روایت نزدیک - جلد دهم: اولین روزهای مقاومت: روایت تکاوران از خرمشهر
1 (1)
سال نشر : 1393
تعداد صفحات : 96
معرفی کتاب
نویسندگان این اثر در این کتاب خاطرات، دیده ها و شنیده های «محمدرضا ابراهیم دخت» و «عبدالله صالحی» را نقل می کنند.از خرمشهر زیاد گفته شده، از سقوط و آزادی اش. بیشتر حرف ها همیشه، از مقاومت مردم و بچه های خرمشهر بوده. اما آن روزها در خرمشهر، کنار مردم، بودند مردانی که اصلاً تربیت شده بودند برای جنگ. جنگی که البته برای آنها خیلی زودتر از 31 شهریور 59 شروع شد.
پادگان دژ جایی در شمال شهر خرمشهر بود. بچه های آن از ماه ها قبل از شروع جنگ، در دژهای مرزی با عراق درگیر بودند و اگر کسی به هشدارها و پیش بینی هایشان توجه می کرد شاید قصه خرمشهر طور دیگری رقم می خورد. حالا این کتاب روایت عبدالله و محمدرضا، دو درجه دار گردان دژ است از روزهای آغاز جنگ. بچه هایی که البته هر دو از همان آب و خاک بودند و تا زخم جنگ از پا نیانداخته شان، شهرشان را رها نکردند.
رفتم سمت بالکن. از طبقه ما ته دشت معلوم بود. لشگر تانک های عراقی ایستاده بودند. گفتم خوب است آمار بگیرم. رفتم طبقه پنجم. بالاترین طبقه بود. با لگد در را شکستم و رفتم توی بالکن. تا چشم کار می کرد تانک و نفربر بود. صد و چهل تا شمردم. دورتر هم بودند. آن عقب سیاهی می زد. اما نمی شد شمرد. حساب کردم به هر جیپ توپ دار، ده، پانزده تا تانک می رسید. جنگ نابرابری بود. تازه وضع مان از روزهای اول بهتر شده بود. توی رادیو نفت آبادان اعلام کرده بودند هر کس جیپ دارد ببرد تحویل پادگان بدهد. مردم ماشین هایشان را آورده بودند. تعداد جیپ هایمان زیاد شده بود که به هرکدام ده تا تانک می رسید، وگرنه یک به سی بودیم. «اولین روزهای مقاومت» روایت آغاز جنگ است از نگاه بچه های ارتش.
-
زبان کتابفارسی
-
سال نشر1393
-
چاپ جاری1
-
تاریخ اولین چاپ1393
-
شمارگان2200
-
نوع جلدجلد نرم
-
قطعرقعی
-
تعداد صفحات96
-
ناشر
-
نویسنده
-
راوی کتاب
-
وزن149
-
تاریخ ثبت اطلاعاتشنبه 15 آذر 1393
-
شناسه20620
-
دسته بندی :
محصولات مرتبط