loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

دخیل عشق

5 (1)

ناشر کتاب جمکران

نویسنده مریم بصیری

سال نشر : 1396

تعداد صفحات : 360

خرید پیامکی این محصول
جهت خرید پیامکی این محصول، کد محصول، نام و نام خانوادگی، آدرس و کد پستی خود را به شماره زیر ارسال نمایید: کد محصول : 11625 10003022
130,000 117,000 تومان
افزودن به سبد سفارش

معرفی کتاب

کتاب دخیل عشق رمانی در حال و هوای جنگ و تاثیرات بعد از آن، نوشته مریم بصیری است و در انتشارات کتاب جمکران منتشر شده است. جنگ، گزاره ای است که در تمام جوامع اثرات مثبت و منفی بسیاری بر جای گذاشته و این اثرات تا سالیان مدید بر اعضای یک جامعه باقی مانده است. دفاع مقدس یکی از مهم ترین قله های تاریخ معاصر ایران اسلامی است که تاثیرات بسیاری بر جامعه گذاشته است و با گذشت ربع قرن از پایان این جنگ نابرابر همچنان شاهد تاثیرات این جنگ هستیم.

در طول 8 سال دفاع مقدس نیروهای بعثی علیه مردم بی دفاع شهرها و روستاهای ایران از سلاح های شیمیایی استفاده کردند و دست به کشتاری وسیع زدند که عواقب این حملات شیمیایی همچنان مشاهده می شود. فرزندانی که از پدران و مادران آلوده به عوامل شیمیایی و میکروبی متولد می شوند و از بیماری های آن رنج می برند.

از دیگر تاثیرات پنهانی که این جنگ 8 ساله بر جامعه ایران اسلامی تحمیل کرده، کاهش تعداد مردان جامعه در برابر زنان بوده که همین موضوع سبب شد موازنه جمعیتی میان دختران و پسران به هم بریزد و آمار ازدواج در برهه ای با کاهش و نقصان رو به رو شود. پرداختن به این مسائل و بیان آنها در پوشش ادبیات یکی از رسالت های قلم های متعهد است، زیرا شاید یادآوری مستقیم روزهای سخت جنگ، برای عموم جامعه چندان خوشایند نباشد، اما نسل های بعد باید نسبت به اثرات و تبعات این جنگ تحمیلی آگاه باشند.

مولف در «دخیل عشق»، داستانش را با سرگذشت جانبازی به نام رضا پیش می برد که پاها و یک دست خود را در جبهه از دست داده است. جانباز شدن رضا باعث اختلاف بین پدر و مادر او می شود. پدر آن ها را ترک می کند و بعد از گذشت ده سال از پایان جنگ رضا به دلیل فوت مادر به آسایشگاه منتقل می شود. داستان از یک آسایشگاه جانبازان جنگی آغاز می شود و خواننده وارد حال و هوای رزمندگان و عوالمی که آنها این روزها در آن سیر می کنند می شود.

حوریه، دختری که زندگی و جوانی خود را وقف خدمت به جانبازان کرده، نذری دارد که با یک جانباز ازدواج کند، شخصیت محوری و اصلی این داستان است که آرام آرام مخاطب با وی ارتباط برقرار می کند و در فراز و فرودهای داستان پا به پای وی پیش می رود.

وی در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به عنوان بهیار در جبهه ها خدمت می کرده، اکنون در آسایشگاه جانبازان جنگی به عنوان پرستار در حال فعالیت است. وی به یکی از جانبازان به نام «رضا» که یک دست و دوپای خود را از دست داده، علاقه دارد ولی حجب و حیای وی مانع از این می شود که عشق و علاقه به این جانباز را آشکار کند.

مریم بصیری در «دخیل عشق» به موضوعاتی که ناشی از افروخته شدن آتش این جنگ است پرداخته و آن را با شیوایی ادبیات برای مخاطب نقل کرده است. مجرد ماندن دختران، صدمات جسمی و روحی وارد آمده به جوانان وطن ناشی از جنگ، شیمیایی شدن فرزندان این خاک که با گذشت بیش از 20 سال از جنگ نسبت به آن بی اطلاع هستند و ... تمام مسائلی است که در قالب یک روایت داستانی ریخته شده و مخاطب با آن روبرو است.

مخاطب «دخیل عشق» در طول داستان پیوسته با ذهنیات حوریه همراه است و راه های ابراز علاقه حوریه به رضا را می جوید که چطور علاقه خود را به رضا اعلام کند، در میانه راه در مسیر داستان اتفاقی می افتد که خواننده را غافلگیر می کند. درست در همین بخش می توان گفت گره دوم به داستان اضافه می شود و مخاطب را برای ادامه مطالعه داستان ترغیب می کند.

در این رمان خواننده با این مسئله روبرو می شود که اگر فرد با یقین خواست خود را از درگاه خداوند مسئلت کند به نتیجه می رسد و این نکته در تار و پود داستان تنیده شده و مخاطب در پایان متوجه خواهد شد که پیام هایی در دل داستان نهفته بوده و این نشان از توانمندی نویسنده دارد.

ادبیات «دخیل عشق» روان، خوش خوان و ساده است و نویسنده در طول داستان پرحرفی و روده درازی نمی کند و این مسئله موجب می شود تا خواننده نسبت به متن حس مثبتی داشته باشد و به سادگی از قید مطالعه آن رها نشود. همچنین شخصیت های خلق شده در این داستان به اندازه بوده و مخاطب لازم نیست برای در خاطر داشتن آنها دفترچه ای داشته باشد و اسامی کاراکترها را بنویسد. علاوه بر این شخصیت پردازی ها نیز موفق بوده و شخصیت ها باور پذیر و واقعی هستند.

خط زمانی داستان در «دخیل عشق» یک زمان خطی و مستقیم است و در قسمت هایی که کاراکترهای داستان در حال بازگو کردن خاطره ای هستند زمان شکسته شده که این نیز در مسیر کلی داستان روی می دهد و خدشه ای به مجموع روایت وارد نمی کند. پایان بندی داستان و سیر منطقی آن در اتمام قصه، بسیار عقلانی و باورپذیر است و خواننده از زمانی که برای مطالعه «دخیل عشق» صرف کرده پشیمان نخواهد شد. موضوعی که دستمایه خلق این رمان شده مسئله ای است که دست نخورده و بکر بوده و نویسنده با هنرمندی و ذکاوت از آن داستانی خواندنی و لذت بخش بیرون کشیده است.

«دخیل عشق»در شهریور ماه سال 1396، کتاب محور مسابقه سراسری کتابخوانی «کتاب و زندگی» شده است. این دوره از مسابقات به یاد شهید محسن حججی برگزار شده است.

- همیشه فکر می‌کنم من عاشق‌ترم یا تو؟ معلومه من عاشق‌ترم. من دل‌بستن رو خوب بلدم رضا، اما دل‌کندن رو نه.

صدای دختر انگار از جایی دور می‌آید. گوش‌های رضا هنوز از موج انفجار سوت می‌کشد؛ همان انفجاری که پرتش کرده بود طرف میدان مین و سیم‌های‌خاردار. نمی‌تواند از جایش تکان بخورد و فقط دست چپش به کمک دست راستش می‌آید.

- صدای من رو می‌شنوی رضا؟

- از من دل بکن حوری! من دیگه نمی‌تونم بمونم.

حوریه سینه‌خیز خودش را از روی خاک‌ریزی بالا می‌کشد و نگاهش را به رضا می‌دوزد. رضا در میان سیم‌های‌خاردار گیر افتاده است. دختر دست می‌اندازد به‌طرف سیم‌های‌خاردار. خون از میان انگشت‌های حوریه روان می‌شود و روی برف‌ها می‌چکد. کوهِ دل رضا از دیدن زخمِ دست دختر فرو می‌ریزد. رضا آوار می‌شود و به بازی قطره‌های خون خودش و حوریه در روی برف‌ها نگاه می‌کند.

دختر در گرگ‌ومیش هوا تلاش می‌کند دست رضا را از میان سردی سیم‌های‌خاردار بیرون بکشد. خاری در بازوی رضا فرو رفته است و حوریه هرچه می‌کند نمی‌تواند دست رضا را رها کند. جوان درد می‌کشد اما پردۀ تبسم را بر روی دردهایش می‌کشد و با لب‌های ترک‌خورده‌اش به حوریه لبخند می‌زند.
  • زبان کتاب
    فارسی
  • سال نشر
    1396
  • چاپ جاری
    41
  • تاریخ اولین چاپ
    1391
  • شمارگان
    2500
  • نوع جلد
    جلد نرم
  • قطع
    رقعی
  • تعداد صفحات
    360
  • ناشر
  • نویسنده
  • وزن
    342
  • تاریخ ثبت اطلاعات
    شنبه 8 مهر 1391
  • تاریخ ویرایش اطلاعات
    شنبه 15 مهر 1402
  • شناسه
    11625
  • دسته بندی :
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
نظرات

مریم َ

کتاب نسبتا خوبی بود و به نظر بنده نکات مثبت و منفیی هم به همراه خودش داشت اول اینکه در متن پرش های بسیار زیادی وجود داشت خیلی ناگهانی یه بند به پایان میرسید و بند بعد و موضوع بعد شروع می‌شد یکم اذیت کنندس و اینکه به حاشیه خیلی پرداخته شده بود و واقعا نیازی به خیلی از مسائل نبود داستان ساده و ارومی داشت از این نظر که روزمرگی های جانبازان و شرایط سختشون رو نشون می داد قابل درک و ستایش بود و قلم روانی هم داشتند در کل و بنظر بنده حقیر کتابی متوسطی به شمار می‌رفت

3 دی 1402

سردار

این کتاب نشان دهنده عمق فهم شما در نوشتن و نویسندگی رو میرسونه که با ظرافتی هنر مندانه با کارکتر های داستان خودتون رو وفق دادین مخصوصا رضا رضایی که تنها کورسویی از چشمان بی سویش تسکینی بود بر دل دختر ی جوان که قدی خمیده از عشق داشت...

11 دی 1400

زهرا جانی

عالی بود

6 آذر 1397

مرضیه

سلام کتاب جالبی بود

25 آبان 1396

شما هم می توانید گزیده انتخابی خود از کتاب را ثبت کنید.
نام و نام خانوادگی
عنوان
برگزیده
کد امنیتی
محصولات مرتبط
اخبار مرتبط
بازدیدهای اخیر شما