خستگی ناپذیر
به روایت سید علی اکبر ابوترابی
سال نشر : 1391
تعداد صفحات : 314
معرفی کتاب
این کتاب در سه بخش نگارش یافته است:در بخش اول، سید آزادگان به رابطه خود با شهید سید علی اندرزگو می پردازد و گوشه هایی از شجاعت ها، کرامات و حالات معنوی و حماسی او را بیان می کند.
در بخش دوم از شخصیت عارف مجاهد، شهید دکتر مصطفی چمران سخن می گوید و خاطره هایی از دوران اسارت خود را نیز می گوید.
در بخش سوم خاطره های خود را از عارفان وارسته و کرامات آن ها بیان می کند.
ساواکی ها در تعقیبم بودند. با زن و بچه باید به طور قاچاق از مرز می گذشتم و به افغانستان می رفتم. با عنایت حضرت از آب گذشتیم. آن طرف آب روستایی بود که ما را تحویل نگرفتند. معلوم بود هر کس می خواهد به طور قاچاق به افغانستان برود به آنجا می رود. یکی از خانه ها با رودربایستی ما را راه داد که فقط یک شب آنجا باشیم. در آن شب با او صحبت هایی کردیم که از آن جمله صحبت از گاوشان شد.
گفت: گاوی داریم که شیرش خشکیده و مدتی است که از این مختصر نعمت خدا بی بهره شده ایم. این تنها سرمایه ما بود. پیش خود گفتم: «یک توسلی بکنیم» و همین جوری دستی به سینه گاو کشیدیم. کار به جایی رسید که آن ها مثل امام زاده دور ما جمع شدند چرا که در همان وقت یک مرتبه سینه های گاو پر از شیر شد. همان موقع آمدند و دوشیدند اما با گریه و شوق. آن ها دیگر ما را به زور نگه داشتند و ما مخفی بودیم ....
گفت: گاوی داریم که شیرش خشکیده و مدتی است که از این مختصر نعمت خدا بی بهره شده ایم. این تنها سرمایه ما بود. پیش خود گفتم: «یک توسلی بکنیم» و همین جوری دستی به سینه گاو کشیدیم. کار به جایی رسید که آن ها مثل امام زاده دور ما جمع شدند چرا که در همان وقت یک مرتبه سینه های گاو پر از شیر شد. همان موقع آمدند و دوشیدند اما با گریه و شوق. آن ها دیگر ما را به زور نگه داشتند و ما مخفی بودیم ....
-
زبان کتابفارسی
-
سال نشر1391
-
چاپ جاری2
-
تاریخ اولین چاپ1391
-
شمارگان2000
-
نوع جلدجلد نرم
-
قطعرقعی
-
تعداد صفحات314
-
ناشر
-
نویسنده
-
وزن376
-
تاریخ ثبت اطلاعاتچهارشنبه 25 تیر 1393
-
شناسه17344
-
دسته بندی :
محصولات مرتبط