loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

نیمکت های سوخته (دوره دو جلدی)

ناشر سوره مهر

گردآورنده کتاب جعفر کاظمی

سال نشر : 1390

تعداد صفحات : 403

هم اکنون غیرقابل سفارش!

معرفی کتاب

در باور مردمی که در میانشان جنگی رخ نداده یا همیشه مورد هجوم دشمن نبوده اند جنگ، لشکرکشی میان دو گروه صرفا نظامی است ولی رژیم بعثی عراق با بمباران شهرها تصویری دیگر و نابرابر از جنگ ارائه کرد و با حمله به مدارس، صدها کودک و نوجوان ایرانی را به شهادت رساند. یکی از این فجایع روز 12 فروردین 1365 در دبیرستان زینبیه و دبستان ثارالله شهرستان میانه رخ داد که موجب شهادت 34 دانش آموز بیگناه و مجروح شدن صدها نفر شد. نام بامسمای این کتاب به درستی نشان می دهد که حتی نیمکت های این مدرسه هم از شر بمب های دشمن در امان نماندند و سوختند. جعفر کاظمی آرشیو عکس تقریبا کاملی از این حادثه تلخ را جمع آوری کرده تا آیندگان فراموش نکنند که تاریخ چه فجایعی را در خود ثبت کرده است. «نیمکت های سوخته» تنها وقایع نگاری صرف نیست. این کتاب با روایت روان و ساده اش مخاطب را پشت میزها می نشاند و چنان فضاسازی درست و منطقی ای دارد که هنگام خواندن سطر سطر آن، صدای بمب و سوت موشک و آژیر خطر را می شنوی. نویسنده حتی از گفت وگوهایی که لحظاتی قبل از اصابت موشک، بین قربانیان رد و بدل می شده به سادگی عبور نکرده است و از طریق مصاحبه با خانواده و بازماندگان این شهدا و نیز جانبازان این بمباران، تصویری مستند و دقیق از آن ترسیم کرده است.
در هیاهوی سال های پر از حادثه جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، اتفاقاتی رخ داد که پرده از چهره غیر انسانی صدام، حزب بعث عراق و طرفدارانش برداشت. شکست سنگین عراقی ها در عملیات های پی در پی، به ویژه در عملیات کربلای پنج به شکست وسیع متجاوزان و صدام انجامید و ارتش عراق را در موضع دفاعی قرار داد. پس از آن بود که صدام بر آن شد تا بار دیگر جنگ تحمیلی را از میدان نبرد به پشت جبهه ها و شهرها بکشاند. او این بار مرتکب جنایتی مخوف شد و دستش را به خون ده ها تن از دانش آموزان بی گناه ایرانی آلوده کرد. صدام این بار زودتر از همیشه و درست به فاصله یک روز پس از آغاز عملیات پیروزمند کربلای پنج، دستور حمله به شهرها و کشتار مردم بی دفاع و به ویژه بمباران مدارس، بیمارستان ها و مراکز علمی و آموزشی را صادر کرد. خلبانان هواپیماهای عراقی طبق ماموریتشان به مدارس کشور حمله ور شدند. نخستین شهری که مورد هجوم ناجوانمردانه دشمنان قرار گرفت، شهرستان بروجرد بود.
طی حملات به واقع ددمنشانه در بیستم دی ماه سال 1365 تعداد زیادی از کودکان و نوجوانان ایران در امن ترین و پاک ترین مکان ها یعنی مدارس، مظلوم و معصوم به خاک و خون کشیده شدند.
این کتاب جلد دوم از مجموعه چهار جلدی درباره همان مدارسی است که در زمان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بمباران و دانش آموزان آن شهید شدند. محقق و تدوینگر این مجموعه چهار جلدی خود معلمی است که بمباران مدارس شهر میانه، انگیزه حضور او در جبهه های جنگ و در حال حاضر نگارش این مجموعه بوده است.
در این کتاب بمباران مدرسه شهید فیاض بخش و امام حسن مجتبی (ع) بروجرد مورد توجه قرار گرفته که در این دو مدرسه مجموعاً هشتاد و یک دانش آموز، معصومانه و غریبانه در جریان بمباران عراقی ها شهید شدند. در این کتاب با خانواده های شهدا و مسئولان وقت بنیاد شهید و مدارس و همچنین جانبازان این حادثه گفت و گو شده است. جلد نخست این مجموعه به دو مدرسه دخترانه میانه که در جریان بمباران آن ها سی و چهار تن از دانش آموزان شهید شده اند اختصاص دارد.

... ساعت حدود ده و ربع بود که دوباره زنگ مدرسه به صدا درآمد. انگار صدای این زنگ با زنگ های روز قبل فرق می کرد. بچه ها می دویدند. من نیز با دوستم سیما به حیاط رفتیم. بعضی از بچه ها بر روی زمین دراز کشیده بودند. بعضی گریه می کردند و بعضی هم، حرف می زدند و می خندید. نمی دانم خودم جزء کدام یک از آنان بودم، چون ...
ـ یک شب به خوابم آمد و گفت: «مادر چرا خواب غذا نمی خوری؟ این طوری مریض می شوی.» گفتم از وقتی تو گرسنه از دنیا رفتی چیزی برایم ارزش ندارد. گفت: «شب های جمعه برایم خرما و حلوا خیرات کن. آن وقت من پسر می شوم.»چند هفته هر شب جمعه حلوا و خرما خیرات کردم. یک شب دوباره آمد به خوابم و گفت: «مادر حالا من دیگر سیر شدم. خیراتی که می دهی به من هم می رسد.» (ص 90)ـ ... وقتی شنیدم مدرسه بمباران شده شتابان خود را رساندم در کمال ناباوری دیدم مدرسه به ویرانه ای تبدیل شده و بچه ها مثل گل پرپر شده اند. انفجار بمب یا موشک فریادهای شادی را خاموش کرده و فریاد کمک بچه ها را بلند کرده بود. بچه های دبستان از ترسی غریضی به هم تکیه داده و می لرزیدند. وقتی مرا دیدند به سویم دویدند و خودشان را به من چسباندند. به وضوح صدای ضربان قلب کوچکشان که از شدت ترس داشت در سینه شان می تپید، می شنیدم. (ص 119)
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
شما هم می توانید گزیده انتخابی خود از کتاب را ثبت کنید.
نام و نام خانوادگی
عنوان
برگزیده
کد امنیتی
محصولات مرتبط
بازدیدهای اخیر شما