loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

غرور و سقوط (ایران 1357-1352)

4 (3)
چاپ تمام شده ؛ درصورت چاپ مجدد به من اطلاع بده notify me

معرفی کتاب

کتاب غرور و سقوط (ایران 1357-1352)، نوشته آنتونی پارسونز است و با ترجمه سید محمدصادق حسینی عسکرانی در انتشارات مرکز اسناد انقلاب اسلامی به چاپ رسیده است.

سر آنتونی پارسونز، سفیر کبیر سابق انگلیس در ایران که مدت 5 سال (1352 تا 1357 ش) عهده دار این سمت در ایران بوده است، دیپلمات حرفه ای است که قبل از احراز سمت سفیر انگلیس در ایران، در ترکیه، اردن، مصر، سودان و بحرین خدمت کرده و آخرین سمت وی قبل از سفارت انگلیس در ایران، معاون امور خاورمیانه در وزارت امور خارجه انگلستان بود.
او در اوایل سال 1979 م کمی قبل از پیروزی انقلاب اسلامی به لندن بازگشت و تا سال 1982 ریاست هیئت نمایندگی انگلستان در سازمان ملل متحد را بر عهده داشت و در این سمت نیز با مسائل مربوط به ایران، از جمله ماجرای گروگان گیری و جنگ ایران و عراق سرو کار داشت. آخرین سمت رسمی پارسونز مشاور مخصوص مارگارت تاچر - نخست وزیر انگلستان - در امور خارجی بود. وی در پایان سال 1983 بازنشسته شد.

«غرور و سقوط» نخستین کتاب وی درباره مأموریت های سیاسی اش در خارج از انگلستان است. در کتاب کتاب غرور و سقوط کوشیده تا خاطرات و مشاهدات خود از دوران پیروزی انقلاب اسلامی ایران را درباره مطالبی مانند خاندان سلطنتی، رجال مملکتی، سفرا و نمایندگان خارجی و نیز حوادث و رخدادهای مربوط به دوره اقامت 5 ساله اش در ایران از جمله فراز و نشیب های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، اقدامات شاه، چگونگی تعارضات میان شاه و مخالفانش، تظاهرات، اعتصاب ها و درگیری های میان ارتش و مردم به پاخاسته را تشریح نماید. او سعی کرده تا خاطرات یاد شده همراه با تحلیل و ریشه یابی باشد.
بی شک به علت ارتباط نزدیک وی با شاه، اعضای سلطنتی و سران رژیم، خاطراتش می تواند بازگو کننده واقعیت هایی باشد که ما کمتر از آن ها باخبریم. در حقیقت تاریخ پرماجرای ایران در دهه ی 70 میلادی، آنقدر به ما نزدیک است که تاریخ پژوهان و محققین هنوز نمی تواننند آن را با ریزبینی و دقت علمی مناسب بسنجند.

سرفصل های کتاب غرور و سقوط عبارتست از:
زمینه ی ماموریت من
1974-1975
رژیم پهلوی
سفارت
1976-1977
1978-1979
نگاهی به گذشته و سخن آخر
پایان بخش کتاب نیز نمایه آن می باشد.

وقتی به کاخ رسیدم، انگار به دنیای دیگری پا نهاده بودم. مستخدمین رعنا با کت های بلندشان، آجودان های مخصوص با رفتار محترمانه شان و اتاق های مجلل...

دشوار می شد تصور کنی که شاه و شهبانو، زندگی را در همان شهر جنگ زده ای دنبال می کردند که همین چند لحضه پیش، من با احساس زجر از خیابان هایش عبور کرده ام. به اتاق شاه راهنمایی شدم. سولیوان قبل از من آنجا بود. حوادث آن روز، حس خوبی برایم باقی نگذاشتهب ود و خشمگینانه در رابطه با حمله به سفارت و شکست کامل و عامدانه ارتش در حفاظت از ما، یا در حقیقت شکست ارتش در ممانعت از خرابی تمام عیار مرکز تهران سخن گفتم و به صورت رسمی خواستار دریافت خسارت در قبال تخریب عظیمی شدم که به سفارت وارده شده بود.

شاه بسیار معذرت خواست و بلادرنگ تأیید کرد که ما باید خسارت دریافت نماییم. او سعی نمی کرد رفتار غیر عادی و شگفت آور نیروهای ارتشی اش را توجیه و تبرئه نماید. اما این مسئله را پنهان نمی نمود که تمام ابتکارات و پیش قدمی های سیاسی اش با شکست مواجه شده و می خواست موافقت ما را با این موضوع که چاره دیگری جز تعیین یک نخست وزیر نظامی برایش باقی نمانده، جلب نماید...

ص151
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
شما هم می توانید گزیده انتخابی خود از کتاب را ثبت کنید.
نام و نام خانوادگی
عنوان
برگزیده
کد امنیتی
محصولات مرتبط
بازدیدهای اخیر شما