loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

دو کبوتر، دو پنجره، یک پرواز

ناشر کتاب نیستان

نویسنده سید مهدی شجاعی

سال نشر : 1392

تعداد صفحات : 108

خرید پیامکی این محصول
جهت خرید پیامکی این محصول، کد محصول، نام و نام خانوادگی، آدرس و کد پستی خود را به شماره زیر ارسال نمایید: کد محصول : 15082 10003022
6,000 5,700 تومان
افزودن به سبد سفارش

معرفی کتاب

داستان‌های «دو کبوتر، دو پنجره، یک پرواز» در میان داستان‌های پر شمار سید مهدی شجاعی در دهه شصت را - که می‌توان از آن به عنوان دوران شکوفایی و اوج نگاه شاعرانه و در عین حال منتقدانه او نام برد، - حس‌برانگیزترین داستان‌های او به شمار می‌روند، داستان‌هایی که به نظر می‌رسد نویسنده هدف از نوشتن آنها را نه به رخ کشیدن زاویه دید و مهارتش در استفاده از تکنیک‌های روایی، بلکه انتقال مفاهیمی قرار داده که حس کرده است در برهه‌ای از زمان باید در زبان ادبیات جاری شود.

داستان نخست این مجموعه که عنوان مجموعه نیز از آن انتخاب شده است، با یک عبارت استعاری شروع می‌شود. دو کبوتر که استعاره از دو برادر است که با هم در صحنه نبرد حاضر شده‌اند و از دو پنجره که استعاره از دو اتفاق برای شهادت است به یک مفهوم که شهادت است می‌اندیشند و در نهایت نیز به آن می‌رسند. اما راوی این ماجرا یکی از هم‌رزمان این دو برادر است که می‌توان او را نیز استعاره از تمامی جداماندگان از پنجره شهادت دانست و از همین دریچه است که نویسنده سعی کرده است نشان دهد که زندگی به عنوان با ارزش‌ترین و زیبا‌ترین مفهوم زندگی انسانی می‌تواند صاحبش را در موقعیتی قرار دهد که فدا کردن و از دست دادنش برای او شیرین‌تر و با اهمیت‌تر از داشتنش باشد.

داستان «آبی اما به رنگ غروب» از این مجموعه نیز داستانی است بی اغراق در ستایش زندگی و چگونه زیستن. داستانی از زبان یک کودک - که چشم انتظار پدر رزمنده‌اش است – که با شیرینی نگاه کودکانه زیبایی‌های هر چند کوچک زندگی و تلخی آن را - وقتی که ترور، جان پدرش را می ستاند و او را به سمت تجربه زیستی تازه‌ای هدایت می‌کند - ، روایت می‌کند.

داستان «راز دو آینه» نیز با همین نگاه، تفسیری دیگری است از زندگی که در آن زنی پس از سال‌ها چشم انتظاری و رسیدن به همسرش که اسیر بوده است، شرحی از زندگی سال‌های گذشته بر خود را به صورت مونولوگ روایت می‌کند. شرحی که در آن می‌توان روایت سوم نویسنده از زندگی را که در سایه دوری و استقامت و اشتیاق تعریف شده، دید.

داستان «آرامش قهوه‌ای» را اما - که در آن راوی به شیوه سوم شخص شروع به توصیف کرده - می‌توان با نگاهی متفاوت، بازنمایی وجهی از زندگی بدانیم که از آن به شجاعت تعبیر می‌شود. شجاعتی که نویسنده با هوشمندی، بستر بیان آن را یک کودک که خردترین واحد اجتماعی ملموس در جامعه به شمار می‌رود انتخاب کند تا در ذهن مخاطبش آن را در وجود تمامی مردان بزرگ‌تر از او نیز تداعی کند؛ کودک این داستان مردی است که هوشمندانه و شجاعانه مرگ را حس کرده و به جان می‌خرد تا به شکلی نمادین و استعاری آن را به یک کل تسری دهد.
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
شما هم می توانید گزیده انتخابی خود از کتاب را ثبت کنید.
نام و نام خانوادگی
عنوان
برگزیده
کد امنیتی
محصولات مرتبط
بازدیدهای اخیر شما