loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

گفتاری در رهایی

ناشر پرسش

نویسنده هربرت مارکوز

مترجم محمود کتابی

سال نشر : 1388

تعداد صفحات : 126

هم اکنون غیرقابل سفارش!

معرفی کتاب

گفتاری در رهایی " یکی از نوشتارهای " هربرت مارکوزه " جامعه شناس و فیلسوف آلمانی است که در باب آزادی به حال خود رها شدن انسان در عصرصنعتی ، نگارش یافته است "مارکوزه" در این کتاب نقاط ضعف ، کاستی ها و ناکار آمدی جامعه سرمایه داری صنعتی ، در قرن 21 را شرح می دهد، ونحوه ی رهایی از این نظام و پیوستن به جامعه سوسیالیستی را توضیح میدهد

"مارکوزه" بر این باور است که هر قدر هم که جوامع قوام یافته موجود ، سلطه خود را عقلانی ، کار اوموثر سازنند ، بازهم نمی توان جهان آزادی انسان را بر بنیاد آن استوار ساخت ساخت طبقاتی ونظارت کاملی که برای حفظ آن ضروری است .

نیازها و خشنودی ها یی می آفریند که سبب ایجاد بردگی دوباره وجود انسان می شود . این بردگی اختیاری که به اعمال اربابان خیر اندیش مشروعیت می بخشد ، تنها از طریق کنش سیاسی میتوان از میان برداشت که بتواند به ریشه های خویشتنداری و خوشنودی بنیادی انسان دست بیابد. این کنش سیاسی متضمن رهایی و وارستگی اصولی از نظام حاکم و طرد آن است و هدف آن ایجاد تحول و دگرگونی بنیادین در ارزشهاست ." بنیاده های زیستی برای سوسیالیسم "،" حساسیت نو" نیروهای براندازنده در حال گذار" ، " همبستگی " و " جهان سوم "، موضوعاتی است که درباره ی آن در کتاب بحث و گفت وگو می شود.

خلاصه کتاب : گفتاری در رهایی

فصل اول : بنیادی زیستی برای سوسیالیسم

فصل دوم : حساسیت نو

فصل سوم : نیروهای براندازنده - در حال گذار

فصل چهارم : همبستگی

فصل اول

سرمایه داری شکل و جایگاه اصلی خود را می یابد . دومنبع اصلی پویایی آن ،افزایش تولید کالا و استثمار در تولید ، به هم می پیوندد ودر تمامی ابعاد زندگی وخصوصی وعمومی نفوذ و رسوخ می کند . تحلیل انتقادی جامعه کنونی نیازمند مقولات نوین اخلاقی ، سیاسی ، زیبا شناختی است وقاحت در ضراب خانه ی کلامی نظام حاکم مفهومی اخلاقیست که این مفهموم را نه برای تشریح و تبیین اخلاقیات خود ، بلکه در ارتباط با اخلاقیات دیگران مورد سوء استفاده قرار میدهد . اخلاق در وهله ء نخست وضرورتا ایدولوژیکی نیست ، اما در جامعه ی غیر اخلاقی به سلاحی سیاسی مبدل میشود واکنش نسبت به وقاحت ، شرم است که معمولا به عنوان نمود جسمانی احساسا گناه ناشی از نقص محرومات تعبیر میشود.

بنیادگرایی سیاسی متضمن بنیاد گرایی اخلاقی است ، یعنی بنیادگرایی اخلاقی که ممکن است شالوده رهایی انسان شود.اقتصاد به اصطلاح مصرفی وسیاست سرمایه داری جهانی ، طبیعتی ثانوی برای بشر آفریده است که اورا آزمندانه و پرخاشگرانه با اشکال گوناگون کالا پیوند میدهد.قانون معروف عرضه تقاضا میان حاکمان ومحکومان هماهنگی وتوازن برقرار میکند.روابطی تولیدی سرمایه داری نه تنها مسئول بردگی و محنت است، بلکه با عرضه کالاهای بیشتری نسبت به گذشته عامل شادکامی و تفریح بیشتری برای اکثریت مردم نیز می گردد . سرمایه داری ازطریق ایجاد تحول دگرگونی درخود- دگرگونی وتحولی که بیشتر بر بنیاد افزایش استثمار استوار است ، خود را باز تولید میکند.
فصل دوم

حساسیت نو به عامل سیاسی تبدیل شده است این رویداد که ممکن است نشانه ی نقطه عطفی در رشد جوامع کنونی باشد وپیامدهای آن را برای ایجاد یک جامعه ی آزاد ممکن ، پیش بینی کند .وقتی تکنیک ، ویژگی هنر به خودگیرد ، حساسیت ذهنی را به قالب عینی به واقعیت مبدل میکند . حسایت در جایی پدید می آید که مبارزه برای شیوه ها و اشکال ها ی تازه ی زندگی صورت گیرد . تحلیل بعد زیباشاسی ، قرنها بر مفهوم زیبایی متکی بود . زیبایی به مثابه امر مطلوب به حوزه ی غریزه های نخستین ، غریزه ی عشق و غریزه ی مرگ (اروس وتانتانوس) تعلق دارد. فاصله ی میان جهان شعر وسیاست چنان زیاد است ومیانجی هایی که حقیقت شعری و عقلانیت تخلیل را نظم می بخشد، چنان پیچیده اند که هرگونه راه میانبری برای رسیدن به این دوقلمرو واقعیت ،شعر را نابومیکند.

صورت دستاورد ادراک هنری است که از خودکاری ناآگاه و کاذب واز عادت بی چون وچرایی که در همه ی اعمال ، ازجمله عمل انقلاب دخیل وذی تأثیر است ، می گسلد . ضد هنر و هنر متعالی زدایی ، امروز با نفی خود ، دورانی را پیش بینی می کند که ممکن است ظرفیت جامعه برای تولید ریا ، با ظرفیت خلاق هنر مشابهت داشته باشد و ساختن جهان هنر با باسازی جهان واقعی همانند شود .

فصل سوم

مفهوم شکل زیبا شناختی به عنوان شکل گیری هنری مسلط در جامعه ی آزاد در واقع به معنی تبدیل تکامل سوسیالیم علمی به سوسیالیسم آرمانی است ، ماده به گونه ای روزافزون در معرض صورت های زیبایی شناسی قرار میگیرد که این امر ر ارزش مبادله ی آن می افزاید ( بانکها ، ساختمان اداری ، آشپزخانه ها، سالن های فروش و فروشنده های خوشپوش امروزی). رشد شگفتی آور قابلیت تولیدکار، ناگزیر به تولید گسترده کالای تجملی منجرمی شود.تضاد آشکار میان امکانات رهایی بخشی دگرگونی تکنولوژی در جهان ، زندگی راحت و آزاد از یکسو وتشدید مبارزه برای بقاء از سوی دیگر ، در میان طبقات پایین جامعه ،پرخاشجویی گسترده پدید می آورد که اگر به صورت نفرت وجنگ علیه دشمن فرض ملی هدایت نشود علیه هر هدف مناسب دیگری ، سفید یا سیاه ، داخلی یا خارجی ، یهودی یا مسیحی ، دارا یا ندار به کار گرفته می شود. این پرخاشگری ، ازآن کسانی با تجربه های ناقص و آگاهی ونیازهای دروغین است. این آگاهی نو وشورش غریزی ، جنبش مخالف را از تودها و اکثریت کارگران سازمان یافته ، از اکثریت یکپارچه و یگانه جدا می کند ، وسیاست بنیادگرا در میان اقلیت های فعال وبیشتر درمیان روشنفکران جوان طبقه ی متوسط وحاشیه نشینان وزاغه نشینان تمرکز می یابد.

در این مرحله بیش از هر راهبر و سازمان سیاسی آزادی و رهایی به ضرورتی زیستی بدل می شود . طبقه کارگران بدون از دست دادن نقش تاریخی خود به عنوان نیروی مولد تحول در دوران ثبات ،کارکردی و تثبیت کننده و محافظه کارانه خواهد شد و عامل تسریع موثر در دگرگونی از خارج عمل خواهند کرد . زاغه ها در شهرهای مهم کشور قرار دارند ،کانون های جغرافیایی طبیعی به شمار می آیند که مبارزه بر ضد هدفهای مهم وحیاتی سیاسی اقتصادی می تواند از آنجا آغاز شود .اصطلاح جنبش دانشجویی که اصطلاحی ایدئولوژیک ورسوا کننده است ، این واقعیت را پنهان می کند که بخش بسیار بزرگی از روشنفکران سالمندتر و قشرهای غیر دانشجو نیز در جنبش شرکت فعال دارند.دانشجویان مبارز در کشورهای فاشیستی و نیمه فاشیستی ( که خود اقلیتی از دانشجویانند) تکیه گاهی در میان کارگران صنعتی و روستایی می جویند. نظم و قانون باید علیه نظم و قانون حاکم استقرار یابد ، زیرا جامعه موجود نامشروع و غیر قانونی شده و قوانین خود را بی اعتبار ساخته است .

فصل چهارم

تلاش پیشین جهت تحلیل جناح مخالف کنونی در پرتو جامعه ی متشکل بزرگ بر اساس تضاد چشمگیر میان خصلت بنیادین و فراگیر شورش از یک سو و فقدان شالوده طبقاتی رادیکال از سوی دیگر متمرکز بود . مبارزه برای رهایی عمدتا مبارزه نظامی خواهد بود که با کمک و پشتیبانی مدد بومیان وبهر گیری از مزایای منطقه ای انجام می شود و از روش های سنتی سرکوب جلوگیری می شود انقلاب بیرونی از دیدگاه عقیدتی نیز ، بخشی اساسی از جنبش جناح مخالف را در کلان شهرهای سرمایه داری تشکیل داده است . همه اشکال همبستگی وهمکاری ،رهایی بخش نیست . فاشیسم و نظامی گری نیز به اشکال وحشتناکی ازهمبستگی ، که کارایی را بسیار افزایش می هد،دست یافته اند. همبستگی سوسیالیستی یعنی استقلال : حق تعیین سرنوشت از خانه آغاز می شود ، از کاربرد من وما به وسیله افراد شروع می شود.اگر همکاری بر اساس همبستگی استوار باشد ، سازمان دهی در قلمرو آزادی را راهبری خواهد.

گفتاری در رهایی " یکی از نوشتارهای " هربرت مارکوزه " جامعه شناس و فیلسوف آلمانی است که در باب آزادی به حال خود رها شدن انسان در عصرصنعتی ، نگارش یافته است "مارکوزه" در این کتاب نقاط ضعف ، کاستی ها و ناکار آمدی جامعه سرمایه داری صنعتی ، در قرن 21 را شرح می دهد، ونحوه ی رهایی از این نظام و پیوستن به جامعه سوسیالیستی را توضیح میدهد

"مارکوزه" بر این باور است که هر قدر هم که جوامع قوام یافته موجود ، سلطه خود را عقلانی ، کار اوموثر سازنند ، بازهم نمی توان جهان آزادی انسان را بر بنیاد آن استوار ساخت ساخت طبقاتی ونظارت کاملی که برای حفظ آن ضروری است .

نیازها و خشنودی ها یی می آفریند که سبب ایجاد بردگی دوباره وجود انسان می شود . این بردگی اختیاری که به اعمال اربابان خیر اندیش مشروعیت می بخشد ، تنها از طریق کنش سیاسی میتوان از میان برداشت که بتواند به ریشه های خویشتنداری و خوشنودی بنیادی انسان دست بیابد. این کنش سیاسی متضمن رهایی و وارستگی اصولی از نظام حاکم و طرد آن است و هدف آن ایجاد تحول و دگرگونی بنیادین در ارزشهاست ." بنیاده های زیستی برای سوسیالیسم "،" حساسیت نو" نیروهای براندازنده در حال گذار" ، " همبستگی " و " جهان سوم "، موضوعاتی است که درباره ی آن در کتاب بحث و گفت وگو می شود.

خلاصه کتاب : گفتاری در رهایی

فصل اول : بنیادی زیستی برای سوسیالیسم

فصل دوم : حساسیت نو

فصل سوم : نیروهای براندازنده - در حال گذار

فصل چهارم : همبستگی

فصل اول

سرمایه داری شکل و جایگاه اصلی خود را می یابد . دومنبع اصلی پویایی آن ،افزایش تولید کالا و استثمار در تولید ، به هم می پیوندد ودر تمامی ابعاد زندگی وخصوصی وعمومی نفوذ و رسوخ می کند . تحلیل انتقادی جامعه کنونی نیازمند مقولات نوین اخلاقی ، سیاسی ، زیبا شناختی است وقاحت در ضراب خانه ی کلامی نظام حاکم مفهومی اخلاقیست که این مفهموم را نه برای تشریح و تبیین اخلاقیات خود ، بلکه در ارتباط با اخلاقیات دیگران مورد سوء استفاده قرار میدهد . اخلاق در وهله ء نخست وضرورتا ایدولوژیکی نیست ، اما در جامعه ی غیر اخلاقی به سلاحی سیاسی مبدل میشود واکنش نسبت به وقاحت ، شرم است که معمولا به عنوان نمود جسمانی احساسا گناه ناشی از نقص محرومات تعبیر میشود.

بنیادگرایی سیاسی متضمن بنیاد گرایی اخلاقی است ، یعنی بنیادگرایی اخلاقی که ممکن است شالوده رهایی انسان شود.اقتصاد به اصطلاح مصرفی وسیاست سرمایه داری جهانی ، طبیعتی ثانوی برای بشر آفریده است که اورا آزمندانه و پرخاشگرانه با اشکال گوناگون کالا پیوند میدهد.قانون معروف عرضه تقاضا میان حاکمان ومحکومان هماهنگی وتوازن برقرار میکند.روابطی تولیدی سرمایه داری نه تنها مسئول بردگی و محنت است، بلکه با عرضه کالاهای بیشتری نسبت به گذشته عامل شادکامی و تفریح بیشتری برای اکثریت مردم نیز می گردد . سرمایه داری ازطریق ایجاد تحول دگرگونی درخود- دگرگونی وتحولی که بیشتر بر بنیاد افزایش استثمار استوار است ، خود را باز تولید میکند.
فصل دوم

حساسیت نو به عامل سیاسی تبدیل شده است این رویداد که ممکن است نشانه ی نقطه عطفی در رشد جوامع کنونی باشد وپیامدهای آن را برای ایجاد یک جامعه ی آزاد ممکن ، پیش بینی کند .وقتی تکنیک ، ویژگی هنر به خودگیرد ، حساسیت ذهنی را به قالب عینی به واقعیت مبدل میکند . حسایت در جایی پدید می آید که مبارزه برای شیوه ها و اشکال ها ی تازه ی زندگی صورت گیرد . تحلیل بعد زیباشاسی ، قرنها بر مفهوم زیبایی متکی بود . زیبایی به مثابه امر مطلوب به حوزه ی غریزه های نخستین ، غریزه ی عشق و غریزه ی مرگ (اروس وتانتانوس) تعلق دارد. فاصله ی میان جهان شعر وسیاست چنان زیاد است ومیانجی هایی که حقیقت شعری و عقلانیت تخلیل را نظم می بخشد، چنان پیچیده اند که هرگونه راه میانبری برای رسیدن به این دوقلمرو واقعیت ،شعر را نابومیکند.

صورت دستاورد ادراک هنری است که از خودکاری ناآگاه و کاذب واز عادت بی چون وچرایی که در همه ی اعمال ، ازجمله عمل انقلاب دخیل وذی تأثیر است ، می گسلد . ضد هنر و هنر متعالی زدایی ، امروز با نفی خود ، دورانی را پیش بینی می کند که ممکن است ظرفیت جامعه برای تولید ریا ، با ظرفیت خلاق هنر مشابهت داشته باشد و ساختن جهان هنر با باسازی جهان واقعی همانند شود .

فصل سوم

مفهوم شکل زیبا شناختی به عنوان شکل گیری هنری مسلط در جامعه ی آزاد در واقع به معنی تبدیل تکامل سوسیالیم علمی به سوسیالیسم آرمانی است ، ماده به گونه ای روزافزون در معرض صورت های زیبایی شناسی قرار میگیرد که این امر ر ارزش مبادله ی آن می افزاید ( بانکها ، ساختمان اداری ، آشپزخانه ها، سالن های فروش و فروشنده های خوشپوش امروزی). رشد شگفتی آور قابلیت تولیدکار، ناگزیر به تولید گسترده کالای تجملی منجرمی شود.تضاد آشکار میان امکانات رهایی بخشی دگرگونی تکنولوژی در جهان ، زندگی راحت و آزاد از یکسو وتشدید مبارزه برای بقاء از سوی دیگر ، در میان طبقات پایین جامعه ،پرخاشجویی گسترده پدید می آورد که اگر به صورت نفرت وجنگ علیه دشمن فرض ملی هدایت نشود علیه هر هدف مناسب دیگری ، سفید یا سیاه ، داخلی یا خارجی ، یهودی یا مسیحی ، دارا یا ندار به کار گرفته می شود. این پرخاشگری ، ازآن کسانی با تجربه های ناقص و آگاهی ونیازهای دروغین است. این آگاهی نو وشورش غریزی ، جنبش مخالف را از تودها و اکثریت کارگران سازمان یافته ، از اکثریت یکپارچه و یگانه جدا می کند ، وسیاست بنیادگرا در میان اقلیت های فعال وبیشتر درمیان روشنفکران جوان طبقه ی متوسط وحاشیه نشینان وزاغه نشینان تمرکز می یابد.

در این مرحله بیش از هر راهبر و سازمان سیاسی آزادی و رهایی به ضرورتی زیستی بدل می شود . طبقه کارگران بدون از دست دادن نقش تاریخی خود به عنوان نیروی مولد تحول در دوران ثبات ،کارکردی و تثبیت کننده و محافظه کارانه خواهد شد و عامل تسریع موثر در دگرگونی از خارج عمل خواهند کرد . زاغه ها در شهرهای مهم کشور قرار دارند ،کانون های جغرافیایی طبیعی به شمار می آیند که مبارزه بر ضد هدفهای مهم وحیاتی سیاسی اقتصادی می تواند از آنجا آغاز شود .اصطلاح جنبش دانشجویی که اصطلاحی ایدئولوژیک ورسوا کننده است ، این واقعیت را پنهان می کند که بخش بسیار بزرگی از روشنفکران سالمندتر و قشرهای غیر دانشجو نیز در جنبش شرکت فعال دارند.دانشجویان مبارز در کشورهای فاشیستی و نیمه فاشیستی ( که خود اقلیتی از دانشجویانند) تکیه گاهی در میان کارگران صنعتی و روستایی می جویند. نظم و قانون باید علیه نظم و قانون حاکم استقرار یابد ، زیرا جامعه موجود نامشروع و غیر قانونی شده و قوانین خود را بی اعتبار ساخته است .

فصل چهارم

تلاش پیشین جهت تحلیل جناح مخالف کنونی در پرتو جامعه ی متشکل بزرگ بر اساس تضاد چشمگیر میان خصلت بنیادین و فراگیر شورش از یک سو و فقدان شالوده طبقاتی رادیکال از سوی دیگر متمرکز بود . مبارزه برای رهایی عمدتا مبارزه نظامی خواهد بود که با کمک و پشتیبانی مدد بومیان وبهر گیری از مزایای منطقه ای انجام می شود و از روش های سنتی سرکوب جلوگیری می شود انقلاب بیرونی از دیدگاه عقیدتی نیز ، بخشی اساسی از جنبش جناح مخالف را در کلان شهرهای سرمایه داری تشکیل داده است . همه اشکال همبستگی وهمکاری ،رهایی بخش نیست . فاشیسم و نظامی گری نیز به اشکال وحشتناکی ازهمبستگی ، که کارایی را بسیار افزایش می هد،دست یافته اند. همبستگی سوسیالیستی یعنی استقلال : حق تعیین سرنوشت از خانه آغاز می شود ، از کاربرد من وما به وسیله افراد شروع می شود.اگر همکاری بر اساس همبستگی استوار باشد ، سازمان دهی در قلمرو آزادی را راهبری خواهد.
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
شما هم می توانید گزیده انتخابی خود از کتاب را ثبت کنید.
نام و نام خانوادگی
عنوان
برگزیده
کد امنیتی
محصولات مرتبط
بازدیدهای اخیر شما