 قطعه شعر حاصل تجربه و طبع آزمایی علی محمد مودب در قالب نیمایی در بین سال های 1386 تا 1390 است. قالبی که با توجه به آنکه بیشتر شاعران بزرگ نظیر نیما یوشیج، مهدی اخوان ثالث، فروغ فرخزاد و سهراب سپهری در آن به سرایش آثار خود پرداخته اند ولی در سال های اخیر با بی توجهی شاعران مواجه است و شاید بتوان گفت تنها شاعر مطرح این گونه ادبی در سال های پس از انقلاب اسلامی مرحوم قیصر امین پور است که از مطرح ترین شاعران این سال ها نیز محسوب می شود.

با توجه به آنچه گفته شد می توان دو ویژگی شاخص برای «کهکشان چهره ها» برشمرد:
1. «کهکشان چهره ها» در زمانه ای که قالب نیمایی کمتر سراینده جدی دارد یک مجموعه نیمایی شاخص و تخصصی است که شاعر آن نه از روی تفنن بلکه با پشتوانه ی و آگاهی، این قالب را برگزیده است.
2. سایهٔ سنگین شاعران بزرگ معاصر بر قالب نیمایی (که شاید عمده ترین علت عدم رویکرد شاعران به نیمایی باشد) سبب شده است که حتی معدود افرادی نیز که دست به تجربه در این قالب می زنند شعرشان به صورت ناخودآگاه به شعر آن بزرگان نزدیک شود و رنگ و بوی آن را بگیرد. ولی در مورد «کهکشان چهره ها» وضع فرق دارد و با جرات می توان گفت که مودب در این کتاب دارای نگاهی متشخص و منحصر به فرد است و همین امر «کهکشان چهره ها» را به اثر خواندنی تبدیل کرده است.
شایان ذکر است، کتاب «کهکشان چهره ها» نامزده کتاب سال 1391 جمهوری اسلامی ایران شده است.

سه شعر از کتاب «کهکشان چهره ها» را می خوانیم:

1.
از نخستین نگاهِ نخستین سحرگاهِ عالم
در نگاه هراسیدهٔ هرچه حوا و آدم
از میان همه دیدنی ها و نادیدنی ها
آنچه گفتند و دیدند از شادی و غم
چشم تو
خوش ترین رویداد جهان است
لحظه چشم هم چشمی عاشقان است!

21.
آشیانهٔ پرندگان مرده ام
حال من
حال مسجدی
که در تمام شب
بی نماز مانده است و آفتاب سر زده است
حال مسجدی قدیمی و بزرگ که
از اذان صبح
تا صلات ظهر
هرچه فکر کرده جز توریست ها
هیچ کس به خاطرش نیامده است!

29.
درختی که آوار شد
برگ هایش
به پای خودش ریخت
خوشا این چنین در خود آواره بودن!
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
شما هم می توانید گزیده انتخابی خود از کتاب را ثبت کنید.
نام و نام خانوادگی
عنوان
برگزیده
کد امنیتی
محصولات مرتبط
اخبار مرتبط
بازدیدهای اخیر شما