loader-img
loader-img-2
بعدی
بعدی بازگشت
بعدی بازگشت

فلاح السائل (سائل رستگار)

5 (1)

ناشر شرکت چاپ و نشر بین الملل

نویسنده سید بن طاووس

مترجم محمدرضا جباران

سال نشر : 1400

تعداد صفحات : 384

خرید پیامکی این محصول
جهت خرید پیامکی این محصول، کد محصول، نام و نام خانوادگی، آدرس و کد پستی خود را به شماره زیر ارسال نمایید: کد محصول : 18096 10003022
200,000 190,000 تومان
افزودن به سبد سفارش

معرفی کتاب

وسعت و تنوع عبادات مستحبی در شریعت مقدس اسلام یکی از ابواب رحمت الهی است که به روی بندگان گشوده شده است. در بینش اسلامی هیچ انسانی از ارتباط با حضرت معبود بی نیاز نیست، ارتباط پیوسته و برنامه ریزی شده با ساحت مقدس ربوبی یکی از نیازهای اصیل و اساسی انسان است که اگر به روش صحیح و از سرچشمه وحی تأمین نشود، انسان را به پستی پرستش مخلوقات می کشاند. برنامه عبادات واجب، از قبیل نمازهای پنجگانه و روزه ماه مبارک رمضان، پاسخی است منطقی و حداقلی به این نیاز.

نگاهی به کتب ادعیه و آداب که وسعت و تنوع مستحبات را منعکس می کند، نشان می دهد که هیچ نیازی در هیچ ساعتی از ساعات شبانه روز بی پاسخ نمی ماند. مترجم در ابتدای ترجمه کتاب آورده است: کتاب فلاح السائل تألیف سیدبن طاووس، اگر چه نیمی از خود را در گذر زمان جا نهاده است و ما از فیض مؤانست آن محروم شده ایم، یکی از کتبی است که مشتاقان بساط انس را دستگیر می کند. هر سفارش و پند و ادبش از بارش فیوضات روحمانی بر جانی آگاه و سیراب شده، در وسعت نفسی پیراسته، به بار نشسته و شخصیتی آراسته به اخلاق الاهی ساخته که سیدبن طاووسش نامیده اند و آنگاه که مکرر در اعضاء و جوارحش متجلی شده، از قلمش بر صفحه کتاب تراویده است.

مؤلف در پیش گفتار این اثر می نویسد: هنگامی که این کتاب را می خوانی شاید به لطف و عنایت الهی به این نکته هدایت شوی و بدانی که این نوشته از تلاش و کوشش من نیست.

بلکه از تفضلات بی سابقه مالک مهربان و دلسوز است. پس اگر از این کتاب بهره مند شدی فقط از خدا تشکر کن و در تعظیم جلال او بکوش و مباد که به یاد و تشکر از من بپردازی که در این صورت با توجه مملوک از مالک، غافل شده خود را در خطر افکنده و در معرض هلاکت قرار داده ای.

فصل اول این مجموعه مختص به موضوع بزرگداشت و سبک شمردن نماز است. «در روایات است که فاطمه زهرا (س) از پدر بزرگوارش، حضرت محمد(ص) پرسید: مجازات کسی که نمازش را سبک بشمرد، چیست؟ فرمود: ای فاطمه، هر زن یا مردی که نمازش را سبک بشمرد، خداوند او را به پانزده بلا گرفتار می کند: شش بلا در دنیا، سه بلا به هنگام مرگ، سه بلا در قبر و سه بلا در قیامت.

مؤلف در زمینه ارزش دعا از نظر قرآن، ضمن بیان آیه ای از قرآن، می فرماید: اگر دعا نباشد انسان هیچ مقام و منزلتی ندارد، مفهوم این بیان این است که منزلت انسان نزد خدای تعالی به دعای او بستگی دارد و ارزش هر کسی، به میزان اهمیتی است که به دعا و مناجات می دهد.

نکته ای که لازم است در حال دعا مراعات شود اینکه بدانی همان طور که تو خود از دعا کردن هدفی داری، خداوند متعال هم از دعای تو منظوری دارد.

نگارنده در ادامه می نویسد: منظور بنده از دعا این است که حاجتی بخواهد و خدا می خواهد که بنده اش به ستایش او مشغول باشد، پس باید خواسته او را بر هدف خود مقدم بداری و بیش از آنکه از گفتن حاجات خود احساس لذت می کنی، از ستایش و بزرگداشت خدا و اعتراف به احسان او لذت ببری، هر چند حاجتت از مهم ترین مسائل دنیوی باشد. یا آنکه بخواهی بزرگترین بلا را از تو بگرداند زیرا اگر بنده پروردگارش را به یقین بشناسد، می داند که اگر به حفظ حرمت و حق رحمت او مشغول باشد، آسان تر به اجابت و یاری خدا دست می یابد.

یکی دیگر از شرائط دعاکننده این است که اگر به مقام تفویض نرسیده، دعای پنهانی را بر دعای آشکار ترجیح دهد. اما اگر به مقام تفویض کامل رسیده این امر را به خدای تعالی واگذار کرده است خداوند عزوجل هر گفتار و کرداری که خود می پسندد به او الهام خواهد کرد این چیزی است که به وضوح دیده و با وجود خویش احساس کرده ایم.

در بخش دیگری از کتاب درباره تداوم مناجات آمده است، یکی از فواید تداوم مناجات این است که انسان غالباً متوجه خداست و همین توجه سبب می شود که بنده با پروردگار خویش مأنوس شده، یاد او در وجودش جای ظواهر مادی دنیوی و افکار پست را بگیرد و به همین دلیل دائماً مراقب حضور مولای خود بوده، از هجر او در امان و به رضایت او دست یابد.

همچنین درباره ارزش دعا در غیاب برادران از دیدگاه روایات می خوانیم: «رسول مکرم اسلام می فرماید: هر کس بگوید: «خدایا زنان و مردان مؤمن را بیامرز!» خداوند به عدد هر مؤمنی که از زمان خلقت آدم تا روز قیامت آفریده برای او حسنه ای می نویسد و از نامه عملش کاری زشت محو می کند و درجه ای به درجاتش می افزاید.»

بخش دیگری از این مجموعه در باب مقدمات طهارت و شرایط شایستگی آب طهارت است و برای کسی که قصد دارد با آب تحصیل طهارت کند، مهم آن است که قبل از شستشوی ظاهری اعضا به تطهیر آن ها از پلیدی گناهان و چرک معایب معنوی بپردازد، زیرا اگر در حال شستن اعضا، آن ها را از مخالفت مولایی که می خواهد در مقابل او بایستد، پاک نکرده باشد و از محضر خدای تعالی غایب بوده در عوالم غفلت و گستاخی خود غوطه ور باشد، مانند کسی است که عبادت را به استهزاء گرفته است. چنین شخصی وظیفه مهم تر خویش را رها کرده و به وظایف مرتبه بعد پرداخته است و چه بسا مشمول تهدید خداوند متعال گردد.»

مؤلف درباره شرایط غسل از نظر عقل و روایات می نویسد: از نظر معرفت مهم آن است که انسان قبل از شروع غسل قلب خود را با آب خشوع از گناهان پاک کند و اعضا و جوارح خویش را با اشک از عیوب معنوی تطهیر و صادقانه نیت کند که با توبه خویش را شستشو دهد، تا هنگام غسل به مقام ویژه خاصگان دربار راه یابد.

همچنین در بخش دیگری از مجموعه حاضر درباره تیمم بدان از غسل، آداب تهیه آب برای غسل، لباس و مکان نمازگزار، آداب ورود به مسجد و رو کردن به قبل، به تفصیل سخن رانده شده است. نگارنده همچنین در خصوص لزوم تمرکز و التغراق در معبود هنگام عبادت حکایتی را نقل می کند که: «در خبر آمده است که یکی از خواص، خدا را در تنهایی عبادت می کرد و در نزدیکی او درختی بود که پرندگان بر آن لانه داشتند، او برای آنکه تنهایی خویش را با آوای پرندگان جبران کند، سجاده اش را به زیر درخت منتقل کرد و برای همین خداوند عزوجل او را سرزنش کرد که آیا انس با ما برایت کافی نبود که به انس با درخت و پرندگان روی آوردی، عابد فهمید که با انس به غیر خدا خود را به خطر افکنده، از کار خویش توبه کرد. و آنگاه می نویسد:

یکی از آداب سپاس و تمجید این است انسان در حال سپاس از اول تا آخر از فکر اینکه مشغول حمد و سپاس و مدح و ثنای خداست، چنان غرق لذت شود که از مدح و ثنای هیچ بنده عزیزی چنان لذت نبرد و اگر تمام اهل دنیا او را ثنا گویند چنان شیفته نشود و مدح و شکر خدا را آن قدر بر مدح و شکر دیگران ترجیح دهد که بین خدا و دیگران تفاوت هست. اگر از رسیدن به این مقام بلند عاجز است لااقل مدح خدا در قلبش برتر از مدح و ثنای بندگان سخاوتمند و شکرگزاری از پادشاهان عالم اسلام است.ا ما اگر بنده از این درجه هم پایین تر بوده، مدح و ثنای خدا در نظرش با اهمیت تر از مدح بندگان خدا باشد. نگارنده کتاب سپس به آداب و نحوه قرائت نیایش و نماز می پردازد.

درباره آداب گفتن آیه «مالک یوم الدین»، مؤلف معتقد است که منظور از روز دین روز حساب و عرصه به پادشاه جهایان و روز ظاهر شدن باطن ها در محضر کسی است که آن ها را از دید خلایق مخفی می داشت. بنابراین شایسته است انسان در حال گفتن این جمله از روز قیامت در هراس باشد.

وی در ادامه به این مطلب اشاره دارد که همین طور سزاوار است که در گفتن «ایاک نستعین» صادق باشد و در حالی که این جمله را می گوید، در فکر یاری طلبیدن از غیر او نباشد، چه اینکه اگر قصد انسان از گفتن این جمله این است که جز خدا از کسی یاری نمی خواهد. ولی در همان حال از قوت، قدرت، دنیا، ثروت، یاران یا هر چیز دیگری یاری بخواهد، دروغگویی است که خود را به خطر افکنده است، زیرا بهتان زده و مخاطب را سبک شمرده است و مستحق است که مانند یک بنده سهل انگار مجازات شود.

در لابلای مطالب پرفیض کتاب حاضر، مطالبی نیز در باب آداب تلاوت قرآن در نماز آمده است که در این راستا می خوانیم: یکی از آدابی که انسان باید به هنگام تلاوت قرآن که می داند ناظر اوست، مراعات کند، این است که جلالت عظمت او را در نظر داشته، بداند که در حضور اوست و در ماقم بلند تکلم با خدا قرار گرفته، از سخن او لذت می برد و در پرتو عظمت او متأدب است.

در روایت آمده است که یک بار امام صادق (ع) وقتی در نمازش قرآن می خواند، بیهوش شد، چون به هوش آمد، به او گفتند چه چیزی باعث این حالت شد؟ فرمود: این آیه را آن قدر تکرار کردم تا حالی به من دست داد که گویی قرآن را از زبان خدا می شنوم و چون این مکاشفه دست داد، قوه بشری در مکاشفه عظمت الهی بی طاقت شد.

فصل دیگر این اثر به فضیلت نماز ظهر، کیفیت و اسرار آن، بخشی از تعقیبات و سجده شکر پرداخته شده است.

در این باب مؤلف بر این باور است که «هنگامی که از اقامه دعای بعد از آن فارغ شدی و چون بنده ای که در مقابل مولایش ایستاده و تحت نظر او قرار دارد، با جسم و جان در مقابل خدای عزوجل ایستادی، شایسته است که در نظر داشته باشی با این نماز می توان تمام آتش هایی را که بر روح و قلب و تمام دارایی خود در دنیا و آخرت افروخته ای و هم اکنون در حال سوزاندن طعمه خود هستند، خاموش کرد» در جای دیگر نگارنده می نویسد:

از جمله اموری که برای نمازگزار اهمیت دارد اینکه نمازش را چنان بخواند که گویی با نماز خداحافظی می کند و می ترسد که دیگر موفق نشود نمازی بخواند و به همین سبب ارزش نمازش را دانسته موقعیت خود را مغتنم می شمرد.

در این فصل همچنین در باب نوافل عصر، تعقیبات و اسرار آن، مطالبی ذکر شده است. در مقدمه این باب آمده است: دعاهایی که برای نوافل عصر نقل می کنیم، دعاهایی ویژه و مورد توجهند، کسی که این دعاها را می خواند به مقام بلند اجابت نائل می آید، بنابراین شایسته است در پایان این دعاها حاجات مهم خود را از خدا بخواهد.

سپس در ادامه می خوانیم: هنگامی که نماز ظهر را بجا آوردی، برای ادای نوافل عصر برخیز و هر کدام را با این نیت شروع کن که آن را برای استحبابش بجا می آوری تا بدین وسیله خدا را عبادت کرده باشی که او شایسته پرستش و عبادت است. پس از تکبیره الاحرام بگو، اعوذُ باللهِ مِنَ الشیطان رَجیم و در هر رکعت پس از حمد یک سوره قرآن بخوان...

بنا بر قول نگارنده یکی از تعقیبات مخصوص نماز عصر، هفتاد بار طلب مغفرت از درگاه خدای تعالی است. نمازگزار باید در حال طلب مغفرت از نظر ظاهر و باطن چنان باشد که گویی گناهکاری جنایت پیشه از پیشگاه دانای آشکار و نهان، مغفرت می جوید، یعنی ظاهرش خاضع و باطنش متوجه درگاه احدیت باشد زیرا استغفار در حال کسالت و بی توجهی، خود از جمله گناهان است. کسی که در چنین حالی مغفرت می خواهد مانند کسی است که استغفار را به تمسخر گرفته و هم از این رو، از گرفتاری به عذاب زودرس الهی ایمن نیست.

فصل دیگر این مجموعه در خصوص تحریر نامه عمل روزانه و مهر آن برای عرضه به پیشگاه الهی است که در این خصوص به نقل از نگارنده آمده است: هنگامی که غروب خورشید نزدیک شد اگر از گناهان که انسان را مستحق ملامت و سرزنش و عذاب الهی می کند، در امان بودی، تو همان بنده خوشبخت و سعادتمندی ولی رسیدن به چنین مقام بلندی برای غیر معصوم بسیار مشکل است.

همچنین در لابه لای مطالب ارزشمند این اثر مطالبی در باب ملاقات فرشتگان محافظ شب و شرح و تعقیب نماز مغرب آورده شده است.

به نقل از کتاب حاضر، در میان بندگان عارف خدا کسانی هستند که وقت آمد و شد این فرشتگان را در صبح و عصر می دانند، این آگاهی از راه هایی به دست می آید که گفتنی نیست و در غالب عبارت نمی گنجد. ولی اگر خدا بخواهد، تو را از آن آگاه می کند تا به روشنی بدانی.

نگارنده در روایتی درباره نمازهای بین نوافل مغرب و عشا آمده است: «امام صادق از پدربزرگوارش روایت می کند که رسول خدا (ص) فرمود در ساعات غفلت نماز بخوانید اگر چه دو رکعت که همان دو رکعت شما را به سرای کرامت رهنمون می شود.»

وقت نماز عشا و اوصاف و تعقیبات آن از دیگر مواردی است که مورد توجه نویسنده این اثر قرار گرفته است:

گفتنی است بهترین وقت نماز عشا، هنگامی است که سرخی شفق از افق مغرب زائل شود ولی ممکن است آن را تا پایان همه دعاها و نمازهایی که برای بین مغرب و عشا روایت شده به تأخیر انداخت و این همان روشی است که گروهی از ملتزمان به اخبار به آن پایبندند، زیرا وقتی شارع مقدس دستور داده این دعاها و نمازها بین مغرب و عشا خوانده شود، حتماً وقتی برای آن در نظر گرفته است، سپس باید تأخیر نماز عشا را تا این حد اجازه داده باشد به هر حال وقتی انسان به اندازه ای که خدایش توفیق داده از اعمال بعد از مغرب بجا آورد، باید برای اذان و اقامه نماز عشا برخیزد و اذان بگوید، آنگاه به صورتی که درباره نماز ظهر در این کتاب گفته شده با تکبیرات هفت گانه و دعاهای بین آن ها و دعای توجه، نماز را آغاز کند.

همچنین در همین فصل چندین دعا از چندین معصوم و بزرگوار نقل شده است که دعای حضرت فاطمه (س)، دعای امام صادق (ع) و... از آن جمله اند.

بخشی از مطالب کتاب نیز به نماز «وتیره» و تعقیبات آن می پردازد.

در خصوص نماز وتیره و تعقیب آن از امام صادق روایت شده است که فرمود: پدرم بعد از نماز عشاء دو رکعت نماز نشسته به جا می آورد و در دو رکعت آن صد آیه قرآن می خواند و می فرمود هر کس این دو رکعت را با صد آیه به جا آورد در زمره غافلان نوشته نمی شود.

بخش دیگری از این اثر به اوقات عبادت اختصاص یافته است. نویسنده می نویسد: «باور داری که فرشتگان همه کردار و گفتارت را می نویسند و بالاتر از آن ها خدای عزوجل از آنچه آن ها می دانند و آنچه از دیدشان مخفی است، آگاه است و تاریکی شب چیزی را از دید او نمی پوشاند و او همیشه همراه و همنشین بندگان خویش است و هر چه آن ها می کنند می بیند. اگر چنان که می گویی این همه را باور داری، پس شب را فرصتی برای گناهان ندان و در مسیر هلاک خویشتن و بی ادبی به ساحت مولای خود نکوش.

یکی از حالات خواص در شب چنان که مرحوم طبرسی در تفسیر مجمع البیان، روایت کرده این است که وقتی آیه «قم اللیل الا قلیلا» نازل شد، پیامبر اکرم و گروهی از مؤمنان از ترس آنکه نتوانند حد بین نصف و ثلث و دوسوم را مراعات کنند تمام شب را بیدار می ماندند تا آنکه خداوند عزوجل به ایشان تخفیف داد و فاصله بین این تکلیف و تخفیف ده سال بود.

از سوی دیگر آمده است اگر خواب چنان بر تو چیره شد که نتوانستی تاب بیاوری، معذور هستی، در صورتی که این خواب خود عقوبتی نباشد که خداوند متعال به علت گناهی بر تو چیره کرده است، تا از مقام خلوتت براند.

در حدیث آمده است که خداوند عزوجل به کیفر گناهان، بنده را خواب می کند، تا موفق به خدمت نشود. در این باب روایت شده است که مردی به امام صادق (ع) گفت: به من سفارشی بفرمایید، حضرت فرمود: به تو سفارش می کنم از خدا پروا کنی و چون به رختخواب می روی، آنچه در روز از نیک و بد انجام داده و آنچه از پاک و ناپاک خورده ای، به یاد آوری.

نگارنده این کتاب رضی الدین ابوالقاسم علی ابن موسی بن جعفربن محمدبن طاووس ملقب به (سیدبن طاوس) از سادات علوی و دانشمندان قرن ششم و هفتم هجری است که از وی حدود پنجاه کتاب به یادگار مانده که اکثر آن ها در ادعیه و آداب است مترجم کتاب حاضر تلاش نموده است. تا ضمن بهره گیری از نسخ مختلف با رعایت روان نویسی تمامی مفاد هر عبارت را بدون هیچ تغییری به فارسی ترجمه نماید.

کتاب فلاح السائل از آثار ارزشمند در حوزه ادعیه و آداب به شمار می آید.
کاربر گرامی توجه داشته باشید که این بخش صرفا جهت ارائه نظر شما در رابطه با همین مطلب در نظر گرفته شده است. در صورتی که در این رابطه سوالی دارید و یا نیازمند مشاوره هستید از طریق تماس تلفنی و یا بخش مشاوره اقدام نمایید.
نام و نام خانوادگی
پست الکترونیک
نظر
کد امنیتی
شما هم می توانید گزیده انتخابی خود از کتاب را ثبت کنید.
نام و نام خانوادگی
عنوان
برگزیده
کد امنیتی
محصولات مرتبط
بازدیدهای اخیر شما